داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

هرجایی 75

همچین لیسی به کس و کون و سینه هام می زدند که خودم از اونا می خواستم که تا ارضا شدنم دست از سرم بر ندارن . آخه منم یه آدمم . منم نیاز دارم . تا کی باید به خاطر در آمد , تن خودمو به این و اون بسپرم . خدایا کی از دست این زندگی آلوده خلاص میشم . نیلوفر همه چی رو می دونه . ولی به روم نمیاره . فرشته مقدس من دختر نجیب من همه چی رو می دونه . دختر پاک و دوست داشتنی من .. شقایق بس کن از سکست و از پولی که بعدش می گیری لذت ببر . کمتر جنده ای پیدا میشه که با حال دادن , خودش حال کنه . هر چند تازگیها همیشه هم حال نمی کردم .. ولی خودمو سپرده بودم به اونا .. بالاخره منو ارضام کردند . اون قدر بهشون حال دادم و لذت بردند که سه تایی شون پنجاه تومن به من دادند . برای اون زمان پول خوبی بود ولی اگه جدا جدا می دادند شاید یه کمی بیشتر می شد . در هر حال به جنده پول دادن که نرخ رسمی و اتحادیه ای نداشت که ما بگیم این گرونه و اون ارزونه . سال که بتول منو برده بود تا در شهر نویک دوری بزنیم و هنوزم یادم نرفته که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همون اوایل درشهر نو قرار گاه داشت تا بتونه امنیت اونجا رو حفظ کنه تمام این جنده ها  نرخ داشتند . گرون ترینشون تا اونجایی که یادم میاد دویست تا تک تومنی قیمتشون بود . اگه می خواستی کس بکنی یک قیمت و کون هم می خواستی بکنی یک قیمت . یادم میاد  یکی از زناکه خیلی وضعش خیط بود می گفت اگه می خوای کس بکنی پنج تومان و اگه می خوای کون بکنی ده تومن .. اگه یه کسی از امروزی ها حرفای منو بشنوه میگه ده هزار تومن ;/; پنج هزار تومن ;/; چه ارزون ! مفته .. نه بابا هزار کجا بود .. پنج  تا ده تا یک تومنی . راحت تر توضیح بدم اگه دلاریه زمانی  بشه سه هزار و پانصد تومن ..با یک دلار الان می شد هفتصد بار کس اون زنو در اون زمان از کس گایید و با همون یک دلار می شد همون زن رو سیصد و پنجاه بار از کون گایید . فقط با یک دلار .. …..خلاصه من و نیلوفرم روز ها رو سپری می کردیم . روز ها و ماهها و سالها رو . نیلوفر من پزشکی عمومی رو تموم کرد. بازم یک دلهره و اضطراب دیگه . این که دخترم در چه رشته ای می خواد تخصص بگیره این که کجا قبول میشه . اون از تنوع خوشش میومد . دوست داشت جراح داخلی شه . . دخترم یک پزشک خوب و مهربون و دلسوز بود . همه دوستش داشتند . ولی می دونم هیشکی مثل مادرش نمی تونست دوستش داشته باشه . چقدر خدا دوستم داشت .  نیلوفر منو هم دوست داشت  . واسه این که من تحمل جدایی از اونو نداشتم ولی اگه مجبور می شدم باهاش می رفتم شهرستان . عزیز دل من بازم تهران قبول شد . در همون رشته ای که دوست داشت . پذیرفته شد . اگه به من می گفتند تو شهبانوی این مملکتی این قدر ذوق زده نمی شد. آره من  به دیدن نیلوفرم حس می کردم که ملکه بانوی این دنیام . راستش مدتها بود که  دور هرزگی رو تقریبا قلم گرفته بودم . اما گاهی اگه مشتری خوبی پیدا می شد که هم فال باشه هم تماشا هم پول بده هم حال بده می رفتم . اونم یه وقتی این کارو می کردم که نیلوفر کشیک بیمارستان باشه . . هنوز فعالیت های کاری نیلوفر به حدی نرسیده بود که خونه مونو عوض کنیم . آخه  از روزی که یادمه اون همش داشت درس می خوند و فقط خرج تحصیلش پرداخت میشد . تحصیل در دوران تخصصی رو هم که تازه شروع کرده بود . ..  مثل سابق زیاد نمی رفتم سر وقت خاطراتش . دیگه چیز خاصی نمونده بود که ندونسته باشم ولی کلمه ای رو نخونده ولش نمی کردم . یکی از این شبایی که اون کشیک بود و مردی رو هم به خونه راه نداده بودم شروع کردم به خوندن قسمتهایی که نخونده بودم . یه قسمت جالبش به این صورت بود .. مامان این روزا خیلی شاداب تر به نظر می رسه . دلم می خواد هرچی در میارم بدم بهش . بدم بهش تا مامان  فرشته  من شقایق خوشگل من مثل فرشته ها زندگی کنه . همونی که باید باشه . تا دیگه هیشکی پشت سرش حرف بد نزنه . مامان خوب من . روز تولدش نزدیکه . خیلی دلم می خواد یه هدیه گرون براش بخرم . مثلا یه پلاک .. یه دستبند .. ولی پولشو ندارم . . نمی دونم چیکار کنم . شاید اگه این رنوی خودمو  با هاش بک عوض نمی کردم پولشو داشتم . پونصد تومن کم دارم . اگه یه ماه دیگه بود می تونستم یه میلیونو جور کنم ………. دیگه نتونستم بقیه دفتر رو بخونم . دختره دیوونه . واسه چی همه چیزتو واسه من داری هدر میدی . من اصلا خودم نمی دونم تاریخ تولدم کیه . این مادر بد که دیگه روز تولد نداره . داشتم فکر می کردم که این پونزده شونزده میلیونی که جمع کرده دارم تا دخترم فارغ التحصیل شه و بخواد بره سر کار بی ارزش میشه .. بهتره که به یه بهونه ای پونصد تومن بدم بهش . … ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها