داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

هوس برتر از عشق

تازه ازدواج کرده بود م . بیست سالم بود و شوهرم سروش که مرد خوب و مودبی بود و خیلی هم خوش تیپ ده سالی رو ازم بزرگتر بود . هنوز یه ماه نمی شد که ازدواج کرده بودیم . اون رئیس یه شرکت بود و از صبح تا غروب بود سر کار . شب جمعه ای  رو قرار بود که بریم عروسی یکی از دوستان خونوادگی . راستش دلم هوس یک سکس جانانه رو داشت . خیلی سنگین شده بودم ولی باید تا بر گشت از عروسی رو صبر می کردم . از بعد از ظهر رفتم جلو آینه . خودمو خیلی خوشگل و تو دل برو کرده لباسای سکسی و فانتزی تنم کرده بودم . سروش این قدر آقا بود که منو آزاد می ذاشت و گیر نمی داد منم در این یه ماهی که از از دواجمون می گذشت و چند تا عروسی و کلی مهمونی با هم رفته بودیم اصلا  از این آزادی عمل خودم استفاده نا به جا نمی کردم . اززیبایی خودم لذت برده و هوس زیاد امونمو بریده بود . . داشتم حساب می کردم که چند ساعتی رو باید در مجلس باشیم و بعد بیام خونه و تو بغل سروش قرار بگیرم . یه پیراهن کوتاه به رنگ پوست پیازی که به صورتی هم گرایش داشت تنم کرده بودم . پیراهن کوتاه بود تا یه خورده پایین تر از زانو می رسید . وقتی به هوس افتادم دامنه اون پیر هنو می زدم بالا دستمو از لای شورت فانتزی حاشیه دار صورتی ام می ذاشتم  روی کسم و باهاش ور می رفتم . هوس سینه های درشت و سفتمو داشت می تر کوند . به کون خودم در آینه نگاه می کردم .. در همین لحظه زنگ خونه مون به صدا در اومد ..  لعنتی کی می تونه باشه ما می خوایم بریم مهمونی .. ماشین سروشو دیدم . جون اومده بود دنبالم . -مگه کلید نداری بیا بالا .. تحملشو نداشتم . یه خورده زود تر از اونچه که فکرشو می کردم اومده بود . ازش می خوام که منو بکنه با هم سکس کنیم . چون تحملش واسم سخته . من تازه از دواج کرده و ترشح هورمونی منم زیاد و هوس فوق العاده .. اون وقت همه از حالت نگام متوجه میشن که چقدر نیاز دارم .. نیم ساعتی نگهش می دارم پیرهنمو یه خورده پایین تر کشیدم و وررفتن با خودمو شروع کردم تا وقتی که اون وارد میشه حشری تر شه .. -بیا بالا کارت دارم . چرا این قدر لفتش میدی .. . صدای ضربه پشت دست به در نیم بازو شنیدم .. -بیا داخل مگه نامحرمیم . شوخیت گرفته ;/; واااااایییییی لعنت بر من . این که راننده شرکت شوهرم بود . یه جوون ساله سفید رو خوشگل و خوش اندام تازه از خدمت اومده بود . در عروسی ما هم شرکت داشت و با من و سروش عکس هم انداخته بود . اسمشم بود بردیا . اون شب کلی دخترو دور خودش جمع کرده بود فقط داشت نگام می کرد .. در موقعیت بدی قرار گرفته بودم . هرچی فیلم رابطه زن شوهر دار با یکی دیگه رو دیده بودم و داستان در این مورد خونده بودم اومد به خاطرم .. فرصت برای تصمیم گیری کم بود .. اون سرشو بر گردونده بود -ببخشید اومدم تا شما رو ببرم شرکت از اون طرف با آقا تشریف ببرید مهمونی .. می بخشید .. سریع تصمیم شیطونی امو گرفتم -حالا چرا اونجا وایسادی بیا داخل -زشته -بیا تو حالا این قدر نازنکن ..-ببینم دلت می خواد ;/;   فکر کرد دارم اذیتش می کنم یا با اون شوخی می کنم . تصورشو نمی کرد که با همچین حالتی روبرو شده باشه فکرشو نمی کرد . من خودمم همین طور . بعضی وقتا آدم برای تصمیم گیری در مورد کارای بزرگ فقط به ثانیه ای بنده .. می دونستم که اگه از بردیا بگذرم حسرتشو می خورم و دیگه موقعیت بهتر از این گیرم نمیاد . حالا این یه بارو میشه چش رو هم گذاشت و ندید گرفت . تقصیر من چیه . اول ازدواج یه مرد باید فکر کنه که زنشو این قدر تنها نذاره و اونم نیاز داره . هر چند می دونستم همه زنا مثل من نیستند و خیلی هاشون هم خود نگه دارند . اومد نزدیک تر . کیرش حسابی شق شده بود . تمایل منو از تو چشام و ظاهرم دید . -فقط یه خورده تند تر ممکنه سروش بگه چقدر دیر کردی .. بردیا  مثل آدمای بیهوش کس ندیده اومد پشتم قرار گرفت . پیرهنمو که رو تنم شل شده بود آروم آروم از طرف سر شونه هام داد پایین . دستشو گذاشت رو سینه هام طوری باهام ور می رفت و این کارو به نرمی و هوس انجام می داد که حشر و هوسمو خیلی بیشتر می کرد . مخصوصا وقتی که با دستاش سینه هامو می گردوند . سوتین منو باز کرد . -دوستت دارم لیدا دوستت دارم با جفت دستاش هر یک از سینه هامو به دهنش نزدیک می کرد و نوکشو می مکید .. اونو لختش کردم شورتشو کشیدم پایین و کیرشو گذاشتم تو دهنم . از ساک زدن این کیر تمیز و براق لذت می بردم . خوب بود کیرش هم دراز بود و هم کلفت . خیلی جون دار بود . می دونستم قدر کس رو به خوبی می دونه دیگه به گذشت زمان فکر نمی کردم . می دونستم که سروش خونه نمیاد . وقتی واسم زنگ زد بهش گفتم که دارم به خودم می رسم و راننده هم اون پایین منتظرمه .. وقتی صحبتم تموم شد خواستم که دوباره کیرشو بذارم دهنم و به ساک زدنم ادامه بدم ولی این بار اون دوباره حال دادن به منو شروع کرد . من وسط اتاق ایستاده بودم . اون دستشو گذاشت رو کمرم و از همون پشت شورتمو در آورد . کوسمو لیش زد و بعد منو گوشه دیوار قرار داد منم یه پامو گذاشتم رو میزی که نزدیک من بود و اونم کیرشو از پشت کرد توی کسم . حس بیگانگی با این کیر رو نداشتم . خیلی زود باهاش اخت شده بودم . اونم اول به نرمی و بعد به سرعت بیشتری منو می گایید . -لیدا جون چه کس تنگ و سفیدی داری . هیکلت نازه -لذت ببر کیف کن .. قسمت تو بوده .. یه وقتی فکر نکنی من یه زن اون جوری هستم .. بار اولمه .. بردیا منو بکن .. محکم تر بزن به کوسم .. -لیدا می دونم تو زن خوبی هستی . این از نگات معلومه .. دو تایی مون  با حرفایی الکی و سکسی به هم حال می دادیم -بردیا  دوست دارم قبل از این که به کردنم ادامه بدی یه کار دیگه هم بکنی .. ازش خواستم کیرشو بذاره لای سینه ام و اونو به دهنم نزدیک کنه بکنه توی دهنم .. این کارو هم انجام داد .. با هم رفتیم توی وان حموم . حالا دو تایی مون کاملا لخت بودیم . وانو تا نیمه پر از آب کردم . یه دستش رو سینه ام بود و یه دست دیگه اش رو کسم -بردیا داغ شدم -منم همین طور لیدا این بار کونمو کف مالی کرد من گوشه وان یه گارد نیم سگی گرفتم سرمو به کاشی حموم تکیه دادم -لیدا خماری صورتت آدمو به هوس میاره -هوس چی رو داری -این که بکنم توی کست -پس معطل چی هستی منو بکن دیگه اون بازم کونمو کف مالی کرد و این بار توی همون وان که البته ما خارج از آب قرار داشتیم کیرشو کرد توی کسم . -لیدا چقدر کون گنده و خوشگلی داری . -سوراخشو هم میدم تو افتتاح کنی . تا حالا که به سروش کون ندادم . فقط یه خورده سریعتر . می خوام ارگاسمم کنی تا واسه مهمونی سر حال سر حال باشم . دوستت دارم . خیلی با حالی بردیا . کف دستشو گذاست رو کونم و کیرشو می فرستاد تا ته و می کشید بیرون . کیرشو دوباره در آورد انگشتشو فرو کرد توی کوسم و با لب و دهن و زبونش سوراخ کون و روی کونمو لیس می زد و می خورد .. بعدش دوباره گذاشت توکسم -بردیا خیلی آتیشم می زنی . خاکسترم کن . خاکسترم کن . -لیدا خیلی خوشگلی .. حتی دلم می خواد صورت تو رو هم مث یه کس بکنم .  دراز بکش ببینم . اون داخل وان دراز کشید . آب زیاد نبود . من رفتم رو کیرش نشستم .. -جووووون سروش بزن بزن .. اون  بازم کیرشو تند تند می کرد توی کسم و منم خودمو رو کیرش حرکت می دادم سروش داره میاد داره میاد آههههههههه جوووووون داره می ریزه می ریزه اومد اومد .. نشستم رو کیرش اون دیگه نتونست حرکتی بکنه -آخخخخخخ لیدا جون .. لیدا جون آبم داره میاد داره میاد .. نذاشتم تکون بخوره بکن توکوسم .. بریزش داخل .. هرچند سر بالایی بود ولی خیلی حال داد . این بار خیلی سریع خودمو ردیف کردم و آثار جرمو محوش کردم و شاداب و پر نشاط همراه سروش رفتم شرکت شوهرم . اون شب در مهمونی خیلی سر حال تر و با نشاط تر از همیشه بودم . به خودم گفته بودم فقط همین یه باره که به سروش خیانت کردم و زیر آبی رفتم ولی نمی دونم چرا هرچی پسر خوش تیپ و خوش اندامو که می دیدم فکر می کردم بردیاست و می خواستم برم طرفش … پایان … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها