عذاب یا لذت؟

سلام
من امیر بیست و دو سالمه این داستانم مال یک سال و نیم هست
کاملا داستان واقعی هست
من از بچگی خیلی خجالتی و گوشه‌گیر بودم
همه چی عادی بود تا اینکه رفتم اول دبیرستان ،اون سال من عاشق ی پسر شدم که تو مدرسه بود از اون موقع به بعد فهمیدم چه حسی نسبت به پسرا دارم همیشه دوست داشتم به پسری که عاشقشم کون بدم
چند سال گذشت و من هی بیشتر قیافم و حرکاتم مثل دخترا شد ولی هیچوقت جرأت نکردم به کسی بگم یا با کسی وارد رابطه بشم خیلم خوشگل بودم جوری که همه شهر منو میشناختن ، تو شهر ما آدمایی مثل من اصلاً امنیت ندارن پس منم هیچوقت نمیتونستم گی بودنمو با کسی در میون بزارم هرروز افسرده‌تر میشدم تا جایی که دیگه میخواستم خودکشی کنم که پدرم فوت شد منم نمیتونستم خانوادمو تنها بزارم ،
بعد مرگ پدرم من خیلی افسرده تر شدم جوری که فکر میکردم روانی شدم همیشه میخواستم خودمو عذاب بدم،
میخواستم ی بار هم شده با یکی سکس کنم که تو اینستا ی پسرو دیدم بچه تهران بود تو عکس خیلی خوشگل بود ، رفتم دایرکتش بهش گفتم منو بکن اونم گفت باش
قرار شد برم پیشش گفت جا دارم
منم چندروز بعد رفتم تهران و ی اتاق تو مسافر خونه گرفتم
بهش پیام دادم گفتم تهرانم اونم گفت الان جا ندارم که من گفتم بیا مسافرخونه،
کونم خیلی تنگ بود دودل بودم انگار یکی منو به زور آورده اینجا چندسالیم بود تو مواد مخدر گیر افتاده بودم مغزم زیاد کار نمیکرد نمیدونستم دارم چه بلایی سر خودم میارم ساعت شش عصر روز بعد اومد مسافر خونه با اونی که تو عکس بود خیلی فرق داشت بلند قد بود هیکلم داشت ولی قشنگ بود اومد نشست ی سیگار کشید شلوارشو آورد پایین گفت بخور منم کیرشو کردم تو دهنم چند دقیقه واسش خوردم کیرش هی داشت کلفتو دراز میشد تا جایی که فقط سر کیرشو میتونستم بخورم کیرش خیلی ترسناک بود وسط کیرش به بالا خیلی کلفت شد
بلند شد گفت بسه میخوام بکنم
داشت کیرشو میکرد تو کاندوم کیرشو از بغل دیدم بالای بیست سانت بود از ترس میخواستم گریه کنم ولی نمیتونستم بگم نکن دهنم قفل شده بود
اومد پشتم من سگی رو تخت وایساده بودم ی کم تف کرد رو کیرشو فشار داد تو حتی سر کیرشم نرفت تو ولی خیلی دردش بد بود داد زدم اونجا تو مسافرخونه همه شنیدن بلند شدم گفتم پارم کردی گفت هیچی نشد
بعد منو خوابوند رو تخت فهمیده بود چه چیزیو میخواد بکنه چشاش از خوشحالی برق میزد گفت با دست بازش کن بعد ی تف انداخت رو سوراخم سر کیرشو میخواست بکنه تو که سر برد ،کیرشو با دست گرفتو کردش تو کونم یا خددددا تو عمرم همچین دردی نکشیده بودم انگار همه استخونای بدم خورد شد اونم هی داشت میخندید منم گفتم شلوارتو بکش بالا اینجوری فایده نداره ی دقیقه نشستیم بعد گفت اینبار یواش میکنم نمیدونم چرا باز قیول کردم
رفتم رو تخت دو کون وایسادم اونم این بار خب تف زد و یواش کرد تو پنج دقیقه تلمبه زد کیرشو تا جفت کرده بود تو سوراخم منم از درد و لذت هیچی نمیگفتم که آبش اومدو ولم کرد
کونم اینقدر گشاد شده بود میتونستم دستمو بکنم توش خیلی بد بود من نمیدونستم با این کار چه بلایی سر خودم میارم تا یک سال باز بودو درد میکرد حتی الانم داره اذیت میکنه جاش بعد اون قضیه من دیگه آدم سابق نشدم خیلی افسردم هی به خودم میگم کونی اندازه یک سر سوزن واسه خودم احترام نمیزارم
بخدا بدترین چیز کون دادنه توروخدا اگه تا الان ندادین و الان میخواین کون بدین هیچوقت اینکارو انجام ندین خودتونو بدبخت میکنین

نوشته: Amir

دکمه بازگشت به بالا