بیوه تنگ
با عرض سلام به تمام اعضای سایت انجمن کیر تو کس من امیرم متولد ۱۳۸۱ استان اردبیل قد ۱۷۵ وزن ۶۵ خاطره من از اون جایی شروع شد که من همیشه موقع ظهر میرم باشگاه ولی یک روز رفتیم کافی شاپ که موند به شب (بدنسازی) من ساعت ۱۰ رفتم باشگاه طبق معمول تمرینمو کردم ساعت یازده و نیم در اومدم هوا سرد بود تاکسی ام نداشت اون موقع گوشی منمj7بود باطریش خراب بود زود به زود خالی میکرد اون روزم گوشی طبق معمول خود به خود خاموش شد نتوستم اسنپ بگیرم مجبور شدم شدم پیاده برم خونه منم خسته بودم یه پیراشکی خریدمو در حالی که میخوردم میمومدم خونه که تو دومین چهارراه یه کیا اسپورتیج واسم بوق زد پشت چراغ قرمز بود منم گفتم حتما ادرس میپرسه رفتم جلو شیشه رو داد پایین یه زن میانسال بود بعد همونطور که فکرشو میکردم این یه ادرسیو پرسید که طرفای خونه ما بود منم بهش گفتم ادرسارو اونم گفت اگ هم مسیریم بیا بالا منم بتونم راحت تر برم منم اصلا تو اون سرما فاز سکس نداشتم فقط همش با خودم فکر میکردم که تو اون لحظه این بود زود به خونه برسم خلاصه من سوار شدم بعد با انگشتم اشاره کردم کجا بره در حالی که داشت رانندگی میکرد چش تو چش شدیم گفت چشات چقدر خوشگلن(چشام رنگیه)منم تشکر کردم به من یه بیسکویتیم داد بعدش گفت فردا باید یکی دوجا بره که نمیشناشه کمک میخواهد(خیلی خلاصه میکنم)منم قبول کردمو ایدیمو زد و پی ام داد فردا بازم همو دیدیم منم کم کم فکر سکس اینو برداشتم ولی یکمم ترسیدم اقا خلاصه این مارو یکی دو جا بورد رفت بالای شهر جلوی یه خونع ایستاد گفت اینجا خونمه وسایل بردارم بیام تورو بندازم منم گفت باشه این رفت بالا بعد گفت کارش طول میکشه اگه میخواهم منم برم بالا اینم اسمش لیدا بود منم هم ترسیدم هم امید سکس داشتم دلو زدم به دریا رفتم بالا اقا چه خونه ای گفت یالله موقع که داشتم به خونه میرفتم گفت کسی نیست بیا گفتم خوانده گفت از همسرم جداشدیم منم گفت چه بود اینم قدش ۱۷۰ وزن متوسط قیافه متوسط سفیید بعد بهم یه ابمیوع اورد گفت تا تو اینو بخوری من یه دوش بگیرم بریم منم گفتم باشه هی تو دلم میگفتم یعنی میشه همم خیلی میترسیدم که الان سه تا مرد بیان تو چیمیشه مثلا بعد منم اصلا بهش دید نداشتم اقا این از حموم در اومد رفت اتاق منم از صدای اب گرم کن فهمیدم که حمومش تموم شده بعد منو صدا زد تا بهش سشوار بکشم که با حوله بود از پشت داشتم میکشیم .که خم شد کیر شقم موند لای کونش بعد هی خودش بهم چسبوند یکم گردنش خوردم بهم یه قرصی داد بهم بعد دراز کشیدم کصشو گذاشتم دهنم یکم لیس زوم لباسامو در اوررم شیو بود ساک زد بعد لنگاشو داد هوا گفت دوماه سکس نکردم دیگه میسوزم التماس کرد تا زود بکنم تو منم کردم تو این از حال رفت ده دقیقه هیچ اه و ناله نکرد یکم که تلمبه زدم روغن دم دست بود ریختم به بدنش که یهو صداش رفت بال پاهاشو سفت قفل کرد دورم همه ابش ریخت بیرون بعد وقتی که داشت ابش میومد تلمبه زدم مثل مار به خودش میپیچید کص کونرخیلی تمیزی داشت بعد یکم لب باز نشت روم خودشو بالا پایین کردم وقت گفتم ابم میاد خودش سفت چسبوند بهم همه ابمو ریختم توش
نوشته: امیر