داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

صفای بیادموندنی

سلام به پسرا و مردا
سلام به دخترا و زنا
این داستان که براتون مینویسم یکی از بهترین حال های با حال هس
فقط امیدوارم بخونین
اسم من امیر هستش چند روزی بود دنبال یه مفعول خوب و کون قشنگ بودم که حال کنم متاسفانه شهر من جایی هستش که سکس اینا کم رخ میده زنجان
اصلا مفعول پیدا نمیشد آنقدر گشتم تا آخر گفتم دوطرفه دیدم بازم نیس باز گفتم مفعول چند نفری اومدن ولی معلوم شد که فاعلن
منم گفتم که اینا میخوان من رو بکنن بذار پس من اونارو بکنم اومدم گفتم از کون هاتون عکس بدین که یهو همشون لفت دادن…حالا نام نمی‌برم
بعد گشتن پسواز چند روز دیدم یکی اومد پیویم گفت دوطرفه ای
گفتم آره ولی بیشتر فاعلم
قرار گذاشتیم که با هم آشناشیم.اشنا شدیم ولی به صورت اتفاقی.
از ظاهر خودم بگم یکم اندازه نیم کیلو چاقم کیرم کلفته و شق شیوع میکنم اگه‌بخوای نمیکنم
قرار گذاشتیم که عملیات گی رو انجام بدیم رفتم خونشون
وقتی رفتم دیدم قرار نیس گی کنیم چون ۳تا دختر بودن گفتم اینا چی هستن گفتش امروز نمیتونم بدم گفتم اوکی
اسم دخترا پارمیدا هلنا و سانیا بود همشونم هیکل جنده ای داشتن ولی با فرق اینکه اصلا نداده بودم
خیلی حشری بودم
اسم پسره هم امید بود
دیدم امید هم زنونه پوشیده گفتم این چیه گفتش امروز قراره تورو تا بهشت ببرم
گفتم ای جون پارمیدا اومد جلو گفتم وای عجب پسری کنم آب افتاد هلیا اومد گفت کونم خیلی تنگه برام بازش کن ولی سانیا رو ندیدم گفتم سانیا کجاس دیدم که یهو پرید بغلم زودتر از همشون شروع کرد
چنان ماچ بوس میگرد که رژ لبش رورصورتم مونده بود دیدن ۴نفرشونم
لخت شدن اسم امید هم گفتیم بذاریم روژینا اونم قبول کرد
۴تایی ریختن روم سانیا بلوزم رو در آورد هلیا و پارمیدا رفتن رو شلوارم به‌و کیرم پرید یهو روژینا یعنی امید کیرم رو مثل وحشیا خورد پارمیدا آنقدر ماچ بوس کرد من از حال رفتم دیدم سانیا داره لخت میشه کونش رو قابل کرده همشون رو انداختم اونور چسبیدم به کونش روغن زوم دیدم داره گریه میکنه گفتم چیشده گفت گریه حشر هستش گفتم جون کردمش دیدم اونا لخت شدن گفت پس ما چی داشتم میرفتم روژینا از زیر تخم هام رو خورد سانیا پاشو حلقه کرد دورم ماچ بوس هلیا رو داشتم میکردم پارمیدارم انگشت کردم
ببخشید از بدنشون نگفتم پارمیدا سینه هاش ۶۵بود کونش به خاطر‌چاقی اش خیلی بزرگ بود راه می‌رفت کونش میوفتاد هلیا لاغر و و ورزشکار بود کونش مثل پورن ها سانیا که نگم پاهاش دراز بود هیکلش اندامی بود کص ۳تاشونم صورتی بود باکره بودن
روژینا یا امید کونش قمبل بدنش شیوع بود پارمیدا ناراحت شد اونارو گفتم برن لز کنن روژینا هم رفت آخ قرار داش پارمیدا رو یه جور کردم سوراخش باز شد که هیچ بکارتش هم پاره شد پارمیدا بی حال خوابید ولی من حشری بودم دیدم سانیا اومد گفت من موندم هنوز اون رو حالت داری و ۶۹ کردمش آنقدر داد زد گفت نکن نکن گریه کرد طوری که آرایشش ریخته بود جلو صورتش ولی نمیدونم چرا میگفت بکن بکن
کردمش سوراخش رو کائیدی بیشتر دردش اومد طوری که از حال رفتم و به زور به هوش آوردیمش ولش کردم هلیا گفت منم اینجوری میخوام گفتم بسه بابا خیلی زخمی دادیم گفت مهم نیس منم دیوونه وار کردمش به همه‌ی حالت ها پرده شم پاره شد
باور نمیکردم تو زنجان هم باشه
کارم باهاشون تموم شد به طوری که دوتا پرده زدم و سه تا سوراخ باز کردم
اون روز خیلی خوش گذشت ولی دیگه از اون روز به بعد کسی رو پیدا نمیکنم

نوشته: بکن زنجانی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها