داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مادر فداکار 47

تازه از طرفی یادت رفت که چه جوری داشتی خودتو می کشتی که پسرم داره از بین میره و بیا یه کاری کن که اون منحرف نشه و از این حرفا ;/; در هر حال من نمی دونم المیرا اگه نخوای باهام راه بیای و امیر اگه بفهمه که تو می خواستی زیر کیر جمشید بخوابی اون وقت چه حالی پیدا می کنه ;/; .. المیرا خیلی ترسیده بود و با توجه به خوابی که امیر براش تعریف کرده بود و اونم باورش شده بود و این که مادره باید از یک کاری که اونو به بیراهه هدایت می کنه نجات داده بشه حتما امیر یقین می کنه که هر چی الهام گفته درسته . برای همین یه خورده کوتاه اومد -الهام همین یک باره .. تو خودت می تونی بری با هر مرد دیگه ای که خوشت اومد بلاسی . دست از سر پسرم بر دار فقط همین یک بار .. اونم چون سر زده به این صورت اومدی -المیرا فراموش نکن که من هواتو داشتم و دارم  ولی طوری بر خورد نکن که انگاری امیر دوست پسرته . فردا پس فردا باید براش زن درست کنی . می خوای با عروس خودتم این بر خوردو داشته باشی . ;/; هنوز هیچی نشده چرا تا این حد حسودی می کنی ;/; .. -خب چاره چیه حالا تا اینجا رو که اومدی بقیه شو بیا . زود باش تا امیر بیشتر از این مشکوک نشده . میگه چه خبر باشه . المیرا این دلخوشی رو داشت که ارگاسم شده ولی از این که نمی تونه دربست امیر رو در اختیار داشته باشه و احتمال داره که الناز فردا بر گرده حالش گرفته بود . هر چند می دونست بعدا برای بودن با امیر فرصت زیاد داره ولی این واسش یه حالت نوبری رو داشت و دلش می خواست واسه کوس دادن سر خری نداشته باشه . الهام با سه سوت خودشو لخت کرد .. -فدای امیر خوشگله ام بشم . خواهر زاده خوشگل و کاکل زری خودم . یه دستی هم به سر کیرش کشید و اونو در  مشتش گرفت و گفت کاکل زری گل به سری .. جووووون .. زبونشو دراز کرد و دهنشو باز . پس از این که چند لیسی به کیر امیر زد کیر خواهر زاده شو تا وسطا فرو برد توی دهنش .. امیر واقعا داشت حال می کرد . دو تا زن . خاله و مادرش . دو هم خون . چه تنوعی . حالا با توجه به این که آبشو واسه مادرش خالی کرده بود می تونست الهام حشری رو با هیجان بیشتری بکنه . المیرا وقتی این صحنه ها رو می دید از حرص نمی دونست چیکار کنه . الهام هم زرنگی کرد و قمبل کرد و کونشو گرفت طرف کیر شق شده امیر و در یک حالت سگی و زانو زده قرار گرفت . این جوری دیگه چشش تو چش خواهرش نمیفتاد مگر این که خود المیرا خودشو از روبرو نشون خواهرش می داد . امیر یه دستی رو کیر کلفتش کشید و به نگاهی هم به سوراخ کوس خاله اش انداخت . با چرخشایی که الهام به کونش می داد دل امیرو بیشتر برده بود . پسر زیر چشمی یه نگاهی به مادرش انداخت و از این که اونو ناراحت می دید یه خورده دلش گرفته بود .  دلش  می سوخت از این که پس از سالها مادرش حس می کرد که در هر حال می تونه با یه مردی هر چند پسرش شبو تا صبح سر کنه و یه مزاحم از راه رسیده و همه چی رو خراب کرده -امیر چته تو خاله اتو دوست نداری ;/; بهت حال نمیده ;/; یادت باشه من و المیرا از یه گوشت و پوست و استخون هستیم و منو کردی انگار مامانتو کردی و بالعکس .. من و مامانت  این حرفا رو با هم نداریم خواهر باید هوای خواهرو داشته باشه .. اون حس کرده بود که شاید امیر تحت تاثیر احساسات مادرش قرار گرفته باشه . امیر خیلی آروم به مادرش گفت -المیرا جون اگه شما اجازه می فر مایید احترام مهمون رو نگه داشته باشم . -امیر جون تو خودت حالا واسه خودت مردی شدی و من دیگه برات تعیین تکلیف نمی کنم . هر جوری دوست داری همین طور عمل کن . البته الهام جون گفته امشب استثناست و چون از این به بعد من می خوام زحمتشو کم کنم اونم  بهم گفته که دیگه سراغت نمیاد و امشب برای بار آخرشه .. . امیر لبای مادرشو بوسید و از اون طرف هم الهام که از حرفای المیرا عصبی شده بود به شدت حرص می خورد . این بار پسر خیلی آروم زیر گوش مادرش گفت مامان این قدر حرص نخور من با هیشکی به اندازه تو حال نمی کنم . اگه دلشو نداری برو یه اتاق دیگه .. المیرا دلش می خواست بمونه و به نوعی همگامی کنه و  خودی نشون بده . با این که حرصش می گرفت ولی اگه غیبش می زد بیشتر حرص می خورد . -امیر چقدر خاله اتو منتظر میذاری . یادت رفت دفعه قبل چه هیجانی داشتی ;/; ببینم نکنه دوست دختر زیاد داری که بهت میرسن . آخه اون ظاهرا از بقیه کارای امیر و سکسهاش خبری نداشت و فکر می کرد هنوز همون تشنه روز اوله که رو هوا کوس خاله خودشو بزنه .. . امیر کیرشو در یه خط مستقیم رو کوس الهام نگه داشته بود . الهام رفت دستشو از پشت بذاره رو کیر واونو خودش به داخل کوس هدایت کنه که نتونست دستشو تنظیم کنه . المیرا این کارو انجام داد . دلش نمیومد از کیر امیر دل بکنه . کیرپسرشو گرفت تو دستش و اونو با سوراخ کوس الهام تنظیم کرد . هر چند خود امیر می تونست این کارو انجام بده ولی مشارکت این دو نفر یه لذت خاصی بهش می داد . مخصوصا وقتی که با دستای مادرش بوده باشه . هرچند المیرا کیر امیرو گرفته و اونو به طرف کوس  الهام می فرستاد ولی امیرم با حرکت خفیفی که به خودش می داد کیرو بیشتر توی کوس خاله اش جا می داد . در یه حد فاصلی المیرا دستشو گرفت تا کیر امیر تا ته بره توی کوس الهام .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها