من و داداش و عمه و مامان 4

.دیگه از دست من چه کاری بر میومد جز گریه کردن .. ولی حس کردم هم چشام داره اشک می ریزه هم کسم ..آخه منم یک دخترم . منم تحریک میشم منم خواسته دارم . ولی عمرا اگه به داداشی خودم کون می دادم بره گمشه . باید منم یه دوست پسر واسه خودم می گرفتم . فکر این که بخوام برم زیر کیر پدر و تلافی اونو به این صورت در بیارم منو آتیش می داد . -پار سا محکم تر داره میاد .. از کسم داره آب میاد .. داره میاد ریخت . پار سا جون ریخت .. ریخت .. چیزی رو ندیدم ولی حس کردم چند قطره ای شبیه به ادرار از گوشه پای مامان ریخت بیرون . -تشنه ام کس مامان تشنه شه .. -مامان من کون می خوام . کونت تشنه اش نیست ; می خوام خالی کنم توی کونت . خیلی حال میده .. کونت وقتی کیر منو قفل و غلاف می کنه اون لحظه هیچی دیگه نمی خوام .. -اونجا رو هم می کنی . رو حرف منم حرف نیار.. پار سا به همون سبک گاییدنش ادامه داد -آخ ..آخ ….پری جون اومد .. اومد .. چه قلقلکی .. چه کیفی ! -حال کن .. کیف کن پسرم . کس مامانت همش مال تو .. مال خودت .. پار سا وقتی کیرشو از کون مامان بیرون کشید منی اون به سرعت بر گشت عقب و دور سوراخ کسشو سفید کرد . دلم رفت . کاش دوست پسر منم واسم همچه کاری می کرد . هر چند دختری من نباید گرفته شه . لعنتی اصلا چرا ما در ایران زندگی می کنیم .. اون ور آب .. در اروپا در امریکا حتی در شرق دور.. اینا دیگه مسئله ای نیست . فرقی بین دختر و پسر نیست . این بد بختیها مال خودمونه . مال همین جاست . مامان خودش قمبل کرد . اون کون گنده و بی نظیر و بر جسته و سفیدشو نشون داد . وقتی جین می پوشید مردا چه مومن و چه غیر مومن بی اختیار نگاهشونو به کونش می دوختند . مومن ها و اون برادرا ی جا نماز آبکش که زیر چشمی به این کون نگاه می کردند . حالا این کون در اختیار پسرش قرار گرفته بود . -مامان عاشق کونتم . باسنت رو می پرستم . قبل از این که کیرشو فرو کنه توی کون مامان شروع کرد به بوسیدن اون کون . حسابی همه جا شو زبون می زد . نوک زبونشو می کشید رو سوراخ کون مادرش . -مامان فدای کونتم . دستاشو حلقه کرد گذاشت دور کون مادرش .. کیرشو به طرفش نشونه رفت و راحت تر از اونی که فکرشو می کردم یه قسمت از کیر کثافتشو کرد توی کون مامان .. -نههههه نههههههههه پار سا .. پاره شدم . جر خوردم .. -مامان فدات .. تو همش از اینا میگی و آخرشم خبری نیست .. -دیوونه دوست داری جر بخورم ;/; -نه مامان می دونم برام ناز می کنی .. بگو بگو به من که داری کیف می کنی که من کونت رو می کنم .. -دارم حال می کنم .. از کون دادن لذت می برم . وقتی کیر تو توی کون من قرار داره . خیلی به من حال میده . کون دادن عشقه .. وقتی کیرت مغز کونمو می شکافه می سوزونه آتیش میده میره جلو .. نصف کیر پارسا رفته بود توی کون مامان . همون نصفه رو می کشید بیرون دوباره می کرد ته . من چرا این جوری شده بودم . اصلا نفهمیدم کی لخت شدم . کونمو به دو طرف باز می کردم خیلی آروم کسمو به نوک دستگیره در می مالوندم . وووووویییییی چه کیفی داشت . ! کثافتا ! دارین حال می کنین من بوق ; باشه منم آدمم دیگه .. دو تایی شون رفتن حموم . بهترین موقعیت برای این که از خونه خارج شم .. ولی دیگه نتونستم آروم و قرار بگیرم . باید یه جوری نشون می دادم که منو ببو گلابی حساب نکنن .شب جمعه ای رو عروسی دعوت بودیم . عروسی یکی از بستگان مامان . من و داداش و مامان رفتیم . من و مامان سکسی تمام تنمون کردیم . دیگه حرفای داداش و مامانو تحویل نگرفتم . اونا هم نمی دونستن علت حرکات من چیه واسه همین خودشونو در گیر نکردن . فقط یه بار پار سا رفت هارت و پورت کنه گفتم نذار من خیلی چیزا رو بگما .. ساکت شد و حرف نزد . متوجه شد که ادامه ندادن و نپرسیدن بهترین کاره .. یه خوبی کار در این بود از اونجا که داداش مامانو می گایید تعصب و غیرت خاصی نسبت به اون داشت . برای همین به جای این که به دنبال دختر مردم باشه همش به دنبال مامان بود و با هم می رقصیدند و با هم می گفتند و می خندیدند و اگه یه مردی هم از مردای فامیل یه چند دقیقه ای رو می خواست با مامان خلوت کنه پار سا چهار چشمی مراقب بود تا پری جون به طرفش بر نمی گشت خاطرش آسوده نمی شد . منم با یه پسری گرم گرفته بودم . دلم می خواست باهاش حال می کردم . … ادامه دارد …. نویسنده …. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا