داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عاطفه بیرحمانه شاشید تو معده ام

سلام دوستان من علی هستم ۲۹ ساله از تهران
داستانی که میخوام خدمتتون تعریف کنم برمیگرده به پنج ماه پیش
زمانی که من داشتم از سر کار برمیگشتم خونه تو راه ناگهان چشمم افتاد به یه دختر جوون
دختری که چهره اش واقعا سکسی بود و اندام سکسی هم داشت
که مانتو جلو باز پوشیده بود و یه شلوار چرم مشکی از این چسبان ها که ناخودآگاه چشمم رفت سمت کسش
دقت که کردم دیدم خط کسش از رو شلواره زده بیرون
دلم هری ریخت و افتادم دنبالش
تا رسیدیم تو یه کوچه بن بست ، یهو اومد سمتم و گفت هووو چیه چرا دنبالم افتادی
گفتم ازت خوشم اومده، میشه دوست دخترم بشی؟
گفت نه
من با پسرا نمیگردم و فقط با دخترا لز میکنم
گفتم جدی؟
گفت مگه من با تو شوخی دارم
گفت باشه قبوله ، تو تو لز مگه چیکار میکنی من همون کارا رو برات میکنم
گفت مطمئنی؟
گفتم ارره باور کن هرچی بگی برات انجام میدم
گفت هرچی؟
من خل اون لحظه نفهمیدم میخواد چی بگه
گفتم اره خیالت راحت هرچی تو بخوای
گفت پس راه بیوفت بریم خونه من
گفتم چیکار میخوای کنی؟
گفت مگه نمیخوای هرچی بگمو انجام بدی پس بجنب دیگه
گفتم باشه و رفتیم به سمت خونه اش
خونه اش سه تا کوچه پایین تر بود و یه آپارتمان شیک بود
تا رسیدیم گفت چیزی میخوری؟
گفتم نه مرسی
گفت نترس چیز خورت نمیکنم
یه شربت درست کرد و اومد کنار نشست
گفتم خوب حالا بگو ببینم ازم چی میخوای
گفت تو چیکار میتونی کنی برام
گفتم میخوای از سر تا پایین بخورمت؟
گفت جوووون اره
یهو دیدم بدون اینکه من بهش چیزی بگم بلند شد و گفت پاشو بیا وسط پذیرایی رو دوتا زانوت بشین
یهو دیدم اومد جلو و یه پاشو گذاشت این طرف سرم و یه پاشم گذاشت اون طرف سرم و همون مانتو جلو بازو رو عقب کشید و چاک کسشو که از رو شلوار چرمیه بود رو دهنم چرخوند
تقریبا سرم بین پاهاش گم شده بود و اونم هیرداشت از رو شلوارش کسشو به دهن و دماغم میمالید
حدوده ده دیقه ای این کار رو تکرار کرد که حس کردم داغ شد و یهو سرمنو از لای پاهاش در آو د و با عجله خودشو عقب کشید و سریع شلوارشو و مانتو شو در آورد و کسشو از رو شرتش تند تند مالید
یهو دیدم سریع شرت و کرستشم سریع و با عجله در آورد و دستشو کرد تو کسش و چند بار مالید
حدود بیست ثانیه ای داشت میمالید
که یهو داد زد سریع دراز بکش میخوام بشینم رو سرت
تا دراز کشیدم عین دیوونه ها اومد سمت دهنم
یهو دیدم سریع نشست رو دهنم
گفت کسمو بمک لیسش بزن
منم سریع کسشو کردم تو دهنم و یه میک بزرگ زدم
باورم نمیشد ، کسش چه آبی راه انداخته بود
کل کسش تو دهنم بود و داشتم میک میزدم که یه آه بلند کشید و سر منو محکم به کسش فشار داد
منم سریع زبونمو کردم تو کسش و هی چرخوندم
یه دودیقه ای همینجوری داشتم کسشو زبون میزدم و میک میزدم که یهو گفت واااای دارم میام واااای دارم میاااااام
فهمیدم میخواد ارضا بشه منم کل کسشو تو دهنم کردم و یه میک خیلی بزرگ زدم که یه جیغ بلند کشید و یه مایع لزج و چسبناک و غلیظ وارد دهنم شد ، دهنمو پر آب کسش کرد یهو داد زد واااای آب کسمو قورتش بده
واااای که چقدر دهنم لزج و چسبناک شده بود
ولی انصافاخیلی آب از کسش وارد دهنم شد
فکر نمیکردم یه دختر اینقدر آب کس داشته باشه
اولش قورت ندادم دیدم از رو دهنم بلند نمیشه
تا اینکه جبور شدم کل اون مایع لزج و چسبناکو قورت بدم
عاطفه خانم ، خانم خانما تازه بعد از پنج دیقه راضی شد از رو حلق من بلند شه
بعدش گفت بلند نمیشدم تا مطمئن شم که کل آب کسمو قورت دادی
ساعت هول و هوش ساعت چهار بود که بهش گفتم چطور بود
گفت خوب بود شبو بمون هنوز باهات کلی کار دارم
اون لحظه منظورشو نفهمیدم
گفتم باشه
موضوع گذشت تا اینکه برام آب میوه و میوه و کلی خوردنی آورد
ولی خودش اصلا آب نمیخورد و فقط لواشک و آلوچه و چرت و پرت میخورد
شب شد و تا ساعتای دوازده یک بود که رفتیم بخوابیم
من رفتم دستشویی تا شاش کنم و برام بخوابیم ، شاشیدم و برگشت ، که دیدم عاطفه خواست بره سمت دستشویی که یهو منصرف شد و گفت من خوابم گرفته من میخوام بخوابم
حس کردم عاطفه رفتارش غیر منطقیه و حس کردم شاش داره
ولی چیزی بهش نگفتم و منم اومدم سمتش
تو دلم گفتم جاااان ، امشب باید حتما بکنمش، که یهو گفت دوست دارم سرتو مثل بالش بزار رو کسم و همینجوری سرت مثل بالش لای پام باشه و بخوابم
منم فکر کردم دوباره میخواد خودشو تو دهن من ارضا کنه دیگه رفتم لای پاهاش که یهو پتو رو هم انداخت رو من و سر من لای کس عاطفه قرار گرفت
تا زبونم به کس عاطفه خورد حس کردم کسش به تلخی میزنه ولی توجه نکردم و همینجوری لیس زدم که یهو دیدم عاطفه سر منو گرفت و کسشو تو دهنم عقب جلو کرد و یه جورایی با کسش تو دهنم تلمبه میزد
یه پنج دیقه ای همینجوری تلمبه زد که یهو حس کردم دهنم دوباره پر آب کسش شد
من که فکر کردم الان وقتشه که بلند شم بکنمش اومدم از لای پاش دربیام که یهو داد زد ، گمشو سر جات تا صبح دهنتو رو کسم میزاری
فهمیدی؟
منم اعصابم بهم ریخت و گفتم پس من چی؟
گفت نترس سهم تو رو هم صبح بهت میدم
نفهمیدم چی میگه گفت لای کسم با دهن باز بخواب
همینجوری تا نزدیکای صبح خابیده بودیم که ساعتای پنج شیش بود که تو خواب حس کردم دارم خفه میشم، حس کردم دهنم گرم شد
که یهو از خواب بلند شدم
بعله نگو عاطفه خانم خانم خانما داره تو حلق من میشاشه
، عاطفه سرمو تو همون حالت بالش محکم لای کسش گذاشته بود و داشت با قدرت تمام میشاشید تو حلقم، شاشش خیلی بد مزه و بد بود ولی عاطفه اونقدرم محکم منو نگه داشته بود که نمیتونستم تکون بخورم
اومدم از لای کسش در بیام که یهو سریع منو به تندی یه غلطی داد و با یه حرکت نشست رو حلقم، و یهو داد زد دهنتو باز باز کن و زبونتم دربیار بیرون
حس کردم کل وزنش افتاد رو حلقم، فکر کردم شاشش دیگه تموم شده
به خاطر همین کاری که گفت رو انجام دادم و دهنمو رو کل کسش باز باز کردم و زبونمم در آوردم
که یهو خودشو یکم عقبتر کشید و کسشو رو دهنم عقب جلو کرد
من خل هم فکر کردم داره دوباره کسشو به دهنم میماله تا ارضا بشه
نگو داره سوراخ کسشو که ازش میشاشه رو حلقم میزون میکنه
تا اومدم به خودم بیام حس کردم سوراخ شاشش افتاد وسط دهنم یهو پاهاشم دو طرف سرم گذاشت تا نتونم تکون بخورم و یهو کل وزنشو انداخت رو حلقم جوری که حس کردم سوراخ کسش که ازش میشاشید تا نزدیکای حلقم رسید
سه ثانیه هم همینجوری کیپ کیپ کرد یهو با قدرت تمام شریع کرد به شاشیدن ، واااااای داشتم زیر کسش میمردم ولی عاطفه همینجوری داشت میشاشید
وااای یه ده ثانیه ای عاطفه با قدرت تمام داشت میشاشید که حس کردم نفسم بالا نمیاد ، شریع کردم زیر کسش دستو پا زدن
ولی عاطفه عین خیالشم نبود که من دارم زیر کسش و شاشش جون میدم
داد زد شاشمو قورت بده تا نجات پیدا کنی
تا شاشم تموم نشه بلند نمیشم
پس الکی دستو پا نزن
وااااای که این دختر چقدر شاش داشت
باورم نمیشد که یه دختر یا زن بتونه اینهمه شاش کنه
واقعا داشتم زیر کسش میمردم ولی عاطفه ولم نمیکرد
چند ثانیه هم همینجوری شاشید که یهو نتونستم دیگه قورت بدم و شاشش شروع شد به جمع شدن تو دهن و حلقم
که یهو شاشش از دماغم زد بیرون
وای داشتم میمردم ولی عاطفه ول کن نبود
شاشش مثل آتشفشان از کسش فوران میکرد به سمت معده من
چند ثانیه هم همیجوری شاشید که چشام سیاهی رفت و از هوش رفتم ولی عاطفه همچنان داشت میشاشید
دیگه چیزی نفهمیدم بعد از پنج دیقه به هوش اومدم و چند ثانیه همیجوری بیجون مونده بودم که دیدم عاطفه از رو دهنم بلند شده
تا دید من دارم بهوش میام سریع اومد و دهن من که نمیه باز بود و کلی از شاش عاطفه توش مونده بود رو گرفت
خوشحال شدم و فکر کردم میخواد ازم لب بگیره
نگو عاطفه میخواد الباقی شاشای تو حلقمم فوت کنه بره پایین تو معده ام
تا فوت کرد مزه گند واقعیه شاششو به وضوع حس کردم
وای نگم براتون شاشش اونقدر مزه گند و بد مزه میداد که همون لحظه که فوت کرد بالا آوردم و کل تخت از شاش گند عاطفه زرد شد و بوش گندش گل اتاقو برداشت
از مشخصات گند شاشش بگم که بدونید چی بخوردم داد این عاطفه خانم پر شاش
یه شاش زرد زرد پرنگ و غلیظ که مزه اش یکم به شوری میزد و یکمم به ترشی ولی فوق العاده تلخ و از همه مهمتر حالت تهوع آور و چندش به معنی واقعی کلمه بود
اونقدر شاشش بد بود که به نظرم مزه زهر مار از شاش گند عاطفه بهتر بود
بگذریم
این شد که این عاطفه خانم خوشگل و سکسی شاشید تو حلق من و بعدشم گفت پاشو برون گمشو بیرون
منم که نیمه جون بودم سریع پاشدم و وسایلمو جمع کردم و فرار کردم و رفتم
فقط میخوام تو یک کلمه بهتون بگم این عاطفه خانم ، خانم خانما به نظر من بدترین و تلخ ترین و گند ترین شاش کل جهانو داشت
من از شما میپرسم مگه میشه یه زن یا دختر اینقدر شاش داشته باشه و از اون مهمتر اینکه شاشش اینقدر گند و حال بهم زن باشه؟
خواهشا اگه کسی تجربه شاش خوری داره جدی بگه؟

نوشته: علی شاش خور

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها