داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس من و دختر خالم در خانه جنگلی

سلام من امیر هستم ۱۴ سالمه
من یه دختر خاله دارم که اسمش غزل هست و الان ۱۹ سالشه

من ۵ سال از دختر خالم کوچیکترم
از بچگی دخترخالمو آبجی صدا میکردم چون واقعا مثل خواهرمه
اونم مثل من تک فرزنده و خواهر برادر نداره

یه روز دختر خالم به من زنگ زد
غزل قرار بود که ماشین رفیقشو قرض بگیره و با هم دوتایی بریم جنگل و ۲ شب خونه جنگلی اجاره کنیم.
قبلا غزل خیلی میومد خونه ما و رفت آمد زیاد داشتیم
خونه ی ما بندر انزلی بود و خونه خالم تنکابن . دختر خالمن اونجا زندگی میکنه از بچگی .
حتی شب هایی که غزل می خواست خونه ی ما بخوابه ، میومد اتاق من و کنار من میخوابید . آخه خیلی منو دوست داشت و منو جوجه صدام میزد . شب هایی که کنار من میخوابید ، سعی میکردم به بدنش نزدیک بشم ولی میترسیدم .
خلاصه … از داستان اصلی دور نشیم !
من وسایلم رو جمع کردم که با غزل برم جنگل . بابام منو از انزلی با ماشین رسوند خونه ی خالم تنکابن و شب همونجا بابام خوابید و صبح بیدار شد برگشت انزلی .
غزل آرایش کرده بود اینقدر داف و خوشگل شده بود که نگم
مثل همیشه به من گفت برو بیرون لباس عوض کنم
خلاصه رفتیم سوار ماشین رفیقش شدیم و اصلا رانندگی غزل خوب نبود . سوپر مارکت خوراکی و چیپس و پفک گرفت و رفتیم به سمت جنگل . یه خونه ی بزرگ ۶ نفره دو خواب اجاره کردیم
خیلی خوشگل و با امکانات بود .
شب قرار بود گوشت کباب کنیم و با شراب بخوریم.
بابام از بچگی بعضی اوقات به من شراب می داد چون شراب انگور برای قد خوبه . خلاصه دو تا لیوان آوردم و غزل شراب ریخت
لیوان خودشو پر کرده بود ولی من کم میخوردم .
پیک اول زدیم . کباب و برنج هم آماده بود .
من که مست نشده بودم ولی غزل چون زیاد خورده بود اصلا هیچی حالیش نبود . همه چیز نامرتب و ظرف ها کثیف بود
خلاصه سفره رو جمع نکردیم و همونجوری موند .
غزل حرفهای چرت و پرت میزد . راجب جن و روح چیزای ترسناک حرف میزد .((راستی این داستان برای زمستون ۱۴۰۱ هست))
همینطور که داشت حرف های ترسناک میزد ، من یهو ترسیدم و از ترس بغلش کردم . دیگه رفتیم بخوابیم . من همیشه از اینکه غزل کنار من میخوابید، تعجب میکردم . با اینکه اون خونه دو تا اتاق داشت ولی غزل کنار من خوابید !!! من همیشه به خودم افتخار میکردم حتی به غزل هم میگفتم که خیلی خوشگله و صورتش طبیعیه و دماغش عمل نیست حتی لباشم ژل نداره !
چون واقعا غزل بدون آرایش هم خوشگله(:
من همیشه میدونستم وقتی غزل مست میشه ، دیگه هیچی نمیفهمه و حتی ادب و احترام هم حالیش نیست .
خوابیدم کنارش . با صدای آروم بهش گفتم : گرمت نیست ؟؟
گفت گرممه . آروم بلند شدم زیپ هودی که پوشیده بود رو باز کردم و گفتم : میخوای بیشتر لباساتو در بیارم ؟
غزل گفت : هر چی لباس دارم در بیار امییییر گرمهههه
خیلی آروم و یواش سوتین و شلوار تنگشو درآوردم دیگه کلا لخت شده بود . همون لحظه یهو شق کردم و خیلی حشری شده بودم .
شلوار خودمم در آوردم . به غزل گفتم : بوس نمیدی بخوابم ؟
چون همیشه عادت داشتیم وقتی می خواستیم بخوابیم ، اول بوسم میکرد بعدش میگفت شب بخیر و میخوابیدیم.
چشاش بسته بود ولی بیدار بود ، یهو بلند شد و با چشای بسته خواست لپ منو بوس کنه ، منم لبمو آوردم جلو تا لبامو بوس کنه .
خلاصه لبامو بوس کرد ، منم یهو گفتم : عههههع ؟!!
لب گرفتی ازم !!!؟ گفت آخخخ ببخشید بدت اومد ؟
گفتم نع چرا بدم بیاد ؟
سریع دراز کشید ، منم از فرصت استفاده کردم و رفتم لبشو بوسیدم
یه کم ترسیده بودم که دعوام کنه ولی دیدم واکنشی نداشت
با لباش بازی کردم ، دستاشو حلقه کرد دور گردنم .
اون شب بهترین شب زندگیم بود چون باورم نمیشد با دختر خاله ی سکسی و کس تپلم رابطه جنسی برقرار کنم .
کل بدنشو با زبون لیس زدم و خیس کردم ، معلوم بود غزل حشری شده بود و تو اوج مستی بود . قبل از اینکه کصشو بخورم ، آروم ازش پرسیدم : غزل پریودی ؟ گفت : نه نیستم ولی فک کنم چند روز دیگه پریود بشم . شرتشو در آوردم و افتادم به جون کصش . واقعا غزل هیچی حالیش نبود چون زیاد شراب خورده بود .
کصشو چک کردم ببینم کثیفه یانه ، دیدم نه خیلی تمیز و صاف و بی مو و صورتیه . البته دور سوراخ هاش سیاه بود ولی داخلش صورتی
ازش پرسیدم : غزل تشنه یا گشنه نیستی ؟
گفت : گشنمه ولی بعد تشنم میشه . من فهمیدم چی داره میگه
چشاشو باز کرد ، دید کیرمو آوردم جلوی دهنش ، داد زد گفت این چیه دیگه !!!؟ چشمک زدم بهش گفتم میدونم تشنته

نوک زبونش رو هی میزد به کیرم ، اون لحظه خیلی داغ شده بودم از ذوق نمیدونستم چیکار کنم . کیرمو با دستم بردم تو دهنش گفتم خیسش کن . بعد از چند دقیقه ساک زدن و لیس زدن ، من رفتم کصشو لیس زدم و خیس کردم ، زبونمو می بردم داخل سوراخش میاوردم بیرون ، غزل با خنده گفت : نکن امیر قلقلک نده آیییی

خیلی آروم کیرمو بردم داخلش. هم از کس کردمش هم از کون
چون کونش سفید بود و سیاه ولی کصش صورتی و سیاه
به ممه هاش کاری نداشتم تا اینکه غزل دستامو کشید به سمت ممه هاش ، نیم ساعت ممه هاشو مالیدم ولی دیدم ارضا نمیشه لامصب
دیگه رفتم سراغ کصش تا آبشو بیارم.
تا ساعت ۳ نصفه شب داشتم میکردمش .
معلوم بود غزل از کیرم خوشش اومده بود چون هر دقیقه میگفت کیرتو بده بخورم . من خودم باورم نمیشد که یه شب غزلو بکنم.
کصش مثل اندامش تپل بود . سینه هاش خیلی بزرگ بود فک کنم نزدیک ۸۵ بود . بعد از یه ربع آبش اومد بالاخره ، آب منم همزمان با همون اومد و روی تخت کلا خیس شده بود ، یه ذره با گردنش و سینه هاش بازی کردم و با فاصله خوابیدم که آبش لباسمو کثیف نکنه. بهترین شب زندگیمو با دختر خاله ی داف و سکسیم تجربه کردم . خلاصه خیلی حال داد .
اون شب گذشت و فردا صبح که غزل لخت از خواب بیدار شد ،
با سر و صدا منم بیدار کرد . نشست روی مبل ، منم نشستم کنارش
بهش گفتم غزل دیشبو یادت میاد چیکارت کردم ؟
گفت زیاد یادم نمیاد. منم یه خورده خجالت میکشیدم که تعریف کنم براش دیشبو . خلاصه بعد از کلی حرف و سوال که دیشب چه اتفاقی افتاد ، یادش اومد که دیشب چجوری آبشو آوردم .

باورش نمیشد دیشب به من کص داده چون تا حالا با کسی سکس نکرده بود .
با یه لبخند مرموز گفت : ولی امیر دیشب حال کردیاااا
گفتم معلومه که آره ، خودتم لذت بردی چون اولین بار بود که میکردمت . البته اینم بگم خودمم هنگ کرده بودم از اینکه دیشب رابطه جنسی داشتم باهاش و الان دارم این حرفارو به غزل میزنم !

یهو با جیغ گفتم پشمااااام !!!
غزل تو چجوری اجازه دادی بکنمت ؟
گفت : نمیدونم والا مست بودم هیچی حالیم نبود.

خلاصه شب دوم دیگه این اتفاق نیفتاد . چون غزل خیلی کم شراب خورد در حدی که زیاد مست نشد و شب اول رو فراموش نکرده بود.

اینم از داستان سکس با دختر خالم تو خونه جنگلی و بهترین شب زندگیم …

امیدوارم خوشت اومده باشه از خاطره ی من.

نوشته: امیر

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها