پاشنه بلند

تقریباً کارمون تموم شده بود. زانو زده و کیر بزرگمو بدون کمک دستش تا ته توی حلقش جا داده بود. اصلاً فکرشو نمیکردم یه زن میلف انقدر برده خوبی باشه و این همه بهم لذت بده. قبل از این تجربه برده میلف نداشتم.
بهش گفته بودم که فتیش کفش پاشنه‌بلند و شورت زنونه دارم. پاهاشو جوری باز گذاشته بود که کفش‌هاش توی دید من باشه و همزمانی که داره کیرمو برای آخر کار میخوره دیدش بزنم و لذت ببرم.
سینه‌های درشتشو با دست می‌مالید و محکمتر ساک میزد. سینه‌اش رو رها کرد و شورتشو از روی زمین برداشت و گذاشت توی دستم. بدون اینکه کیرمو از دهنش دربیاره اشاره کرد که شورتشو بلیسم. شورتشو روی زبونم گذاشتم اما بوش داشت مستم میکرد. انگار اختیار کار داشت از دستم خارج میشد. با فشاری که به تخمام آورد و درد خفیفی که حس کردم فهمیدم منظورش اینه شورتمو بکن توی دهنت. چقدر این لذت سه‌گانه برام زیبا بود. همزمان سر کلاهک کیرم محکم به ته حلقش میخورد و تخمام توی مشتش بود و شورتش توی دهنم. به دیوار تکیه دادم و مست شدم.
با درد شدیدی که توی تخمام احساس کردم خودمو عقب کشیدم. ناخودآگاه اشک توی چشمام جمع شد ولی راه فراری نبود. فضای حمام انقدر بزرگ نبود که بتونم کاری بکنم. زانوهام سست شده بود و با هر فشار بیشتر چشمام سیاهی میرفت. چیز عجیبی رو روی سوراخ باسنم حس کردم. دیلدو آورده بود؟ ناخودآگاه باسنمو جمع کردم ولی با درد شدیدتر تخمام فهمیدم اختیار من خیلی وقته دست اونه. انگار خودش هم تردید داشت و فرو نمیکرد. ساک زدنش تندتر و تندتر میشد و تخمام توی مشتش اسیر بودن. در توفان درد و لذت فرصت فکر نداشتم که یکی از جمله‌هاش یادم اومد:

من سالها میسترس بودم اما تمایلم مدتیه تغییر کرده به برده شدن.
با دردی که به سوراخ باسنم وارد شد ناخوآگاه به سمت جلو خم شدم. همزمان با رها کردن تخمام با دست دیگه دیلدو رو تا ته توی باسنم فرو کرده بود. آلتم هنوز توی دهنش بود و با فشار زیاد ارضا شدم و دیگه توان ایستادن نداشتم که آلتمو از دهنش و دیلدورو از داخلم همزمان بیرون کشید و همینجور که نزدیک بود با صورت روی اون سقوط کنم از زیرم بلند شد و من نقش زمین شدم. شورتشو از دهنم بیرون دادم و سرفه میکردم.
بالای سرم ایستاده بود و من فقط کفش‌های پاشنه بلندشو میدیدم که مقابل لب‌ام بود. بوسیدمش و رفت.

تمام. 🙏 😎

نوشته: Sina101s