داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

کون دادن شب آخر آموزشی

سلام اسم من امیده و این خاطذه بر میگرده ب دوران اموزشی خدمت.از اول خدمت نمیدونم چرا ولی بیشتر بچه های اسایشگاه یه جورایی به من نگاه میکردن البته من صدام خیلی قشنگ بود و همه اینو میدونستن شایدم به خاطر همین بوده.بماند
هرکس دوس داشت یه جوری بهم حال بده .خوراکی و محبت کنه و این جریان گذشت تا شب اخر که فردا میخواستن هممون رو تقسیم کنن تو کل کشور .شب شدو شب آخر و آزادی و کسی به کسی کار نداشت .یه ده نفر از بچه ها تصمیم گرفتیم تختامون و کنار هم بچینیم و داستان و خاطره بگیم .نمیدونم چی شد که من وسط این ده نفر قرار گرفتم و شروع کردن به خاطره های سکسی تعریف کردن که من حس کردم دارم یه جورایی میشم و وقتی اینها خاطره تعریف میکردن من خودم و جای اون شخصی که میداده تصور میکردم البته نمیفهم چرا این تصور و داشتم .دیگه داشت خوابم میبرد که همونجا رفتم زیر پتو و دقایقی نگذشت که دیدم یکی از بچه ها که اسمش علی بود اومد و به من چسبید طوری که کیرش و از رو شلوار حس میکردم و دستش و حلقه کرد دور کمرم و با اون یکی کیرم و نوازش میداد .که حس خیلی خوبی بهم دست داد .و کلا شل شدم و اونم که این و فهمیده بود دست برد رو کمر بندم و دگمه های شلوارم و باز کرد و تا جای زانو به کمک خودم شلوارم و کشید پایین .من تا اون موقع اصلن کون نداده بودم و تا دلتون بخواد اشیا مختلف تو کونم کرده بودم .و خیلی تو تصوراتم دوس داشتم یکی منو بکنه که داشت به واقعیت میرسید .
هنوز صدای بچه ها داشت از زیر پتو به گوشم میرسید ولی ایندفعه داشتن اروم خاطره تعریف میکردن تابلو بود که منتظر بودن علی اول منو بکنه و بعد اونا…
علی همینطور که با کیرم بازی میکرد .کیر خودش و قشنگ وسط سوراخ کونم گذاشته بود شاید یه ده دقیقه ای فقط کمی فشار می اورد و باز دوباره پس میکشید .نمیدونم چطور سوراخ کونم و با این کارش اماده کرد که وقتی کیر کلفتش و فشار داد راحت رفت تو کونم بدون هیچ دردی .و شروع کرد تلمبه زدن و عقی جلو کردن و زیاد طول نکشید که ابش اومد و همشو ریخت تو کونم و اب منم هم زمان اومد و منم خیلی خسته شدم و یه جورایی تو حالت خواب و بیداری بودم ولی میفهمیدم که بقیه هم نوبتی من رو کردن شاید 4 نفر دیگه .خدایی هیچ وقت اینقدر حال نکرده بودم .ممنون که خوندین .تو دوران خدمتم دوبار دادم که اگر فرصت شد براتون مینویسم.

نوشته: امید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها