داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

نصب لوستر

سلام من مهدی هستم 36 سالمه و برقکارم چند ماه پیش رفته بودم تو یه خنه برای اینکه لوستری که خریده بودن رو نصب کنم کارم یکم طول کشید واسه همین هم نهار اونجا موندم حین کار متوجه زن صاحب خونه شدم که اسمش لیلا بود یه زن جوون و خوش اندام که معلوم بود حسابی هم ورزش میکنه چون سینه های بالا و باسن فرم گرفته ای داشت و خیلی هم زیبا بود البته یکم قدش کوتاه بود شوهرش توی بانک کار میکرد و اون روز مرخصی گرفته بود که من میام خونه باشه همون روز متوجه خسیس بودن شوهره و فشار اوردن به لیلا واسه همه مسایل بود از این بابت مرتب سرش داد میزد منم واسه اینکه دعوا بالا نگیره به محض اینکه میرسیدم نزدیک لیلا خانم یواشکی یه دلداری ریز میکردم میگفتم بی خیال اشکال نداره ببخشش یا اینکه تقصیر من بود واسه همین سریع جذب هم شدیم وقع رفتن دیدم یه چشمک خوشکل بهم زد وگفت اوسا مهدی این ایفنمون هم یه نیگا میندازی خرابه
شوهره گفت چی شده باز کی زده خرابش کرده ؟من گفتم اشکالی نداره یه نیگا میندازم وقتی چک کردم دیدم موردی نداره من تو خونه بودم بهش گفتم اقا شما برید تو حیاط وقتی من در رو میزنم ببینید صدا میده یا نه بعد دوباره ببندید تا من دوباره امتحان کنم اونم رفت ولی لیلا رو هم الکی صدا کرد که ما تنها تو خونه نمونیم وقتی چک کردم دیدم مشکلی نداره از همون تو ایفون گفتم اقا حالا ببندید درو دوباره زنگو بزنید وقتی زنگ زدن ایفون رو که دیدم برق از سرم پرید لیلا رفته بود تو کوچه زنگو زده بود شوهره هم پشت در از همونجا گفتم مشکلی …
تا اومدم بگم نداره لیلا روسریشو کشید پایین و یه چشمک زد و گفت دیدین مشکل داره من که کپ کرده بودم نمیدونستم چی بگم گوشیو گذاشتمو اومدم تو حیاط
لیلا و شوهرش تو حیاط بودن که دیدم لیلا نذاشت من حرف بزنم فوری گفت اوسا کی درستش میکنی چند روز دیگه روزه داریم
گفتم فردا میام درستش میکنم
فردا که رفتم به امید دیدن لیلا جونم رفتم ولی ازز شانس بد دیدم بازم شوهرش بود تو نگو شک کرده بود منم دیدم هوا پسه گفتم اینجا درست نمیشه باید بازش کنم بدم درستش کنن بعد بیارم نصبش کنم شوهر لیلا هم نفس راحتی کشید و گفت اره منم دیرم شده باید برم سر کار
فرداش شوهره زنگ زد گفت چی شد درست نشد منم به دروغ گفتم نه هنوز بهم ندادن ولی به محض اینکه بدن میام نصب میکنم اونم گفت باشه ولی قبلش زنگ بزن که من خونه باشم منم بهش گفتم که دست من نیست منم که وقتم ازاد نیست هروقت درست شد میارم صبح یا عصرشو نمیدونم اکه میخواین که اینطوری بیام اگر هم نه که بیارمش پس دیدم بند هخدا گفت باشه ولی تا جایی که بشه هماهگ باش منم یه چشم ابدارگفتمو رفتم
فردا صبح رفتمو در زدم لیلا درو باز کرد اومد دم در و تا دید منم گل از گلش شکفت گفت اوس مهدی خیلی طولش دادی
اذیتمون نکن
منم گفتم چشم لیلا خانوم ما نوکر شما هم هستیم حالا در خدمتیم اومدیم نصبش کنیم
با خنده گفت فقط ایفونو نصب میکنید منم تا اینو گفت سینشو گرفتم تو دستمو گفتم نه عزیزم همه رو با هم نصب میکنم
حسابی زوق کردو خندیدیم
منم گرفتمش تو بغلمو بوسیدم ای بوسیدم که نگو
هینطور که میبوسیدمش تو همون پارکینگ لختش کردم و خودمم لخت شدم لیلا که انگار کیر ندیده بود کیر کوچولوی منو گرفته بود انگار میخواد فرار کنه
تا ته کردش تو دهنش
وای که چه ساکی میزد
منم همونطوری برعکسش خوابیدمو کسشو کردم تو حلقم حسابی لیس میزدم صدای اخ واوخ لیلا هوا بود گفت مهدی منو بکن بکنش تو کسم میخوامت اوسا
منم امونش ندادم کیرمو کردم تو کسش و حساب یا ون روز کس کردم دو بار هم لیلا رو خالی کردم و به ارضا رسوندم بعدش زود ایفونو نصب کردمو رفتم
ظهر شوهرش زنگ زد و تشکر کرد منم گفتم که قابلی نداره بریزین به حساب که دیدم لیلا از پشت گوشی داد زد اوسا باید یه تخفیف حسابی بدین که مشتری بشیم منم الکی چند تا ناز کردم و گفتم که از همه جا کمتر حساب کردم ولی بخاطر اینکه کاراتونو به دیگری ندین چشم
اینم از خاطره من و نصب لوستر امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: اوس مهدی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها