داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

فریب خوردم

سلام
من زنی هستم 30 ساله 7 ساله جدا شدم وعهد کردم با کسی نباشم ونبودم چون عادت کرده بودم بچه هم نداشتم من هر گز دست به بدنم نمیزنم که ارضاع بشم چون بیسار حساسم وزود مریض میشم . قد 165 وزن 65 گندمی .باپسری دوست شدم که تو فیسبوک منو ادکرد من هرگز به این دوستی ها راغب نیستم نظرم اینه که از نزدیک همو ببینیم .به هر روی 2 ماه میشد که مخ منو میزد خیلی هات بود و همیشه از کلماتی استفاده میکرد که منو حشری کنه خودم قبلا خیلی حشری بودم اما در این چند سال بعلت افسردگی از فوت عزیزانم سرد شدم بگذریم من بهانه میاوردم که نمیشه وغیره ولی اون کارشو خوب بلد بود واین کاره بود منم از دنیا بیخبر .

بلاخره اون روز رسیدقبلا اون وب میداد و دیده بودمش از تهران بود چون دانشجو بود .قبلش قرار گذاشتیم همو نپسندیدیم بگیم بهم اونم قبول کرد بیخبر از اینکه اون شیطان بود . رفتم فرودگاه و امد ودیدمش برای من بد نبود اما خودمو نمیدونم برای اون چطور بودم شاید فرقی براش نداشت . تو راه استرس داشتم در حده مرگ اما پنهان میکردم هیکلی بود وقتی رسید خونه منو کمی بوسید تعجب نکنید چون اون هیچ چیزی رو دوس نداشت فقط کردن وداغ داغ بود سریع بغلم کرد گردنم. میبوسد و سینه هامو میمالید از روی لباس همین سریع منو لخت کرد گفتم صبر کن بذار بعد گفت نه همین الان میخوام منم روم نمیشد اما به اجبار قبول کردم اما نمیدونستم چی میشه .7 سال بدون سکس داشتم دیوانه میشدم میترسیدم وحشت داشتم اما پر از خواهش بود بدنم و ادامه دادم لخت که شد کیرش خیلی بزرگ وکلفت بود وای یادم نمیره سریع منو کرد اما نمیرفت تو خیس میکرد اما نمیشد فقط جیغ میکشیدم درد داشتم التماس میکردم اروم ارومتر بکن بدنشو پس میزدم اما اون وحشی شده بود من دقیقا جر خوردم وقتی کیرشو تو کسم کرد تقریبا بیهوش شدم وداشتم درد میکشیدم و لذت گم شده بود که اون ابش اومد همین ومن داغون بلند شدم یادمه تا 4 صبح 7 بار منو کرد ومدام میگفت خیلی خوش سکسی و سکس با تو محدودیت نداره من ان شب تب ولرز کردم واون عین خیالش نبود تا باورش شد که من خرابم و زخم شده بدنم تا مدتها همین شکل بود که پشیمون بودم از سکس چون دردی داشتم بینهایت واسترسی که با اون الان هستم در این خونه… برادرم نبود و برنامه ریزی کرده بودم با برادرمم اما مثل مرگ میترسیدم من عاشق بوسیدنم عشقبازی اما اون فقط عاشق کردن حتی فیلم هم میگرفت اگر خوب بود و دوست داشتید دفعه بعد میگم چی شد وسکسها بکجا کشید ماجرایی باور نکردنی .مرسی از شما

نوشته: سارا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها