دوران نامزدی واقعا شیرین بخصوص اگر توش پرده هم بزنی
اما خب خانواده نامزد من به شدت مذهبی و سنتی هستند و خیلی کم میزارن بیاد خونه ما دخترشون شبم که اصلا ولی خب تو این حین ما پرده رو اتفاقی زدیم ولی خب خیلی کم سکس میکردیم و خب از اونجایی هم که خیلی روی این حساس هستند که نماز اول وقت باشه و… من یطوری میرفتم خونشون که موقع اذان نباشه و خب بخاطر کرونا مسجدم نمیرفتند تا اینکه دو دوز واکسن رو زدن و کم کم شروع کردن به مسجد رفتن و خب من و نامزدم هم به بهانه اینکه واکسن نزدیم نمیرفتیم ولی خب نمیستادند زیاد توی مسجد و زود برمیگشتند وقتی هم برمیگشتند انگار جنده خونه است اتاق دخترشون سرشون رو مینداختن پایین و میاند داخل و خب کاری نمیشه کرد پس بازم نمیرفتم ولی یبار که رفته بودم خونشون نامزدم اصرار کرد انقدر وایسا که صدای اذان مغرب رفت بالا و منم چون گیر ندن سریع رفتم سمت میز و شروع کردم به خوندن نماز(روی صندلی نماز می‌خونم) اخرای نماز بودم که هی صدای باز و بستن کمد پشت سرم میشنیدم و تا که تموم شد از فضولی برگشتم پشت سرم رو ببینم که حداقل حین عوض کردن لباس یکم خانومم رو ببینم که دیدم یه چیزی پوشیده شبیه لحاف ولی خب براق و جذاب بود که یدفعه این رو بازش کرد و دیدم یدونه از این لباس سکسی ها زیرش پوشیده(تابه حال جلوم نپوشیده بود) و اون لباس رو کند و یه چرخ زد و کونش رو که دیدم فقط لاش یه بند افتاده بود حسابی شق کردم و یه تیکه لپش رو گرفتم تو دستم که گفت چیه دلت می‌خواد و نشست رو پام که کیر راست شدم لوم داد و گفت اوه اوه اوضاع خیلی خیطه بلند شد یه لب بهم داد و شلوار و شورتم رو کشید پایین و یه راست کیرم و گرفت و گذاشت تو دهنش و حسابی ساک زد یدفعه بلند شد و گفت لخت بیا تو اتاق منم پیرهنم رو کندم و لخت شدم و رفتم تو اتاق مامان باباش که وقتی از در وارد شدم دیدم جوری که کونش به سمت من داگ استایل خوابیده ناگفته نمونه که بخاطر خانواده چادری ولی وقتی اولین بار بدون چادر دیدمش دوباره عاشقش کنم خلاصه اون تیکه نخ و دادم اونطرف و یه لیس زدم به کصش که سرش افتاد پایین و خیلی زود تر از همیشه دیدم خیس خیس شد بلند شدم تابوندمش جلو آیینه و اروم کیرم و کشوندم لای کصش و هردفعه یکم فقط فشارش میدادم به سوراخش که یدفعه کونش و داد عقب و کیرم تا ته رفت تو کصش و یه اه کشید منم شروع کردم به تلنمبه زدن و انقدر داشتم کیف میکردم که نمیدونستم کونش رو ببینم یا قیافه‌اش رو از تو آیینه اون داشت اوج میگرفت و کم کم داشت اماده ارضا شدن میشد که یدفعه یادم اومد دارم تو اتاق باباش که انقدر حرص میده و… دارم دخترش و میگام که ابم اومد و ریخت رو کمرش ولی اون خیلی حشری شده بود کیرم و سریع با دستمال پاک کرد و گفت می‌خوام بشینم روش و کیر خوابیده من و به زور کرد تو کصش و بالا پایین میشد و هی در میومد که با عصبانیت گفت چیکار کنم بلند بشه گفتم بخورش بعدشم طوری که کونت سمت من باشه اونم همینکار رو کرد و ارضا شد بعد که بلند شدیم تا که رفتیم تو اتاقش صدای در خونه اومدیم نمیدونم با چه سرعتی پریدیم لباسامون رو پوشیدیم خانومم که حتی لباس سکسی هاش رو در نیاورد و از اون موقع تاحالا صدای اذان برای معنی عجلو بالسکس رو میده و به صورت سرعتی تلنمبه میزنیم
نوشته: یکی