… لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
عصر بود، محمد پیام داد که وحید بعد از یک سال پیام داده و می‌خواد دوباره سکس گروهیُ تجربه کنه، آیدی تلگراممو گرفت و داد به وحید.
سر شب بود که وحید پیام داد و بعد از احوالپرسی و مرور خاطره اون شب هیجان انگیز و لذت بخش قرار شد فردا شب برم دنبالش واسه سکس، به محمد که گفتم، بخاطر شرایط کاریش نمی تونست بیاد و قرار شد من و وحید تنهایی از پس هم بر بیاییم.
وحید‌لاغر اندام بود با صورتی مستطیلی و کشیده و ته ریشی که مردونه و جذابش میکرد، خط رویش صلیب مانندی از مو که سینه هارو به هم وصل میکرد و از روی شکمش تا بالای کیرش ادامه داشت، و مو های کوتاهی که ساق پاهاش پوشونده بود و بقیه بدنش که صاف و بی مو بود برام جذاب و تحریک کننده بود و البته کیر متوسطش، منو برای سکس مشتاق تر میکرد.
رفتم سر قرار، وحید منتظر من بود، بعد از سلام و احوالپرسی به سمت خونه حرکت کردیم، وقتی از شلوغی شهر بیرون اومدیم و احساس کردم که اطرافمون کسی نیست که مارو ببینه انگار که یکدفعه شهوتم شعله کشید و بدنم داغ شد، انگار که کنترلی روی خودم ندارم، بی اختیار دستمو بردم سمت شلوارش و سعی کردم کمربندشو باز کنم و به کیرش برسم، انگار که این حس دو طرفه بود و وحید هم به اندازه من بی طاقت شده بود و شورت و شلوارشو تا زانو پایین کشید و بعد کیر خوش فرم و گوشتی که وقتی دستم بهش رسید گرماش شهوتمو چند برابر کرد؛ وحید که حرارت دستم پیش آبشو آورد و کیرشو برای حرکت دست من لیز و آماده کرد، با هر رفت و برگشت دستم روی کیرش پیش اب منم بی اختیار پمپاژ می شد. وقتی سر کوچه رسیدم طاقت نیاوردم و ماشین پارک کردم و سرمو بردم سمت کیرش و با گرما و خیسی دهنم باعث شدم وحید با دستاش دو طرف صندلیو از شدت لذت فشار بده و مدام با بالا آوردن کمرش سعی کنه کیرشو تا ته توی دهنم فرو کنه.
طاقتم تموم شد و با سرعت حرکت کردم سمت خونه، اینکه هر دومون با عجله درب حیاط باز کردیم و ماشین بردم داخل و درب بستیم نشون میداد چقدر مشتاق سکسیم و دیگه تحملمون تموم شده. وقتی درو بستم، وحید جلوم ایستاد و لبشو به لبم چسبوند و با دستاش سرمو سمت خودش فشار میداد و بی وقفه لب های همو میخوردیم و انقدر جابه جا شدیم تا به در ورودی ساختمان رسیدیم، در و باز کردم و رفتیم داخل و از هم جدا شدیم و با عجله شروع به در آوردن لباسامون شدیم.
ظرف چند ثانیه هر دومون لخت جلوی هم ایستاده بودیم، چند ثانیه ای همو نگاه کردیم و باز همو بغل کردیم و مشغول خوردن گوش و لب و گردن هم شدیم تا رسیدیم به تخت خواب.
وحید پشت به تخت بود، خوب به تخت چسبوندمش و شروع کردم با حرکت دایره ای زبونم از گردن و سینه ها پایین اومدن تا رسیدم به کیر گوشتیش و حسابی سرشو لیس زدم ، وحید شونه هامو گرفته بود و از شدت لذت هر از گاهی چشماشو می بست و سرشو میبرد عقب.
توی همون لحظه کیرشو تا ته توی دهنم کردم و نگه داشتم، وحید که کیرش خیس شده بود و با گرمای نفسم و فشاری که با گلو و زبون و لبام به کیرش میاوردم از شدت لذت نعره ای کشید و دستاشو پشت سرم گذاشت و سرمو به سمت خودش فشار داد و منی که در اون لحظه از شدت لذت داشتم دیوونه میشدم و از شدت فشار کیرش به گلوم احساس خفگی داشتم و چشمام حسابی اشک زده بود و صورتمو خیس کرده بود.
وحیدُ هل دادم عقب و از پشت روی تخت افتاد، منم رفتم روش خیمه زدم و شروع کردم خوردن لباش و گاهی گوش هاش و ادامه دادم و با حرکت زبونم روی گردنش پایین اومدم و یکدفعه سینه شو مکیدم با دست دیگم دیگریو فشار می دادم، و مدام جابه جا میکردم و وقتی که خسته میشدم ترقوه ها و گردنشو لیس میزدم تا بزاق دهنم بیشتر بشه و باز میرفتم سمت نیپل هاش، مو دار بودن سینه هاش جذاب بود اینکه چنگ میزدم توی سینه پشمیش باعث درد برای اون و لذت برای من بود، با سر انگشتام روی بدنش دایره ای بدون فشار دادن حرکت میکردم و با زبونم از شکم و اطراف نافش پایین میومدم و گاهی وحید از شدت لذت دچار شوک میشد و از تخت جدا میشد، من میفهمیدم این نقطه حساس وحید هست و باز بعد از چند ثانیه اونو تکرار میکردم.
همینجور که به زیر شکمش رسیدم شروع کردم به لیسیدن تخماش و بین پاهاش و رون های پشمی مردونش. لذت زیادی برای من و اون داشت و این لذتُ میشد از فشار دادن تخت با دستاش فهمید.
همینجور که چشماشو بسته بود و داشت تخت فشار میداد توی دستاش از بدنش فاصله گرفتم و تماشاش کردم، فهمید قراره اتفاق جدیدی بیوفته، آروم چشماشو باز کرد و از زیر چشم منو نگاه کرد، منم با دیدن بدنش آتش شهوت توم زبونه میکشید کیر گوشتی راست شدشو کردم توی دهنم و تا جایی که میشد خودمو بهش چسبوندم، غیر منتظره بودن کارم باعث نعره زدن وحید شد بعد گفت: «اوی چته وحشی، همش مال تو».
همینجور که ساک میزدم و کیر وحید حسابی خیس و لزج شده بود منو از خودش جدا کرد و گفت بسه داره آبم میاد، نمیخوام اینجوری تمومش کنیم.
کاندوم از روی میز کنار تخت برداشتم کشیدم روی کیرش بعد کمی ژل هم زدم به کاندوم و با دستم حسابی ژل و روی کاندوم پخش کردم و کنار وحید داگی حالت گرفتم و با زدن روی کونم گفتم من آماده و حشری ام زود باش لعنتی منتظرتم.
وحید گفت: «جرت میدم لعنتی» و از جاش بلند شد و پشت من قرار گرفت، شدت شهوتی که داشتم حسابی منو داغ کرده بود و آماده دخول.
سر کیرشو روی سوراخم گذاشت و آروم و پیوسته شروع کرد به فرو کردن کیرش داخل سوراخم.
ژل و کاندوم سطح روانی روی کیرش درست کرده بود که بدون خشکی و درد میتونستم سانت به سانت فرو رفتن کیرشو توی خودم احساس کنم. داغی سوراخم باعث بی طاقتی وحید شدو چند سانت آخرشو با یک نعره و یکجا بهم فرو کرد و خودشو بهم چسبوند و منو کمی به جلو هل داد.
انقد این کارش بهم چسبید که یک جووووون کش دار بهش گفتم و اون خیالش راحت شد مشکلی وجود نداره شروع به تلمبه زدن کرد، گاهی کامل کیرشو در میاورد و دوباره بهم فرو میکرد ، پیش نوازی اساسی و حشری بودن جفتمون و داغ بودن کونم بیشتر از شش هفت دقیقه بهش اجازه تلمبه زدن نداد و با چند ضربه محکم و نعره و اه و ناله من، وحید ارضا شد و کلی کیرش نبض میزد.
همون حالت روی تخت پهن شدم و وحیدم روی من همون حالت خوابید تا بدنش ریلکس بشه، کم کم کیرش شل شد و بیرون اومد.
وحیدم گردن و گوشمو بوس میکرد و بعد تا صبح توی بغل هم خوابیدیم.
نوشته: امیر
ادامه…