داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

من هرزه هستم

سلام من مدتهاست که خواننده اینجاهستم دروغ هم نمیخوام بنویسم میخوام ازخودم بنویسم من یه دخترچاق هستم که قیافه خوبی دارم ولی بشدت چاق هستم وقتی که 10ساله بودم شبیه دخترای 15-14ساله بودم چون چاق وهیکلی هستم اون زمان یه شوهرخاله داشتم که همیشه منو دستمالی میکرد من خوشم می اومد ازدستمالی کردن اون لذت میبردم با انگشتش کسم رونوارش میکرد اون موقع من لذت میبردم خوشم می اومدکه من بخوابم واون کیرگنده اش روی کسم بکشه هیجوقت توی کسم نمیکرد درهمین حد بود وبا سینه هام بازی میکرد یه سالی که گذشت من فهمیدم اینکارا بد هست وکمی ازش دورشدم ولی دلم سکس میخواست یه چن بار دیگه منو دستمالی کرد ازکیرش خوشم می اومد خودش مرد فدبلند وچهارشونه بود که کیرخوبی داشت مسن هم بود من 10ساله بودم اون 55-56سال سن داشت من کلاس اول راهنمایی بودم که اون سکته کرد ومرد

بعدازاون بود که من به خودارضایی روی اوردم با اب خوردارضایی میکردم تا بزرگ شدم ودیپلم گرفتم با کسی درتماس نبودم من تو شهرستان زندگی میکنم یه شهرستان که مردم فوق العاده تعصبی داره دانشگاه تویه شهردیگه قبول شدم اونجا من تونستم با مردهای بیشتری اشنا بشم الان اگه بهم بگید با چن نفر مرد دوست شدم خودم نمیدونم بیشترسکس هام لا پایی بود سینه های بزرگی دارم الان سایزسینه هام 100هست میدونم خیلی بزرگ هستند چون هنوزلاغرنشدم چاق هستم درظاهردخترسربزیر وخوبی بنظرمیرسم ولی درواقع یه هرزه هستم خلاصه من با مردهای زیادی بودم تواون چن سال مردهای زیادی باهاشون خوابیدم هیجکس نتونست پرده من رو بزنه تا همین چن ماه پیش که تو محل کارم با یه مرد اشنا شدم فکرمیکردم بامن ازدواج میکنه ولی بعدازاینکه پرده من زد منو ول کرد بعدازاون فقط خودارضایی میکنم دلم یه سکس عالی میخواد خسته شدم اینهمه سال کیرخوردم یا کیرشون رو لای سینه هام گذاشتن یا لاپایی گذاشتن یا اینکه فقط روی کسم کشیدن من یه سکس قوی دلم میخواد که منو به لذت برسونه حسودیم میشه وقتی این کلیپ ها رو میبینم یا داستانها رو میخونم الیته من هیکل بزرگی دارم ولی خوب لب میخورم وکیرهم خوب میخورم همیشه دلم کیرمیخواد یه کیر بزرگ که تا ته بره توکسم ومن حال کنم ولی تا حالا گیرم نیومده اون مردی هم که پرده ام رو زد تا پرده ام رو زد ارضا شد تازه بعدشم کلی ناراحت شد چرا تخخواب خونی شده من هیج لذتی نبردم فقط دردکشیدم هیج معاشقه ای هم نداشتیم این ماجرای زندگی منه بخدا راست گفتم میام وازمردهایی که توبغلشون بودم براتون مینویسم من قبول دارم هرزه هستم بخودم فحش بدید به خونواده ام فحش ندید هیجکس ازخونواده ام نمیدونن که من همچین کثافتی هستم.

نوشته: دخترهمیشه حشری

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها