داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

6 ماه سکس با همکار مونث ام

نمی دونم دوست دارید یا نه !داستانش عشقی و سکسیه .توی یه جایی کار میکنم که همکارای زن هم داریم ؛البته این داستان برا سال 89 هستش .اما متاسفانه یا خوشبختانه گهگاهی توی کلاس های آموزش کارکنان ،این خانوم مجردِ همکارِ 30 ساله رو میدیدم به نام پروانه.که گهگاهی هم صحبت کاری میکردیم .خودم هم اون موقع 31 سالم بود .یه روز به سرم زد دفعه ی بعد که دیدمش شماره شو بگیرمو برم تو نخش .راستش ادم بدی نبود اندامش خیلی متناسب و موزون بود ،صورتش هم متوسط بود.من هم ،قد بلند با یه نمه لاغر اندام .(خلاصه ترش میکنم اذیت نشین.)بالاخره شماره دادم بهش و اس ام اس و فاز عاشقانه و بیرون رفتن ها و … . بیشتر از کلمات عشقم ،عزیزم،فدات شم ،بمیرم برات و… استفاده میکردم ؛البته گهگاهی ماچش میکردم دستشو میگرفتم ،تو ماشین یا پارک جنگلی های تهران که میرفتیم .یکی دوبار هم خواستم به سینه هاش دست بزنم که نذاشت.من هم سعی کردم بی جنبه بازی در نیارم هر چند که داشتم برا تک تک اندامش میمردم.خونه خالی هم خبری نبود ،مطمئنا اونم نمی اومد.
یه سه ماهی گذشت که یه روز بهم گفت :علی؛تو قصد ازدواج داری باهام ؟گفتم فعلا که داریم با هم اشنا میشیم اگه از هم خوشمون اومد چرا که نه.حس کردم داره عاشقم میشه.راسش من اصلا به ازدواج فکر نمیکردم فقط میخواستم لباساشو در بیارم همین.البته دوسش داشتم.
اون یه خونه خریده بود(با وام)که دستِ مستاجر بود.یه روز بهم گفت مستاجرمیخواد بلند شه،سر سالشون شده .گفتم چیکار کنیم ؟گفت که بریم بسپاریم بنگاه .رفتیم سپردیمش بنگاه ،دیدم میگه نمیخوای خونه ی منو ببینی؟ من که از خوشحالی داشتم بال در می اوردم با خونسردی گفتم ،بریم عزیزم.رفتیم .خونه که کاملا خالی بود و یه اتاقش موکت بود فقط.اون هم سریع مانتوش رو در اورد و یه شلوار لی با یه تی شرت تنش بود .من هم نگاش میکردم و تعریف و تمجید از اندامش .که دیدم یهو خودشو انداخت تو بغلم و شروع کرد به لب گرفتن ،من هم از خدا خواسته دستمو حلقه کردم دور کمرش.حسابی لب و بوسه و نوازش که برای اولین با سینه ی لیمویی و نازش رو گرفتم توی دستام.سپس منو خوابوند به پشت و روی کیرم نشست.حالا دونه دونه لباسامو در میاوردیم .کاملا لخت شدیم .اون تو همون حال که روی من نشسته بود کوسش رو به کیرم میمالوند و اخ و واخ شدیدی راه انداخته بود. و من هم سینه هاشو میخوردم.یه یه ربعی گذشت که دیدم شروع کرد به گریه کردن و افتاد بغلم دراز کشید.ترسیدم ،گفتم چی شده عزیزم ؟گفت :سکس خیلی خوبه علی ،خیلی لذت بخشه دیوونه ام کردی .گفتم دفعه ی اولت بود مگه ؟گفت اره تا حالا دست ِ مرد به بدنم نخورده .تعجب کردم ،بهش میومد دختر لارجی باشه ،که بعدا حس کردم حقیقتو میگه.
اقا سرت رو درد نیارم هر کی میومد از طرف بنگاه ،این خانوم میپیچوند و دودرش میکرد ،چرا که مزه ی سکس رو چشیده بود نمیخواست بی خونه بشیم .خلاصه ما هفته ای 2 تا 3 بار عصر ها می اومدیم تو این خونه و تنها میشدیم .تمام اندامش رو نوازش میکردم و میبوسیدم و میخوردم .پروانه عاشق و دیوونه ی من شد.همه کار باهاش کردم ،هر چی توی فیلم سوپر دیدم .البته تو کوسش نذاشتم اما بعد از حموم بردنش زبونمو میکردم توی کوس کوچولوش و حسابی روانیش میکردم.
.کونش خیلی تنگ بود که اواخر شده بود دروازه غار.ابم رو توی همه جاش ریختم :،رو سینه اش ،رو باسن اش ،رو صورتش،یه روز گفتم چون توی کوست نمیتونم بذارم دوست دارم توی دهنت ارضا بشم که دهها بار بعد از اینکه اونو ارضاش میکردم بلند میشدم میریختم تو دهنش .بعد از سه ماه خونه اش رفت اجاره . من هم دیگه خواستم بپیچونمش ،چون نمیخواستم سر ِ خر شه.البته گهگاهی هم میرفتیم خونه ی باباش که خالی میشد میخوردم کوس و کونشو و ابمو میریختم تو حلقش می اومدم . بعد از شش ماه گفتم :پروانه من میخوام بی خیال شم .دیدم وسط خیابون زد زیر گریه.بغلم کرد و گفت ترکم نکن علی من میمیرم. او عاشق شده بود خفن.من هم وحشت کردم .دیگه جواب تلفن هاشو خیلی نمیدادم . خیلی طول کشید تا از شرش خلاص شدم . ولی سکس اش تا به امروز از مغزم بیرون نرفت که نرفت.ببخشید که خیلی سکسی نبود.

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها