پیشنهاد و وسوسه
سلام دیگه با منقدینم کاری ندارم .(داستان گی میباشد ) یکی از روزای کیری داشتم واسه ی خودم دور میزدم که خسته شدم و روی یه صندلی نشستم. تو فکرم فقط سکس بودو عشق وحال صندلی فلزی بود و نردهای زیر کونم بهم حس خوبی میداد . کم کم حشری شده بودمو تو ذهنم داشتم سکس با دوستامو مرور میکردم کلا کیرم سیخ و کونمم درحال خارش واسه کیر بود یهوی یه اقایی اومد نزدیکم ۱۹ سالم بود و تپلی گفت فندک داری که بدون توجه دست کردم تو جیبم و براش روشن کردمو اونم نشست کنارم و سیگارشو میکشید نا خودآگاه سرمو برگردوندم دیدم یه اقایی که حدود ۳۰ سالشه و مرتب و تمیزه هیکلشم خوبه تو ذهنم داشتم تصور میکردم که کیرش چقدریه و ذهنم درگیرش شده بود که یهویی گفت کجایی جوون نگاش کردم دیدم یه سیگار گرفته طرفم و تعارف میکنه و سمت نگاهش رو شلوارمه که دیدم کیرم سیخه و متوجه شده بهم گفت ها چیه به چی فکر کردی اینجوری سیخه خندیدمو اونم زد زیر خنده و بهم نزدیکتر شد و دستشو گذاشت رو شونه امو و پاهاش چسبید بهم گرمای تنشو حس کردم و گفت ناکس چیزی دیدی دوروبر بهم نمیگی منم گفتم نه بابا ذهنم درگیر بود و خندیدم که اونم دستشو گذاشت رو پامو گفت پس جقو افتادی غش غش زد زیر خنده یکم دیگه سکوت شد و من کام میگرفتم با حشر و گرمای تنش یهویی بهم گفت وقت داری تا خونمون بریم من تنها زندگی میکنم منم ب گشتم گفتم خب بریم چی کار باخنده گفت دوتایی بجقیم که یهو دوتایی خندیدیم خوشم اومد ازش و گفتم بریم گفت شوخی کردم گفتم جوون مردمو امیدوار کردی و حالا میگی نه بهش برخورد گفت بریم اونجا نمیتونم خودمو کنترل کنم گفتم منم عین خودت . گفت پاشو بریم یه ۴ دقیقه رفتیم تو راه حرف میزدیم و از کارش گفت و گفت بخاطر کارش خونه اجاره کرده تنها زندگی میکنه و … رسیدیم درو بازکرد و رفتیم تو یه سوییت کوچیک بود تعارف کرد و نشستم و زیر کتری رو روشن کرد اومد لباس عوص کنه دیدم که راست کرده و گفتم تو به چی فکر کردی که سیخی خندیدم .تو ذهنم کیرشو تصور کردم حدود ۱۵ کلفت . گفتم هرچی هست دیگه قبوله بزار بکنه فقط .گفتم دستشویی کجاست گفت بیرونه رفتم دستشویی قشنگ ده دقیقه طول کشید خودمو خالی کردم و کلی انگشت کردم و اومدم تو خونه دیدم چایی ریخته یکم چایی خوردم که گفت بزنیم گفتم چی گفت جق بازم خندیدیم گفتم تو اول که یهو شلوارو شرتشو در اورد وای خدای من چی میدیدم ازتصورمم بزرگتر بود .خیلی هم خوشگل که گفت یه پیشنهاد گفتم جانم گفت من برا تو میزنم و تو برای من گفتم قبوله دستموبردم طرف کیرش که اونم شروع کرد به مالیدن کیرم و رو هوا بودم گفت میشه یکم بمالم بهت گفتم اشکال نداره (از خدامم بود) اروم روی شلوار میمالید که پیش آبش اومد گفتم لباسم کثیف میشه بزار در ارم که دیدم خوشحال شد گفتم بسه دیگه لوس بازی اجازه هست بخورمش که چشاش برق زد و گفت بفرما نشستم و کیرشو گذاشتم تو دهنم و شروع کردم به خوردن تخماشو میخورم و اروم کونشم ماساژ میدادم گاهی بادشتم فشار میدادم بیشتر بره تو دهنم گفت تو چی دوست داری گفتم دراز میکشم از پشت کیرت لای کونم باشه و اروم گردنو کتفمو بخور وای خدا رو هوا بودم لذت کیر لای کونمو خورده شدن خیلی حال میداد گاهی با تف سوراخمو خیس میکردم و اونم کیرشو به لبه سوراخم میزد .خیلی حال میداد کم کم خودشم تف میزد و سر میداد کیرشو لای کونم کیرم داشت میترکید دیگه قشنگ کونم کیر میخاست که گفتم کیرتو بزار لبه سوراخم و تف بزن بعد خودمو اروم اروم به طرف کیرش بردم سرش لبه کونمو باز میکردو بر میکشتم که تو یکی از همین رفت و برگشت سر خورد رفت توم وای هیچ لذتی بهتر از این نیست که خودشم اروم فشار میداد و من تو اوج لذت و ذره ذره کیرشو حس میکردم و صدای نفساش پشت گوشم اوووف شروع کرد به تلنبه زدن و شومنه هامو میگرفت و فشار میداد خیلی حال میداد که گفت ابم داره میاد گفتم در بیار و در آورد و چهاردست و پا شدم گفتم اینجوری بکن آبت اومد بر میگردم کیرتو بکن دهنم و شروع کرد به کردن تا میتونستم قنبل کردم دیگه فقط سوراخ جلوش بود با کیرمم ور میرفتم وای تو ا ج لذت بودم گفت داره میاد منم تند تر واسه خودم جق میزدم که یهو کشید بیرونو من برگشتم همشو ریخت تو دهنم همزمان منم تند تر جق زدم و آبم اومد ریختم روی پام و یکم آبشو خوردم و بقیشو ریختم رو شکمم وای دیگه پاهام قدرت نداشت دراز کشیدم اونم خوابید . خیلی حال داد و بعدش رفتم تو حمومش شستم خودمو اونم شست و اومد بیرون یکم کیر خوابیدشو خوردم نرم و دوست داشتنی بود . بعد اون بازم رفتم پیشش و تقریبا فابریک من شد و بعد دوسال رفت شهر خودشون و دیگه ندیدمش . امیدوارم خوشتون اومده باشه کیر همتون به کونم .منتظر آقایون دروغسنجم هستم خخخخ اقا واقعی بود فقط کمی شاخ و بال دادم بهش .
نوشته: ماسا