داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

من مامانمو با هم كرد

سلام دوستان من شهره هستم اين خاطره كه واستون تعريف ميكنم حدود 4 سال پيش اتفاق افتاد . من 23ساله بودم كه با پسري به اسم ميلاد تو كافي شاپ نزديكه خونمون دوست شدم.ميلاد پسري با 190قد درشت هيكل و خيلي خوشتپو جذاب بود رابطه ي ما خيلي زود صميمي شد جوري كه من اگه يه روز نميديدمش تا شب كلافه بودم اونم خيلي زود به من وابسته شد از خودم بگم 175قدمه 65كيلو وزنم هستش دختر تو دلبرويي هستم

بعد از مدتي كه من ميلاد ديگه خيلي همديگرو دوست داشتيم من اونو به مامانم نشون دادم و ميلاد با چرب زبوني خودشو تو دل مامانم جا كرد خيلي وقتا هم تلفني راجب من حرف ميزدن و مامانم هميشه از ميلاد تعريف ميكرد يه روز ميلاد به من گفت مياي بريم شمال من گفتم بايد با مامانم صحبت كنم اگه شد اره ميام وقتي برگشتم خونه سريع به مامانم گفتم مامان ميشه من با ميلاد آخر هفته برم شمال كه مامان يهو گفت منم كه بيكارم باهاتون ميام به ميلاد زنگ زدم جريان واسش گفتم اونم گفت خيلی هم خوبه مامانتم حالو هواش عوض ميشه اينو يادم رفت بگم كه پدر مادر من چند سالي بود از هم جدا شده بودن

چهارشنبه بعد از ظهر ما به سمت شمال حركت كرديم ميلاد با مامانم تو راه كلي شوخي كردن انقدر باهم حرف زدن كه انگار من اصلان اونجا نيستم شب رسيدم ويلاي ميلاد بعد از خوردن شام ميلاد به سرايدارشون گفت واسمون مشروب بگيره اونم گرفت اورد شروع به خوردن مشروب كرديم 3تايي ميلادم هي ميگفت به سلامتيه نازي جون نازي اسم مامانم هستش من 4 5 تا شات مشرب خوردم كشيدم كنار اونا دوتاي تا آخر مشروبو خوردن سرم خيلي گيج ميرفت به ميلاد گفتم من ميخوام بخوابم كه اون گفت صبر كن باهم ميخوبيم اينم بگم تو اين مدتي كه منو ميلاد با هم دوست بوديم بدترين كاري كه كرده بوديم همديگرو بوس كرده بوديم فقط بعد از چند دقيقه منو ميلاد رفتيم كه بخوابيم كه ميلاد شروع كرد به ور رفتن با من منم خودمو واسش لوس كرده بودم شروع به لب بازي كرديم يه جوري لبامو مي خورد كه داشت كنده ميشد بعد تاپمو در اورد شروع به خوردن سينه هام كرد من تو اوج لذت بودم صداي نالم در اومده بود بعد شرتمو دراورد همين كه زبونش به چوچولي خورد ديگه ديونه شدم 5دقيقيه اي كشم خورد بعد من پاشدم شزتشو در اوردم شروع كردم براش ساك زدن اونم داشت لذت ميبرد منو خوابند رو تخت و شروع به تلمه زدن كرد كير 20سانتيشو تا ته ميكرد تو و من داشتم پاره ميشدم هي قربون صدقس ميرفتم كه يهو گير داد ميخوام از كون بكنمت منم هي قسم دادم كه نه امه اون اصلان توجه نمي كرد همين كه كيرشو كرد تو كونم جوري جيغ زدم كه صدام تا 10تا خونه اونور تر رفت يهو مامانم اومد تو اتاق من از خجالت سرخ سده بودم گفت هوش چه خبرتونه همه فهميدن داريد چه قلطي ميكنيد كه ميلاد انقدر مست بود گفت نازي جونم توام بيا پيش ما بخواب مامانم يكم مكس كرد گفت شايد من اينجا بخوابم شايد شما يكم خجالت بكشيد اومد رو تخت پيش ما دراز كشيد بعد چند دقيقه ديدم ميلاد دستش تو كسه مامانمه يهو زد به من گفت پاشو ميخام تو نازيو باهم بكنم مامانم كه ديگه انقدر مست بود جوري واسه ميلاد ساك ميزد كه كيرش داشت كنده مشد بعد شروع به كردن كون مامانم كرد مامانم ناله ميزد قربون كير كلفتت برم تل ته جا كن توش بزار بمونه بعد از چنتا تلمبه پاشد مامانمو نشوند كله آبشو ريخت تو دهنه مامانم اين روال چند ماهي بود تا ميلاد از ايران رفت منم ديگه روم تو روي مامانم قشنگ باز شده و دوست پسرامون ميان تو خونو جلوي ما همديگرو ميكنن ميرن ببخشيد سرتونو درد اوردم.

نوشته: شهره

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها