سلام به همگی این داستان واقعی هستش خودم هم از داستان های کس شعر الکی بدم میاد. بعدشم این داستان گی هست اگه دوست ندارید نخونید …
من کیارشم این داستان برمیگرده به 1 سال پیش الان 15 سالمه یه پسر با 175 سانت قد 65 کیلو وزن موی سیاه و سفید خوشگل کیرم هم 16 سانته بدنم پشمالو
تو یکی از شهرهای تقریباً غرب کشور زندگی میکنم. من باشگاه بسکتبال م رو عوض کرده بودم به یه جای جدید میرفتم تازه وارد اونجا شده بودم و زیاد بقیه رو نمی‌شناختم کمکم باهاشون جور شدم اونجا بود به اسم آرمین هم سن بودیم و هم قد ولی اون سفید تر با کونی به اندازه دو تا هندونه… موهاش مشکی بود ولی بدنش کم مو بود.
اول کراش سگیی روش زدم هی میرفتم بهش میچسبیدم تا باهم جور شیم . داداشم که آزمون سه سال بزرگتر بود میومدم اونجا بسکتبال
هر وقت حرکت می‌رفت من از پشت سرش کون کلفت و آبدارش رو نگاه میکردم . و میومدم تو خونه جق میزدم خیلی کون خوبی داشت یه روز باهاش بحث های سکسی راه انداختم اونم خوشش اومده بود . همون روز به بهونه توپ آوردن رفتین پشت سالن باشگاهمون یک دفعه کیرمو چسبوندم به کونش اونم هیچ کاری نکرد و هیچی نگفت منم ادامه ندادم و رفتم می ترسیدم… یه خورده ولی از اون موقع هر وقت تکون میخوره کلکش میکردم اونم عصبانی میشد ولی کاری ازش بر نمی اومد.داداشم هم فهمیده بود ولی هرچی می اومد ما رو جدا کنه نمی تونست تا که یه روز خودش تنها اومده بود . آخر که اومد بره من کلک کرد منم عصبانی شدم . وقتی داشت می‌رفت که آب بخوره از آبخوری بره منم رفتم پشت سرش شلوارک و شورتشو کشیدم پایین یه کون کلفت آبدار سفید افتاد بیرون چون خم بود سوراخ کونشو دیدم گشاد به نظر میومد. ولی سریع در رفتم چون حسابی از کوره در رفت. جلسه بعد باز هم تنها بود … با منم قهر بود . هیچ حرفی نزد . یه دوست دیگه اونجا داشتم که اسمش امیر رضا بود اون هیکلش و قدش مثل خودم بود فقط سیاه پوست و با مو های فر کیرشم از کیرم درازتر و کلفت تر بود ( تو دستشویی مدرسه باهم جق زدیم) بهش جریان اون روز کون کلفت آرمینو گفت مو شق کرد تصمیم گرفته بودیم بکنمش ولی نمی شد تا یه نقشه کشیدیم هفته ی بعد باهم چسب پنج سانتی طناب اوردیم منم رفتم از دل آرمین درآوردم و گذاشتم ملکم کنه به جاش . امیر رضا اون روز زود تر رفت … تا قایم بشه برای نقشمون … پشت یکی از دیوارها ی راه رو قایم شده بود منم آرمینو به بهانه نشون دادن مدال های اتاق مربیمون بردم اون آرمینم ساده او اومد با من تو راه من جلو تر رفتم از کنار امیر که با چسب پنج سانتی باز شده بود منتظر بود رد شدم تا آرمین رسید اونجا امیر با چسب دور دهنش رو بست … بد دست پاشو سریع پیچید و بست بردیمش تو اتاق های خرابه ای که هیچکس ازش صد سال یه بار هم استفاده نمی کرد دست پاشو با تناسب به چند تا میله بستیم دیدم امیر داره می‌ره گفتم کجا برگشت گفت من باید برم عجله دارم تو بکن من آتو بر می دارم بعدش میکنم
منم گفتم اوکی …
اون رفتو منو آرمین موندیم تو اتاق پاهاشو هفتی بسته بودیم . هنوز کاری نکرده داشت گریه میکرد . شلوارشو درآورد شورت نپوشیده بود یه کون سفید دیدم که هوش از سرم برد از هزار تا سوپر استار هم بهتر بود کیرش کوچیکه بود وقتی کونشو دیدم سوراخش گشاد گشاد بود میخورد صد بار کون داده باشه شروع کردم کونش خوردن مزه خوبی میداد همون‌طور که خوردم به کیر خایش رسیدم و شروع کردم خوردن کیرش خواستم یه خوردی حشریش کنم شق شق ۱۱ سانت داشت … شروع کردم گردن سینه همه جاشو خوردن دهنشو وا کرد تا باز کردم خواست جیغ بکشه که کیرمو کردم تو دهنش گفتم اگه دندون بزنی پاره ای بیست دقیقه داشت برام ساک میزد گفت کونی بسه می‌خوام کونتم بزارم دور دهنش و بستم کیرم گذاشتم دم سوراخش و یک لحظه بدون فشار زیاد رفت تو دلش ناله میکرد به رویان رسیده بودم یه جور تلمبه زدم که داشت مثل سگ زار میزد یه ربع همینطور تلمبه زدم دیگه سریع کرده بودمش یهو آبم اومد دانه آخرشو تو کونش ریختم تا کیرمو کردم بیرون یهو زارت رید وسط اتاق عن آب کیرم قاطی شده بود کیرمو دادم دوباره بخوره آمیزش کنه . حس عذاب وجدان داشتم . داشت دست پاشو که باز میکردم پرسیدم کس کش به کی می‌دادی کونت گشاد گشاد بود . یهو گفت به اون داداش دول کوچیکه خوار کصم گفتم ولی هیچ کیر به این کلفتی نرفته بود تو این تونل رویایی سخت می‌تونست راه بره کمکش کردم بره دستشویی خودشو تمیز کنه خداروشکر کسی تو راهرو نبود عنشم با یه تیکه سنگ انداختیم بیرون . بعدشم براش اسنپ گرفتم بره تا خونه ولی از اون روز به بعد نه دیگه خودشو دیدم نه داداششو.
نوشته: کیارش