نادر و نازنین 71

–

چند پیام تلفنی و اس ام اس از نازنین
-دوستت دارم
-هرچند آدما آزادن ولی عشق چیزی نیست که من اونوبه بازی بگیرم .. یعنی چی دقیقا ;;; نادر به خیلی چیزا فکر کردم به همه جوانبش و این تصمیمو گرفتم درسته به نظرت کار درستی نیست اما یه جایی دیگه در مقابل وجدانم کم آوردم وگرنه احساس در اولویت دوم بود تصور این که شاید قسمت
-اینطوریه رو نتونستم ندیده بگیرم . دیروز التماسم میکرد ی ریزه بچه
-میگفت درس نمی خونم که برا مشق نوشتن خستت کنم . تو بری سر کار کار انجام میدم برات تا بیای خوشحال بشی یعنی حاضرم قسم بخورم تو بودی از من بیشتر احساس مسئولیت می کردی
-کاش پیشت بودم . دستمو دور بازوت حلقه میکردمو میچسبیدم ی کم بهت و بهت میگفتم نادر بگو که ازم سرد نمیشی بگو تکراری نمیشم برات . بگو همیشه و تو هر شرایطی دوستم خواهی داشت
-جونم عشقم همین جام زندگیه من
-نادر ;
-کارت بیشتر طول کشید یا نمیخوای جواب پیامهامو بدی ;
-وقتی جوابمو نمیدی بهم ریزم نادر میدونم ناراحتی اما باور کن چاره ای نداشتم
-ببخشم نادر نباید تو رو درگیر زندگی نا معلومم میکردم خدا لعنتم کنه . باید سفت تر میبودم باید تا تکلیفم ی سره می شد به تو جوابی نمیدادم دارم دیوونه میشم
-من همین جام اما مجبور نیستی تحملم کنی دیگه نادر
-من تا همیشه حتی اگه نباشی هم مال نادرم خواهم بود نازنین یکبار تو زندگیش عاشق شده فقط یکبار
-نادر چطوری میتونم دوستت نداشته باشم ;;
-دارم جون میدم برات نادر بدون تو نمی تونم نادر
-چی باعث شکت میشه نادر ; چی ازم دیدی که نمیتونی باورم کنی ;
-نادر میشه نازنینت ی خواهش ازت بکنه ;
-میشه ی مدت اصلا فکربودن این بچه پیش من رو نکنی ; اگه تغییر دیدی هر کاری بگی میکنم اما اگه تغییری ندیدی دیگه به چیزی فکر نکنی
-نادر من مثل قبل تموم تلاشمو میکنم که بجنگم باهاشون . الانم اینجان و من جلو اون دارم اس میدم خیالت راحت راحت باشه
-اییییی نادر ی کم دیگه باید برید مهمونی . یادم رفته بود
-بیدارم عشقم الان میخوام بخونم
-بروعشقم مواظب نادرم باش . خوش بگذره نفسم . عاشقتم .
-بسلامت
-باشه نمیخواد انقدر تاکید کنی متوجه شدم و حواسم هست که اس ندم تا ساعت نگران نباش
-خودتو اذیت نکن میخوام برم حموم
-دراومدم .دلتنگم نادر
-بیصبرانه منتظر آغوش گرمتم دوستت دارم
-نادر ;
-خوابم برده بود واااای از بس خسته شده بودم بخدا
-عزیزی انقدربگو بیداری نادر
-نااااادر بخدا خوابم برده بود . خورده ای به بهونه سردرد اومدم رو تختم خوابم برده واقعا
-خدایاااااااااا, نااااااااادر;;;
-سلام , پشت فرمونم دوستت دارم
-سلام عزیزم ببخشید الان دیدم نادر دوستت دارم
-من خودم عشقم گوشیم خاموش شده بود شارژنداشت تو خوبی زندگیم ;
-خوبم عشقم . هیچیم نیست نفسم . فقط گوشیم شارژنداشت که اخرم خاموش شد فکر نکنم بشه خوابید نادر تو بخواب عزیزم
-نادر اگه حوصلمو داری یعنی چی ; تو دنیای منی .همسر منی
-این دو تا فردا صبح میرن . ….و داداشش تا سه شنبه . …. میاد . دوباره شنبه میریم …. هوراااا این چند روز همش با عشقم میتونم باشم
-نادر دیگه این حرفو بهم نزن . بهم بر میخوره و خیلی اما اگه حس میکنی با این شرایط وقتت داره تلف میشه
-بدون ذره ای تردید برو
-اما هی بهم نگو سرد شدی سرد میشی نذار
-فردا صبح با …. میرن
-من هیچوقت دروغی بهت نمیگم حتی اگه باعث رفتنت بشه اون حقیقت حاضر نیستم برای بودنت دروغ بگم در مورد این حرفم مطمئن باش
-نادر تو هم مثل خواهرم میمونی حرفتونو میزنید بعد که ادم توضیح میده میگین وااااا چرا بد بر داشت میکنی نمیشه با تو حرف زد . حالا الان تو تو پیام قبل خوابت ننوشتی دوست دارم صداقت همیشه بین ما باشه ; خب به من بگو منظورت چی بوده -از من بی وفایی دیدی ; از من خلاف اونیکه بودمو دیدی ; بخدا من چیزیم نیست تو بددل شدی تو بد گمون شدی نادر
-نادر هر شب که…. باز میکنمو پیراهن میپوشمو ….. در میارم که برم رو تخت تصور بغلت رو دارم مگه میشه تو بغلت نخوابم ;
-هورااااانادر باور کن انگار رو ابرهام . تصورش مستم میکنه اووخ نااادر
-نادر ی بار داغم ی بار یخ . اگه بدونم سر سوزنی ازم سرد میشی ها حاضرم هیچ وقت نبینمت . فقط داشته باشمت تا همیشه
-جوووووونم من از تو بدترم نادر الان رفتم ی دوش اب سرد گرفتم و اومدم مو هامو خشک کنم الان میام
-به پشت خودمو تو بغلت جا میکنمو میچسبم بهت . سرمو طوری میگیرم که گوشم نزدیک بینیت باشه و نفسهات بخوره به گوشوگردنم ااااخخخخخخخ ناااادر یک روز گذشت کی میشه یکشنبه دوستت دارم
-مستقیم آوردمش بیمارستان ………. و آشنا بازی آزمایش داد و جوابش گلبول سفید بالاست که نشون دهنده عفونته زیاده همچین میلرزه که نمیشه نگهش داشت دعا کن نادر دوستت دارم دوستت دارم
-میخواهمت ….
ولی …..
دوری ….
خیلی خیلی دور …
نه دستم به دستانت …
میرسد نه چشمانم به نگاهت
چاره ای کن !!!!
تورا کم داشتن …..
کم نیست ….
درداست …
-نادر حالم خیلی بده , خیلی بد
-نادر بابا رو بستری کردن عشقم اتاق خصوصی خالی نداشتن نشد من و مامان اومدیم خونه
دارم فکر می کنم جواب کاری که در حق این بچه کردم این بود نمیکردم چی میشد نادر ; دارم مشقهای مس رو میرسم انجام بده میخوابم
-میرم بخوابم ی ساعتی عاشقتم
-سلام عشقم الان بیدار شدم دوستت دارم بی اندازه . امشب و تموم شبهای زندگیم پیشت میخوابمو آرامشی که در کنارت دارمو با هیچ چیز عوض نمی کنم
-روزی ;;; مگه یکشنبه نمیشه ;;;
-وای نگو نادر یعنی تا اون موقع خوب نمیشه ; تو چیزی میدونی ;
-والا الان نسناس اون جاست دایی ام  باهاش تماس گرفته میگه بردنش برا چکاب دوباره اگه اون لعنتی اون جا نبود گورشو گم کرده بود همدان الان میرفتم خودم بیمارستان کلافه ام نادر
ناااادر دلم هری میریزه وقتی اینطوری میگی عاااااشقتم وقتی تصور میکنم اینقدر برات آرامشم مهمه میخوام سر تا پاتو غرق بوسه و عشق کنم
-نازنین دیوونه وار ئوستت داره . نادر هم ناراحتم هم عصبی ناراحتم به خاطر بابا اما عصبیم چون امروز و چند روز میتونستم صداتو بشنومو بیشتر از همیشه حست کنم اما نشد نادر نمیتونی تصور کنی چقدر دوستت دارم
-عروس شما دل تو دلش نیست برا دیدنت .جووووووونم وووووویییییی تصورش مستم میکنه نادر
-اوهوووم نادر خودمم میخوام دلم لک زده برا صدات نادر میشه امشبم عشقتو ماساژبدی ;
-هر کاری دلت بخواد با هات انجام بدم یعنی چی دقیییقا ; ;;دل عشقم چی می خواد ;; منم همون وقتها میام این وروجک رو بخوابونم اومدم
-نادر;
-سلام عشقم دوستت دارم
-نااااااادر هنوز اینو پیاده نکردم برف شدید
-نمیدونی چیکارکردی باهام ناااادر
-به محضی که پیاده اش کنم زنگیدم
-بزنگ عشقم
-دوباره رفته بالا نادر دوستت دارم
-تو دفتر نشستم کلاسمو همکارم گرفته کاش اینجا بودی نادر
-عاشقتم
-الان رسیدم نادر ی کم مدرسه با معلم این وروجکه حرف زدمو ببخشید
-عشقم بدون من خوابیده یعنی ;;
-نادرجان من با دایی ام میرم بیمارستان
-سلام عشقم همچنان از ظهر رفته اگه تا امشب پایین نیاد میبرنش ای سی یو چون زبونم لال احتمال تشنج زیاده دیوونه دارم میشم
-من خونم عشقم دوستت دارم
-نادر میتونی بحرفی ;
-ببخشید نادر دایی  اومد متوجه نشدم . مس درو باز کرده بود .
-نادر منکه دیوونه بغل توام توام نگی خودم میخوام دوستت دارم و عاشقتم بیشتر از حد تصورت زندگیه من
-هزار تا حرف به ذهنم اومد نوشتمو پاک کردم چیزی نمیگم جز این که دوستت دارم
-نادر;
-نادرنادرنادر; نه ! نخوابیده باش
-نادر خوابم برده بود رو مبل الان بیدارشدم دیدم رومو انداختن و خوابیدم ناااااادر.
-من رسیدم . دوستت دارم . هرچند که باورنداری .
-ناراحتم ازت نادر

ادامه دارد … نویسنده : ایرانی