شکیلا
سلام ب دوستان علاف و بیکار و جقی انجمن کیر تو کس
این داستان مربوط میشه به اردیبهشت امسال فقط اسم ها جابه جا شدن و یکم بال وپر دادم برای زیبایی کار
طبق معمول هر شب جمعه خونه اقابزرگم جمع بودیم و ی نم بارون هم زده بود
من و عموهام روی پشت بوم مشغول عرق خوری و کباب پختن بودیم ک یهو از خونه قدیمی و کاهگلی بغلی ی صدایی اومد من رفتم ببینم چ خبره عمومم پشت سرم بود من رفتم لب دیوار ک یهو زیر پای عموم خالی شد و افتاد تو خونه و پاش شکست
خلاصه با هزار دربه دری اوردیمش بالا و من بردمش بیمارستان کاشانی
از 9 شب ک تو ارژانس سه بودیم تا تقریبا ظهر فرداش ک بردن اتاق عمل من اونجا بودم همه همراه داشتن جز یک نفر
ی دختر ک رگشو زده بود و تنها روی ی تخت بدون همراه یا کسی
راستش دلم براش سوخت رفتم ابمیوه گرفتم برای اونم اوردم
اولش واقعا قصدم کمک بود دختره هم دل پری داشت بعد از چند دیقه شروع ب درد دل کرد منم تا عموم اتاق عمل بود کاری نداشتم نشستم پیشش ک پرستار اومد گفت همراهشی گفتم ن همراه اقای …هستم ک اتاق عمله
گفت این خانوم خون زیادی از دست داده خون میخوایم و هرچی میگیم همراه یا کسی برای اهدا بیار جواب سربالا میده
گفتم منo+ ب کارتون میاد؟
یسری سوال پرسید و بعد اوکی داد
خاستم برم اماده شم ک دختره ک الان فهمیدم اسمشو واینجا میزارم شکیلا دستمو گرفت وا با چشای پر اشک فقط زل زده بود و سکوت و سکوت
این اغاز داستان ما شد
بعد از دوهفته ک تلفنی در ارتباط بودیم اونم بهتر شده بود قرار گذاشتیم با ماشین رفتم سمت خانه اصفهان سوارش کردم و راه افتادیم هیچ وقت ازش نپرسیده بودم دلیل کارش چی بوده یا چرا نخاسته به خانوادش زنگ بزنه از بیمارستان
وقتی سوار شد گفتم کجا بریم گفت هرجا دوست داری فقط برو ک ترکیدم تو خونه
یکی از دوستام باغ بهادران ویلا اجاره میداد شکیلا هم گفته بود با دوستاش میره بیرون و شاید شب برنگرده
از اونجایی ک بعدا فهمیدم خانواده فوق کیری و بیخیالی داره براشون عادی بود دختره 20سالشون شب خونه نیاد
رفتیم ویلا و تو راه بساط مشروب و شام و مزه اینارم جور کردم
وقتی رسیدیم ی ویلا لب اب و شیک ک رفیقم کلید داد پول گرفت و رفت
غروب بود نشستیم کنار اب و مشغول لاس زدن تا هوا تقریبا تاریک شد یکم سرد بود تو منقل اتیش درست کردم و شکیلا هم جوجه هارو اماده کرد شروع کردیم ب مشروب خوردن و قلیون تا تقریبا ساعتای 1
وقت خواب شده بود انقد از بدبختیاش و زندگی تخمیش گفته بود هیچ حس سکسی نداشتم و فقط دلم براش میسوخت
رفتیم داخل تخت دو نفره بود من ی بالش و پتو برداشتم گفتم رو کاناپه میخوابم اما شکیلا دستمو گرفت منو کشید روی تخت و خودش و بی پروا لباش و روی لبام گذاشت
اتیش زیر خاکستر تو وجودم زبونه کشید لباشو جدا کرد تو چشام نگاه کرد و گفت من امشب مال توام و توام مال من ای اولین باریه ک از ته قلبم دوست دارم تو بغل ینفر باشم
از لب و گردن شروع کردم ب مکیدن خوردن تاپشو دراوردم دوتا سینه سبزه 75گرد و خوش فرم وسفت بدون سوتین مثل وحشیا میخوردم شکیلا ی ثانیه اروم نبود و بخودش میپیچید کمرمنو چنگ میزد
شلوار و شرتشو باهم کشیدم پایین ی کص تپل باده کرده خوش رنگ بو تازه شیو شده و غرق اب شروع کردم ب لیسیدن ک هلم داد عقب
تی شرت و شلوارک شرتم دراورد من خوبیدم و اون کصشو گذاشت رو صورتم من مشغول شدم اونم اولش یکم سر کیرمو لیسید بعد شروع کرد برام ساک زدن واقعا عالی و حرفه ای میزد پرتف و دارکوبی با مکش 2000وات
بعد چند دیقه بلند شد واقعا اندامش عالی بود مخصوصا زیر نور مهتاب و تو مستی من
داگ استایل شد منم رفتم پشت سرش کیرمو حسابی لیز کردم گذاشتم رو سوراخ کونش ک با دست گذاشت دم کصش یکم اومد عقب با گفتن اوپنم بکن داخل منم اروم اروم تا ته کردم تو کیر 20سانتیم انگار غیب شده اما کصش عجیب تنگ بود و کیرمو مک میزد
تقریبا بیست دیقه تو 5 6تا پوزیشن بودیم حس کردم ابم میخواد بیاد اونم 2 3بار ارضا شده بود بهش گفتم میخوام بریزمش تو کونت ک با یکم من و من و قول گرفتن ازم ک اروم بکنم قبول کرد کیرمو در اوردم ی تف غلیظ زدم گذاشتم رو سوراخ کونش ک ب راحتی با یفشار کم نصفش رفت تو و شکیلا اه میکشید و میگفت کصمو بمال من با دست میمالیدم و اروم اروم بیشتر میبردم داخل دو تا پاش روی شونه هام بود ک دیدم کیرم تا دسته توعه چندا تلنبه زدم و ابمو تا قطره اخر خالی کردم ته سوراخش با اومدن ابم انقباض شدید بدن شکیلا رو دیدم ک اونم اومد 4 5 دیقه روش بودم و لب میگرفتیم ک کیرم شل شد و اومد بیرون
اونشب تا فردا ظهر دوبار دیگه کردمش و این سکس ها تا الان ادامه داره و هم اون هم من خیلی راضی هستیم
الان دوماه ک مریم دوستش و راحله دختر خالشم میاره و تریسام سکس داریم اگه استقبال شد اونم مینویسم
چوخ تشکر لر
نوشته: Sweedn