داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مامان تقسیم بر سه 46

مبین هم دو طرف کونمو به پهلوها بازشون کرده بود و منم دستامو گذاشته بودم یه جایی نزدیک دستاشو و دلم می خواست که منم در باز کردن چاک کونم باهاش همکاری داشته باشم .. اون دستشو برداشت و با سینه هام ور رفت .. -مامان نمی دونی چقدر با حال و هوس انگیز میشه وقتی که خودت راه کوس و کونتو باز می کنی .. بازش کن چه قشنگ و ژله ای می لرزه .. -بزن محکم بزن تا آخر  کوسمو بترکون کونمو بلرزون . ببین مامانتو چه جوری داری سر حالش میاری . آتیش کن آتیش کن .. منو ببوس ببوسم .. حس کردم دارم وحشی میشم یه وحشی هوس باز .. -رو سینه هام فشار بیار . لبامو گازشون بگیر . اگه نگیری من می گیرم . سرمو بر گردوندم . دستاش به سینه هام چنگ انداخته بود . با هوس منو می بوسید دلشو نداشت لبامو گاز بگیره منم دلشو نداشتم ولی خیلی آروم و با هوس دندونامو طوری رو لبش می گردوندم که یه گاز گرفتگی وسوسه انگیزو به نمایش بذاره .. کیرشو همون جوری که می خواستم محکم به ته کوسم می زد و می کشیدش بیرون .. نه .. نهههههه اوووووخخخخخ این سیرم نمی کرد . مهسا دیگه از هوس و آتیش هوسش می خواست سر به کوه و بیابون بذاره . کونمو از پشت محکم می زدم به کیرش و وسط شکمش . -آهههههه ماااااماااااان این جوری همه تنمو داری آبش می کنی . کیرم داره توی کوسسسست حل میشه . -بهش بگو حل نشه . تا منو تا کوسمو حل نکرده حق حل شدن نداره . این دستور مامانته . دستور کوسته . من ملکه ام و تو شاهزاده من . شازده خوشگله من کیرتو بزن به ته کوس ملکه . بزن . بزن .. هر کاری رو انجام می داد تا من به بهترین نحوی حال کنم . گاهی یه دستشو می گرفت و با اون پشت پامو مالشش می داد . با موهای سرم بازی می کرد .. -مبین خیلی خوشم میاد لذت می برم .. تو دل آسمونام .. اون قله رو می بینم حسش می کنم بهش نزدیک شدم . نمی دونم چرا اون بالای بالا نمی رسم . یه کاری بکن . تمام تن و کمرم بی حس شده و درد گرفته . یه شوک قوی می خواد و می خوام .. زود باش .. اون شوک رو بهم وارد کن .. رو کمرم خم  شده بود و این بار به جای لبهام داشت کمر و شونه هامو می بوسید . یه دستشو هم گذاشته بود روی کوسم و با گاییدن من بالای کوس و کناره هاش چوچوله امو هم با انگشتاش می مالوند . -نهههههه عزیزم عزیزم عزیزم .. تند تر تند تر . کوسسسسم .. داره میاد عزیزم داره میاد بکن . مهسا رو ولش نکن .  مهسا اسیر کیرته .. کوسش زیر کیرته . فقط تو . آرومم کن . دارم می رسم . چیزی نمونده -برو بالا مامان برو بالاتر برس به اون قله . ضربات محکمشو یکی پس از دیگری بر پیکره کوسم وارد می کرد . -برسون منو برسون منو به اون بالا مبین -مامان مامان خوب و قشنگم .. کیرم داره مثل یه موشک به کوست شوک وارد می کنه و اونو می رسونه اون بالا بالا ها .. مثل یه جک زیر کونته .. -بگو بگو عزیزم . بگو من می خوامش .. نههههه نهههههه .. دارم می رسم یه خورده یه خورده مبین الان دستم رسیده به لبه های اون کوه دارم خودمو بالا می کشونم . ولم نکن . اگه شل بگیری اگه ولم کنی پرت میشم پایین . دیگه سختمه   که از نو برسم بالا و تو هم سختته که منو تا اینجا برسونی -اوووووفففففف مااااماااان سیل کیرم می خواد بریزه توی کوسسست -اووووههههه بهش بگو حالا نریزه که من و کوسم با هم میفتیم پایین آخخخخخخ جاااااااان داره میاد داره می ریزه بذار آب خودم بریزه .. داره میاد ولم نکن .. بذار بیاد ..مبین ولم نکن فقط سی ثانیه دیگه فقط نیم دفیقه دیگه منو بکن بعد هر کاری دلت خواست با هم انجام بده .. می خوای منو بکنی بکن .. تو کوسم خالی کنی بکن .. نمی دونم چند ثانیه گذشت ولی با این که دیگه به اوج قله رسیده و ارضا و سبک شده بودم بازم دلم می خواست که منو بکنه ولی اون دیگه از حال رفته بود و خیلی به خودش فشار آورده بود که توی کوسم خالی نکنه . با چند تا حرکت انفجاری دستاشو محکم چسبوند به پهلوهام -جاااااااان مبین خودتو خالی کن . تا می تونی توکوس مامان مهسات خالی کن .. هوستو خالی کن .. هوس تو نفس منه .. -قربون هوست مامان ! فدای نفست مامان .. داره میاد .. مامان داره می ریزه .. اون کیرشو رو به جلو می کوبوند به کوسم و منم کوس و کونمو از عقب به طرفش حرکت می دادم .. با این که ار گاسم شده بودم ولی حس می کردم که خیلی سریع می تونم بازم به یه درجه از حال کردن برسم که اونم دست کمی از ارضا شدن نداره ولی دیگه تموم شده بود .. -اوووووههههه ماااماااان چقدر مزه میده توی کوس آب ریختن .. اگه بدونی چه حالی داره وقتی که بیدار باشی و خودتم حال کنی و بهت مزه میده . آره مهساجون بهت مزه میده حال می کنی ;/; سرمو به طرفش بر گردونده و در حالی که با خماری چشام نگاش می کردم گفتم به نظرت بهم مزه میده ;/; لباشو رو لبام قرار داد تا از خالی شدن آب کیرش توی کوسم لذت بیشتری ببرم …. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها