داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

شیرینی پزی ستاره (۳)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

در رو باز کرد دست منو گرفت کشوند سمت خودش ، و لباشو گذاشت رو‌ لبام و جوری شروع کرد به خوردن لبام که نتونستم تحمل کنم و پاهام‌سست شد و نزدیک بود بیوفتم ، آرش دستشو دور کمرم حلقه کرد و منو‌ چسبوند به دیوار و همچنان دیووانه وار لبامو میخورد ، اه های منو‌ توی دهنم خفه کرده بود و تند تند لب هامو میمکید ، با لباش لب پایینمو میکشید و ول میکرد ، تا میخواستم از سر لذت اه بکشم آرش با گذاشتن لباش و خوردن لب هام مانع این کار میشد ، دیگه جون نداشتم رو‌ پاهام واستم دستامو رو سینه آرش گذاشتم و هولش دادم ، با حالت التماس با چشمهام نگاهش کردم و به زور گفتم
-آرش دیگه نمیتونم واستم…
آرش جووون ، کشداری گفت و‌ سرشو آورد و‌ فرو کرد تو گردنم و محکم شروع به خوردن گردنم کرد ناخودآگاه اه بلندی از دهنم خارج شد و باعث شد لب پایینمو محکم گاز بگیرم ، یکهو‌ خودمو تو زمین آسمون حس کردم ، آرش منو بغل کرده بود و‌ داشت منو به سمت تخت توی اتاق خواب میبرد ، توی راه به زور چشمامو باز کردم و‌ نگاهش کردم ، لبخند پیروزمندانه ای روی لباش بود و چشماش برق میزد ، قند تو‌ دلم آب شد هیجان خاصی تو‌ دلم بود ، وقتی رسیدیم به اتاق خواب ، منو پرت کرد رو‌ تخت ، بهم‌ زل زد و آروم لباساشو در آورد غیر از شورتش ، آروم اومد رو‌ تخت و دستامو با یک‌ دستش گرفت و بالا سرم‌برد…

چشمام بسته بود و‌ از حرکات لب ها و‌ دست آرش روی لبام و بدنم نرمم لذت میبردم ، اه میکشیدم و پاهامو به هم فشار میدادم ، آروم زبونمو روی لب هام میکشیدم و‌ خیسشون میکردم و وقتی که آرش دستش از زیر لباس من روی بدنم حرکت کرد و به سمت سینه هام رفت و دستشو از زیر سوتین ادامه داد تا روی سینه هام و‌ شروع به مالیدن سینه هام کرد ، دیگه طاقتم تموم شد ، آرش خیلی خوب بلد بود منو‌به اوج برسونه البته منم خیلی داغ و‌ حشری بودم ، با حرکت انگشت های آرش رو سر سینه هام و گرفتن و کشیدن نوک قهوه ای سینه هام ، اه کشیدن های آرومم ، تبدیل شد به ناله ها و‌ اه کشیدن های بلند همراه با بالا و‌ پایین کردن کمرم ، آرش داشت منو‌ از دیوونه بودن هم‌ دیوونه تر میکرد ، حرکت زبون آرش رو گردن و‌ مکیدن لاله های گوشم رو با مالیدن سینه هام هماهنگ کرده بود …

-آررررش کشتی منو ، کششتتتییییی ، بخورشون ، خواهش میکنم…

با شنیدن حرف ها و‌ التماس های من آرش وحشی تر شد ، دستامو ول کرد و با دو تا دستش شروع به در آوردن لباس هام کرد ، دکمه های مانتوی کوتاهمو‌ باز کرد و از تنم در آوردن ، تاپ و سوتینمو با هم از تنم‌ کند و سینه هامو تو‌ دستاش گرفت و به هم فشار داد ، و شروع کرد به لرزوندن سینه هام وسط دستاش ، و قربون صدقشون میرفت و بهم نگاه کرد ، من با چشمای خمار که بخاطر خیس شدن کصم ، داغ شدن کل وجودم شده بود ، نگاهش میکردم ، همونطور که بهم زل زده بود ، سینه هامو بهم چسبوند ، آب دهنشو لای سینه هام ریخت و بلافاصله با زبونش لیییس محکمی به لای سینه هام کشید ، آخ که داغی آب دهنش و اون لیس محکمش حال عجیبی بهم‌داد و بدنم مور مور شد ، کصم شروع به نبض زدن کرد ، اااه بلندی کشیدم و مجدد ازش خواهش کردم…

-آرش بخورشون لعنتی ، مال تو هستن بخووور ، بخووور لعنتییی

آرش نیش خند صدا داری کرد و افتاد به جون سینه هام ، یکیشونو تو دستاش گرفت و‌ محکم میمالید ، اون یکی تو دهنش بود و محکم میمکید ، با لباش محکم سر سینه هامو میگرفت میکشید و ول میکرد ، دیگه جونی برام نمونده بود احساس میکردم کل شورتم خیس بود از آب کصم ، دیگه طاقت نیاوردم ، اون کیر کلفتش داشت شورتشو جر میداد و من میخواستمش ، هر جور بود بلند شدم و خودمو از زیر آرش آزاد کردم ، رفتم پایین تخت رو زانو‌هام نشستم با انگشت اشاره کردم که بیاد نزدیکم ، و زبونمو رو لبام کشیدم و چند ثانیه بیرون نگه داشتم و چشمامو براش خمار کردم ، و بعدش زبونمو دادم داخل و چشمک زدم بهش همزمان لبامو غنچه کردم و برای آرش بوس فرستادم ، آرش هیچی نمیگفت فقط لبخند رو لباش هر ثانیه غلیظ تر میشد و‌ چشماش بیشتر برق میزد ولی میدونستم تو دلش دیوونه ی من شده و دوست داره جرررم بده ، پس اومد نزدیک و پاهاشو انداخت پایین تخت و روی تخت نشسته بود ، یکم ازش دور بودم ، پس با حالت چهار دست و‌ پا رفتم نزدیکش و زبونمو در آوردم و از روی شورت آرش کیرشو محکم لیسیدم و دست کشیدم روش تو دلم گفتم ، قراره این هیولا توی من بره و منو یک عمری پاره کنه ؟؟ ، دلم براش غش رفت ، رو زانو هام که نشسته بودم ، یکم خودمو بلند کردم ، شورت آرش رو گرفتم ، و شروع کردم به پایین کشیدن شورتش ، کیر سیخ شدش مثل فنر پرید بیرون ، بی اختیار چشمام گرد شد و گفتم جووون ، آرش دیگه دیگه طاقت نیاورد بلند شد و کیرشو گرفت دستش و چند باری با کیرش کوبید رو لبام ، فهمیدم که باید دهنمو باز کنم ، پس دهنمو باز کردم و زبونمو آوردم بیرون ، آرش سر کیرشو میمالید به زبونم و کیرشو گذاشت تو دهنم

حرکتی نکرد ، با تعجب نگاهش کردم ، بهم‌ میخندید ، اونجا بود که فهمیدم آرش از اوناییه که دوست داره همیشه شروع کننده ی هر کاری من باشم ، دستمو بردم و کیرشو از بیخ گرفتم و شروع کردک به خوردن و لیسیدن کیرش ، زبونمو دور کلاهک کیرش میچرخوندم ، زبونمو از پایین کیرش تا سر کیرش میکشیدم و بر میگشتم ، همین بین سر کیرشو محکم و پر توف موک میزدم ، زبونمو لای چاک سر کیرش میکشیدم و تند تند سر کیرشو موک میزدم ، آرش بلند بلند آه میکشید ، آه های مردونه و خش دار ، منم میدونستم دارم کارمو خوب انجام میدم ، ولی آرش باید دیوونه تر میشد تا حرکت بعدی رو میزد ، پس کیرشو گرفتم بالا و چسبوندم به بدنش و توف پر ملاتی انداختم روش و شروع کردم تند تند براس جق زدن ، همزمان تخم هاشو میلیسیدم و میکردم دهنم و‌ با لبام میکشیدمشون و ول میکردم و مجدد با ولع لیسشون میزدم ، روشون توف میکردم و با دستم میمالیدمشون ، آرش دستاشو گذاشت پشت سرمو و موهامو دور دستش پیچوند و سرمو داد عقب…

+دیوونم کردی تو دختر ، باید تاوانشو بدی…

جدی بود ، تو‌ چشمام زل زد و این حرف رو با جدیت کامل زد ، توی چشماش میتونستم بخونم که دیگه کارم تمومه و آرش امروز هر جور شده قراره منو‌ فتح بکنه میدونستم که دیگه اون آرش آروم چند دقیقه قبلی نیست و‌ خودمو برای هر اتفاقی آماده کردم ، کصم مجدد نبض زد ، تو دلم حس پیروزمندانه ای داشتم که تونسته بودم یک مرد رو چنان دیوونه و مست بکنم که بلاخره اون کنترل و آرامشی که رو‌ خودش و کاراش داشت رو بزاره کنار و‌ وحشیانه ترین حالت خودشو بهم نشون بده ، کیرشو تنظیم کرد با دهنم و تا ته فرو کرد تو‌ دهنم ، دو سمت سرمو گرفت و تلمبه میزد تو‌ دهنم ، اه میکشید و بلند بلند ناله میکرد ، کیرشو توی حلق من فرو میکرد ، دستامو روی رون های پاش گذاشتم تا هولش بدم ، نشد ، انگاری واقعا آرش یک هیولا شده بود ، اصلا زورم بهش نمیرسید ، یک لحظه از دیوونه کردنش پشیمون شدم ولی خب تو دلم گفتم داره لذت میبره ، پس منم لذت میبرم ، کاری میکنم که آرش از این هم که هست روانی تر بشه…

دستامو از رو روی های پاش برداشتم و رسوندم به لوپ‌ های کونش و چنگشون زدم ، دستام رو گذاشتم رو‌ کونش و آرش رو به سمت خودم فشار دادم ، آرش متوجه منظور من شد ، پس سرعت تلمبه زدنش رو بالا برد و تند تر تو دهنم تلمبه میزد و به اوق زدن های من توجهی نداشت و فقط داشت لذت میبرد ، منم چشمامو بسته بودم و داشتم تحمل میکردم ولی کصم همچنان آب ترشح میکرد هر لحظه بیشتر و بیشتر شورت و شلوار من خیس میشد ، بعد از چند دقیقه تلمبه زدن تو‌ دهنم ، کیرشو کشید بیرون بلندم کرد رو‌ تخت درازم کرد و شلوار و شورتمو با هم از پام در آورد و رفت سر وقت کصم ، اونجا بود که دیگه از شدت لذت داشتم ملافه ی تخت رو‌ چنگ میزدم ، حرکت زبون آرش لای لب های کصم و مالیدن چوچولم با انگشتاش و بازی کردن با سوراخ کونم ، لیسیدن کل کصم و کشیدن زبونش از سوراخ کونم تا سوراخ کصم و برعکسش هوش از سرم‌ پرونده بود ، حالا نوبت آرش بود تا منو روانی کنه ، ولی من فراتر از اینا میخواستم ، من میخواستم کیر آرش همین امروز منو فتح کنه ، پس دستامو گذاشتم رو سر آرش و یکم سرشو هول دادم عقب ، با انگشت هام دو طرف کصمو گرفتم و از هم بازشون کردم و چشمامو بستم و سرمو به سمت راستم چرخوندم و منتظر جواب آرش شدم ، آرش هم که مطمئنم اولش هنگ کرده بود ولی منظور منو گرفته بود ، بلند شد ، یک توف رو‌ کیرش انداخت و آروم سر کیرشو گذاشت رو کصم و اولش یکم روی کصم بالا و‌ پایینش کرد و بعد ، آروم و با احتیاط فرو کرد تو کصم ، آخ که چنان دردی تمام وجودمو گرفت که ناخودآگاه چشمام سیاهی رفت و دستامو به ملافه تخت گرفتم و فشار دادم و جیغ خفیفی ازم‌خارج شد که آرش جلو دهنمو گرفت و منو بغل کرد و شروع کرد به ناز کردن و قربون صدقه رفتن من ، یک ربع ، بیست دقیقه ای شاید بیشتر یا کمتر تو بغل آرش در حال نوازش بودم ، آروم شدم ، سرمو از بغل آرش جدا کردم و لبخند پر رضایتی تحویلش دادم…

-مرسی آرش
+برای چی خانومم
-برای همه چیز ، برای که هستی ، همسرمی ، شوهرمی ، اممم ، برای اینکه فتحم کردی…

آرش خنده ی بلندی کرد

+ای دیوونه این چه حرفیه ، خواهش میکنم قابل ملکه خانوممو نداره ، من باید تشکر کنم که شما هستی تو زندگیم و اجازه دادی فتح کنم اون کوص نازتو

از شدت خجالت سرمو فرو کردم تو بغلش که باهاش چشم تو چشم نشم ، نمیخواستم نصفه کاره بمونه ، نمیخواستم ارضا نشده از خونه بریم بیرون و امروزمونو شب کنیم ، پس دستمو گذاشتم رو‌کیرش که تقریبا خوابیده بود و شروع کردم به مالیدنش ،

-آرش این چرا خوابه ؟!
+هاااه ؟!
-میگم این چرا خوابه مگه نمیخواد کارشو تموم کنه ، تسلیم شده ؟! خسته شده ؟!
+میتونی…؟؟
-نمیدونم ولی هر چی که هست میخوام حالا که تا اینجا اومدیم تا تهش بریم…

آرش خوشحال شد ، و بلند شد ، چند تا دستمال آورد و کیر خودش و‌کوص منو‌ تمیز کرد و چند تا بوس از پیشونی و لوپ های من و در نهایت از لب هام کرد و رفت مجدد سمت کوصم ، کلی خوردش و باعث شد دوباره کصم شروع کنه به ترشح آب و‌خیس خیس بشه ، آرش کیرشو فرو کرد تو کصم و اولش آروم شروع به تلمبه زدن کرد ، پاهامو انداخته بود رو شونش و کیرشو تو عمق کصم عقب و‌جلو‌میکرد و من اه میکشیدم و ناله میکردم ، از دردی که قاطی لذت اون لحظه بود کیف میکردم ، آرش سرعت تلمبه زدن هاشو زیاد کرد ، با هر بار کوبیدن کیرش توی کصم ، منم اه میکشیدم ، دیوونه وار داشتم زیر آرش اه میکشیدم و از پاره شدن زیر شوهرم لذت میبردم ، زجه میزدم و بیشتر و بیشتر میخواستم ، آرش وحشیانه تر تلمبه میزد روم خم شد جوری که زانو های پام‌ که روی شونه ی آرش بود چسبیده بود به بدنم و آرش مسلط تر از هر وقت داشت کصمو جرر میداد ، منم دستامو دور گردنش حلقه کردم و نزدیک گوشش اه میکشیدم و‌ناله میکردم ، بعد از چند دقیقه که آرش داشت تلمبه میزد ، دستام بی اختیار سفت شد محکم پشت آرش رو چنگ زدم و ناخن کشیدم و کمر با شدت از تخت جدا کردم و پاهام سیخ شد و شروع به لرزیدن کرد و چشمام سفید شد ، آهم توی دهنم برای چند ثانیه خفه شد ، آره ارضا شده بودم ، زیر آرش ارضا شدم و آبم به زور از کناره های کیر آرش که کل کصمو گرفته بود خارج شد و من بی جون رو‌تخت ولو شدم ، دستام افتاد رو‌ تخت و جون نداشتم که ناله کنم ، آرش هم چند دقیقه بعد از من ، کیرشو کشید بیرون کل آبشو پاشید رو شکم و سینه های من و کنار من ولو شد ، چند دقیقه ای ولو بودیم ، منو تمیز کرد و محکم بغلم کرد ، پیشونیم و سرمو بوسید و بهم گفت…

+خوب بود عزیزم ، راضی بودی ؟!
من با حرکت سر بهشون اعلام رضایت کردم و بهش فهموندم خیلی کارشو خوب انجام داد ، خنده ای کرد و…
+نوش جووونت عزیزم ، قابل شما رو‌ نداشت فداتشم ، فقط اینکه عزیزم باید بلند بشی بریم ، بابا اینا شک میکننا…
من که جونی تو تنم نبود دوست داشتم همونجا تو بغل آرش تا روز بعد بخوابم ، ولی آره باید میرفتیم…

با کمک آرش لباسامو تنم کردم و از ساختمون خارج شدیم و سوار ماشین شدیم و به سمت خونه ی بابای من حرکت کردیم و من تو دلم پر از خوشحالی و لذت بود…

ادامه دارد…
با تشکر از بانو ، ابرو زخمی که 💋💋 بوس های من بر روی لب های نازش 😍😘

نوشته: آرمین 2fm

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها