نازنین و مائده

سلام
من عمادم. این خاطره واقعی و مربوط میشه به چهار سال پیش.
من یه دختر خاله دارم به اسم نازنین واقعا دوسش دارم و ورزشکار و بدن سکسی داره. دوست دخترم هم هست و تا قبل از این، با هم سکسی نداشتیم و فقط درحد بغل کردنو لب گرفتن بود تا اینکه، خالمو مامانمو شوهر خالم و بابام رفتن مسافرت و ما رو گذاشتن خونه مادربزرگمون‌. از این بهتر نمیشد. روز اول گذشت و روز دوم، به نازنین گفتم بیا بریم خونمون به ارزمون برسیم اونم با ذوق تموم قبول کرد. رفتیم خونه‌. از همون دم در خونه، شروع کردیم به لب گرفتن. رفتیم داخل اتاقم. نازنین لباسامو درآورد و فقط شورتم تنم بود، منم لباسای نازنین رو درآوردم به جز صوتین و شورت. مشخص بود شهوت نازنین زده بود بالا. اروم هولش دادم رو تخت رفتم سراغ گردنش. از گردنش آروم بوس های ریز میکردم و همینجوری اومدم سراغ لباش یکم دیگه لب گرفتیم. اروم اروم از گلو به پایینشو بوس کردمو رسیدم به چاک سینش. بهش گفتم اجازه هست این مزاحم رو بردارم؟ اونم گفت بردارد. منم صوتینشو درآوردم. وای باورتون نمیشه. دوتا ممه سفید گنده با پستونکای ناز. اروم ممه هاشو بوسیدم و رسیدم به پستونکاش. پستونکاشو لیس میزدمو اون حال میکرد. یهو گفت اه نمیخوای اون کیر خوشگلت رو به ما بدی؟ فقط خودت میخوای؟ منم گفتم چشم و شرتمو کشیدم پایین. سرشو آورد جلو، کیرمو تا ته کرد تو خلقش. حرفه ای ساک میزد خیلی حرفه ای. نزدیک پنج دقیقه ساک زد. کیرمو از دهنش در آورد چند تا بوس ریز زد به سر کیرم. بهش گفتم، نمیخوای کیر ما رو با کص گوگولت آشنا کنی؟ خندید و گفت چششم. شورتشو کشید پایین. یهو یه کص و تپل و سفید برنزه رو دیدم. یکم سر کیرمو مالید به کصش. کیرمو گذاشت لای کصش، گفت: بکن که کصم کیرتو میخواد… کییییییررررررر میییییییخاااممممم. منم معطل نکردم، کردم توش، آروم عقب جلو میکردم، مشخص بود داره درد می‌کشه. کم کم تند ترش کردم، کم کم دردش یه لذت تبدیل شد و منم تلمبه زدنمو تند تر کردم، اونم پستونکاشو میمالوند. هم اون ارضا شد و هم من. اما حیف بود، هنوز از کون نکرده بودمش. بهش گفتم داگی شو بزارم در کونت. اول مقاومت کرد گفت نه، دردم میگیره. گفتم نگران نباش عزیز دلم. رفتم وازلین آوردم، یکم زدم به کیرمو یکم هم زدم به کونش. اروم تلمبه زدم. دیدم جا باز کرد تلمبه رو سریع تر کردم. صدای اهش بلند شده بود. ( خونه ما ویلایی و اتاقم پنجره نداره ) و شروع کرد به کصشر گقتن؛ سریع تر بکنم، می‌خوام زیرت خفه شم و… از این چرت و پرتا. خلاصه اون شب تموم شد.
فرداییش رفتم سرکار و وقتی برگشتم خونه دیدم، نازنین با دوستش مائده ( یکی از هم باشگاهی هاش) روی مبل نشسته. هر دوتاشون یه تاپ پوشیده بودنو یه شلوار گشاد. با چشم به نازنین اشاره کردم بیاد داخل اتاق. ازش پرسیدم چرا اوردیش اینجا؟ برام تعریف کرد که از دهنش در رفت گفت دیشب داشتیم باهم سکس میکردیم و مائده هم گفت من میتونم باهاتون باشم؟ و چاره ی نداشتم گفتم بیاد.
من اول خواستم موافقت نکنم. ولی وقتی سینه ها و لای پای گوشتی مائده رو دیدم شل شدمو موافقت کردم. به نازنین گفتم همه ی دوستات مثل خودت جنده ان یا این اینجوریه؟ خندید و گفت؛ منو دوستام جنده ی تویم.
نازنین رفت که مائده رو اماذه کنه منم تا خواستم لباسمو عوض کنم، مائده با نازنین اومدن داخل. منم شلوارمو کندم. تاپ و شلوار هردوشون رو دراوردم. نازنین، گفت؛ من خسته ام دیشب منو کردی، بسمه. تا شب و رفت داخل پذیرایی و خوابید. من موندمو مائده. رفتم از مائده لب گرفتم. و همینجوری که داشتم لب می‌گرفتم، رفتم از روی شورت، کص مائده رو مالوندم. اونم دستشو گذاشت روی کیرم گفت: خیلی کیرت بزرگه میزاری برات ساک بزنم؟ گفتم بیا اصن برای خودت. شورتمو کشید پایین. رو تخت نشستم اونم نشست زمین. اول چند تا بوس آب دار زد به کیرم. بعد با زبونش خایه هامو لیس زد. بعدشم کیرمو تا ته کرد تو دهنش. مشخص بود این دوتا دوست توی ساک زدن حرفه این. همینجوری که داشت ساک میزد منم صوتینشو درآوردم. ممه هاش بزرگ تر از ممه های نازنین بود. گفتم به به عجب پستونک های. اونم ساک زدنو تموم کرد رو تخت دراز کشید، کیرمو کشیدم روی ممه هاش. بعد، رفتمو ممه هاشو خوردم همش می‌گفت آروم تر بخور، برای خودته عزیزم. بعد در همون حال شورتشو کندم. کیرمو تنظیم کردم، کردم توش. تلمبه زدم و کصش خیلی گشاد بود اونم داشت اه و ناله میکرد. تلمبه زدنمو تندتر کردم و مائده هم داشت حال میکرد‌. کیرمو کشیدم بیرون، گفتم ابم داره میاد بریژم روت؟ دهنشو باز کرد، فهمیدم منظورش چیه. کیرمو دوباره کردم تو دهنشو همون‌جوری که داشت ساک میزد ابم رو خورد. رفتم سراغ کص. یه کص تپل و خوشگل. مشخص بود از قبل خودشو تمیز کرده و به کصش حسابی رسیده. منم خوردمش و اونم اه و ناله میکرد. بعد گفت بیا از کون منو بزار. به حالت داگی نشست. گفتم صابخونه اجازه هست، خندید و گفت؛ بفرمایید صاب خونه اید. منم کردم توش. اروم اروم تلمبه زدم گفت تندتر تند تر. منم تند تر کردم. دیگه هردوتامون ارضا شدیم.
اون یک هفته‌ی که بابام نبود کلی باهم شیطونی کردیم.
خب تموم شد

نوشته: عماد

دکمه بازگشت به بالا