داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

هرجایی 36

خیلی می ترسیدم . واسه همین یه بار که به توصیه سارا یه مرد آورده بودم خونه خیلی دور و بر خودمو می پائیدم که اونو نبینم . درهرحال سارا بهم سفارش کرد که هوای خودمو داشته باشم که این خایه مالهای دستمال به دست به بهانه دین داری هزار جور جنایت می کنند . .یه روزکه با نیلوفر به طرف خونه میومدم اونو دیدم که اومد طرف ما . یه خوراکی داد دست نیلوفر و دختر شکمو ی ما هم برداشت . -ببخشید آقا شما کاری دارین که مدتیه این دور و برا می پلکین .;/; یه نگاهی به من انداخت و سرشو انداخت پایین . به نظر میومد یکی دوسالی رو باید ازم کوچیک تر باشه . شایدم هم سن بودیم . حالا اونش مهم نبود . -اگه یکی دنبال ناموستون راه بیفته شما باهاش چیکار می کنین ;/;  باهمه شرمساری و بی زبونیش بهم گفت اگه یکی ازتون خوشش بیاد شما چیکار می کنین . -ببخشید آقا پسر مثل این که شما زیادی دارین پاتونو از گلیم خودتون دراز تر می کنین . مگه نمی بینین بچه دارم ;/; -بچه رو می بینم ولی شوهری نمی بینم . طرف ظاهرا نمی خواست از رو بره . یعنی اون واسه چی دنبالمه . می خواد باهام حال کنه ;/; -من خودم می دونم شما شوهر ندارین . من خونه ام تو همین کوچه هست . تازه از خدمت برگشتم . مجردم . دلم میخواد بایکی باشم .-ببخشید آقا اشتباهی گرفتین . ما از اوناش نیستیم . -ولی برای یه چند نفری از اوناش بودین . -ببخشید شما کمیته ای هستین ;/; از اونایی که مفتش مردم بوده و تو کار بقیه سرک می کشن ;/; -من فضول نیستم . من می خوام همون کاری رو که بقیه انجام میدن انجام بدم . فقط یه چیزی تو نگاهتون هست که میگه شما نباید اونی که هستین باشین .. -ببینم داداش مارو گیر آوردی یا خودتی -اصلا این طرز صحبت بهتون نمیاد . نمی تونی ادای لات ها رو در بیاری و بگی که من آدم منفی قصه هستم . راست می گفت خیلی خوب منو درک می کرد و افکار منو می خوند . من داشتم ادای لاتا رو در می آوردم و بودن با سارا و حرکات اون رو من اثر گذاشته بود . شاید اون خیلی طبیعی می تونست نقششو بازی کنه ولی من نمی تونستم حس بگیرم . یکی از دوستام اومده پیش شما تعریفتونو کرده .. -تو که این قدر بلبل زبونی چرا تا حالا زبونت باز نشده بود . -راستش الان واقعا دیگه مجبور شدم . گفتم اگه چیزی نگم شاید تو رو از دست بدم . -من به تملک کسی در نیومدم و نمیام که بخوای منو از دست بدی . همونجوری که خودت می دونی من یک زن کرایه ای هستم . اگه پول اجاره منو داری بیا جلو .-چقدر میخوای .. -هزار تومن . -من دوهزار تومن بهت می دم . اسم دوهزار تومنو که شنیدم گل از گلم شکفت . در خونه رو باز کرده و قبل از خودم اونو فرستادم بره داخل . -ببینم معطل که نمیشی . من باید یه جوری سر این بچه رو گرم کنم . اگه تونستم بخوابونمش که به این زودیها نمی خوابه که هیچ وگرنه اونو باید بفرستم یه اتاق دیگه و ما هم یه جوری مشغول شیم . اسمش بود میثم . منم اسممو بهش گفتم . همون اسم اصلی خودمو . -شقایق جون برای من خود تو مهمی . خودتو . عیبی نداره اگه نتونستم باهات باشم . یعنی اون جوری که بقیه هستند . من ازت خوشم اومده . حس می کنم که یه جورایی بهت وابسته شدم .. این میثم انگاری زده بود به سرش و کوس خل شده بود . من که نمی تونستم دوهزار تومنو همین جوری از دستش بگیرم و به چهار تا حرفای لیلی مجنونی اون گوش کنم و بفرستمش بره . یعنی این واقعا قاطی کرده بود و میون این همه سالم اومده بود به من تیکه پاره شده دل بسته بود . فکر کنم از هوس زیادی نمی دونست چی داره میگه . -شقایق جون باور کن جدی دارم میگم همون قدر که قبول کردی منو تو خونه خودت راه بدی و باهام حرف بزنی برام یه دنیا ارزش داره . -ما با نصف این پول کارای بدتر از این یعنی سخت تر از این هم انجام دادیم . این که چیزی نیست -ولی برای من یه دنیا ارزش داره . مثل این که لازم بود یه جوری سر نیلوفرو گرم کنم . اونو بردم اون اتاق و با اسباب بازیها و ماشین کوکی هاش مشغول کردم . ریسک هم به جون خریدم . عیبی نداره تو این سن شاید چیزی یادش نمونه .. دوهزار تومن هم کم پولی نیست . لباسامو در آوردم و با یه شورت و سوتین کنارش قرار گرفتم . خودم اونو لختش کردم و فقط گذاشتم یه شورت پاش بمونه . دیگه به سبک جنده ها باید ضربتی کار می کردم . چون اگه رشته کارو می سپردم دست این عاشق پیشه فکر کنم یک ساعتی می کشید تا ما رو به اینجا برسونه . اونو بردمش طرف تخت . -بیا بالا میثم بیا کنارم دراز بکش ببینم حرف حسابت چیه . کاره ای هستی یا نه . -راستشو بگو تا حالا با چند تا دختر طرف بودی . این حرفو که زدم از خجالت سرخ شد . -من از اونایی که تو فکر می کنی نیستم . دوست دختر نداشتم و با دختری هم از این رابطه ها نداشتم . فقط یه بار با یکی از زنای اون جوری بودم -یه زن مثل من ;/; -شما فرق می کنین . ولی اون روز اصلا بهم خوش نگذشت . -من کاری می کنم که بهت خوش بگذره میثم . … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها