نادرو نازنین 122

–

چقدر این یکشنبه ها ی سال در زندگی من نقش داشتند .. اولین  و سومین باری که دیدمش یکشنبه بود .. بین اولین و سومین دیداردرست هفته فاصله بود و درست سه هفته بعد چهارم بهمن در یک روز نحس نازنین برام زنگ می زنه و میگه من مریض بودم زیر سرم بودم فشارم شد تو داری از این حرف می زنی بیای تهران منو ببینی ; تو عشقو در این می بینی ..من بودم بیمارستان …همینو برام اس ام اس هم می کنه که من اونو در چند لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه اوردم که فکر کنم آخرین اونا شماره بود .. بعد از قطع تلفن هر چه بهش زنگ زدم گوشی رو نگرفت و بعد خاموشش کرد .. حدس می زدم باید چه اتفاقی افتاده باشه . حدس می زدم تسلیم شده باشه ولی چیزی نمی گفت . راستش کارم به جایی رسیده بود که از میون بد و بد تر حاضر بودم اون چیز بد واقعیت داشته باشه . یعنی این که نازنین در گردش آخر هفته اونم در یک هوای سرد زمستانی تسلیم خواسته خانواده و خواستگار سمجش شده باشه بیشتر  منو شکنجه می داد تا این که بدونم اون قبلا شوهر داشته و اعتراف نکرده .. حداقل این جوری می دونستم که با همه کار بدش ..  از اون زمانی که ادعای عاشق بودن منو داشته به من خیانت نکرده .. بی وفایی اون شاید در اثر ترس بوده باشه .. ولی این که یکی دیگه رو جای من انتخاب کرده باشه بزرگترین ضربه برای من بوده .. هرچی پیام می دادم  فایده ای نداشت . نازنین دیگه نمی خواست برگرده .. اما من نا امیدنمی شددم .. برام تعجب انگیز بود دختری عاشق چرا باید این جوری شده باشه .. چرا ..من که حرفی نزده بودم .من که چیزی بهش نگفته بودم .من که در سخت ترین شرایط با اون بودم . من که اون وقتی که با استفاده از آیددی فرزاد ایکس ایکس ال داشت منو امتحان می کرد و متوجه نشده بودم و فکر می کردم اونا با هم دوست هستند رفته بودم و پشت سرمو نگاه نکرده بودم . خودش کاری کرد که بر گردم . حالا دیگه نمی دونستم چیکار کنم . عذاب می کشیدم . باید از همسرم هم مراقبت می کردم . کارای خونه .. رسیدگی به بچه ها .. خدایا .. چرا ; چرا تا این حد باید رنج می کشیدم !نازنینمو چت بارون کردم .. ایمیل بارون کردم .. روزها از پی هم می گذشتند و از نازنین من خبری نبود .. جی میل می دادم چت می رفتم اس ام اس می دادم .. اینم چند تا چت از چند روز پشت هم اون روزای اوله ..
نادر : برات چند پیام و ایمیل فرستادم
دلم گرفته بی تو ..هیچ نایی ندارم
هر کاری می کنم سرمو گرم کنم به امید لحظه ای که شاید لبخند تو رو ببینم فایده ای نداره
یادت باشه .. جیگر و پسته و گوشت و مولنی ویتامین و .. استراحت ..همه اینا در این روزا ضروریه
دوستت دارم
خیلی زیاد
زیاد تر از اونی که تا حالا تصورشو می کردی
بازم غروب بی تو
چقدر تلخ و درد ناکه
امروز هوا سرد بود
یک روز زمستون شبیه یک روز غم انگیز پاییز
دوستت دارم
دوستت دارم
دلم گرفته نازنین .. نازنین عاشق کجایی ;
غم داره منو متلاشی می کنه ..
این جا نمیای تا بخونی نوشته هامو
تا گوش بدی درددلامو
چقدر دلم می خواد اسمتو صدا کنم و تو هم جوابمو بدی
می دونی چقدر دوستت دارم ;
می دونی تا آخر دنیا با هات میام ;
کنار تو چه حالی داره هم بیداری و هم خوابیدن .. هم گفتن و هم شنیدن
با رو یا ها و آرزوهایی شیرین
دوستت دارم
امید وارم که حالت بهتر شده باشه . و برسه زمانی که نادرت رو تنها نذاری
و اون بتونه در کنار تو باشه
دوستت دارم
منتظر تکرار لحظه های خوبمان هستم
کسی که هر گز فراموشت نمی کنه
و منتظر بر گشتن توست
نادر همیشه عاشقی که به نازنین همیشه عاشق بیشتر از خودش اعتماد داره
دوستت دارم
عاشقتم
من فعلا سیستمو خاموش می کنم .. این لپ تاب نود درصد روز روشنه .. البته اگه نیمه شب پا شدم روشن می کنم
فراموشم نکن
دوستت دارم
ولی داغونم از دوری تو
زود تر بیا
که از همه چی جز تو .. داره بدم میاد
شاید باور نکنی اون قدر دلم گرفته که  اگه یه حرف نا امیدی از تو بشنوم دلم می خواد بمیرم
و برای سلامتی تو دعا می کنم
دعا تنها کافی نیست
غذای خوب
آرامش اعصاب
آرامشو من بهت میدم
اگه اومدی و من نبودم .. خب دوباره بخواب ولی یه پیامو بهم بده
فراموشم نکن
بگو حالت چطوره
من نگرانتم
درسته کسالت داری و ما باید درک کنیم ولی یه پیام کوچولو رو که بدی  نادرت دلگرم میشه ..
دلم واسه نوازشت واسه حرفای عاشقانه گفتن و شنیدن تنگ شده
دوستت دارم
هر روز بیشتر از رور قبل
بیشتر از بی نهایت
دوستت دارم
عشق منی
عشق من .. بغلم بزن بخوابم
دوستت دارم
یه عالمه
کی به من پیام میدی
پس کی دوباره میشی همون نازنین ;
صبحت به خیر عشقم
دوستت دارم
هر گز فراموشت نمی کنم
عشقم دارم میرم بیرون
البته تو خودت خواستی پیام بده
خیلی خیلی دوستت دارم
عاشقتم
نازنینم عشقم … چرا ازم دوری می کنی ;
هنوز بهتر نشدی ;
این قدر منفی باف نباش
دوسستت دارم
دارم می خوابم
بغلم بزن
خواهش می کنم
سردمه
هوا سوز داره
دوستت دارم
بیدار شدم
می بوسمت
امید وارم بهتر شده باشی
عشقم ! نازنینم ..
کجایی عشق من ;
چرا جوابمو نمیدی ;
هنوزم منتظرم
مثل اون دختری که در چهار راه استانبول تهران جوونیشو به پیری داده و همون طرفا منتظر عشقشه که یه روزی بهش قول داد که میاد .. هنوز منتظره که اون بر گرده
من تازه شروع صبرمه
من منتظرتم نازنین گلم
چت نمیای عشقم ; ! دوستت دارم
دلم تنگه
نازنینم
نازنین گلم
نیومدی
دارم می خوابم
سیسنمو می خوام خا موش کنم
دوستت دارم
خیلی زیاد
عاشقتم
به امید دیدار
نازنین من ! صبح به خیر
دوستت دارم
نیومدی عشقم
مثل همیشه خوابت گرفت ;
نازنین مال منه
عشق منه
عشق من کجاست ;
شریک غمها و شادیهای من کجاست ;
عشق من نمیاد چت ;
من تا ابد منتظرت می شینم
البته اگه تا ابد زنده بمونم
از خواب بیدار شدم
بی قرار توام
عزیزم کجایی ;
حالت چطوره
دلم گرفته … نمی تونم خونه بمونم .. دارم منفجر میشم
برم بیرون
عزیزم تا حالا بیدار بودم و نیومدی
خیلی خیلی دوستت دارم
عاشقتم
فقط مال منی
به امید دیدار
من شنبه میام تهران(بهمن برای بیماری همسرم )
چه حالی میده !
کاش می تونستیم  مثل دفعه قبل با هم باشیم
دوستت دارم
نیومدی منو ببینی
امید وارم دفعه بعد بیای

ادامه دارد ….ایرانی