داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس تو دریا

سلام به دوستای گل شهوتیم
من بهار(اسم مستعار)۲۳ ساله از یکی از شهرای مذهبی گیلان هستم متأهلم و یه پسر کوچولوی بانمکم دارم تو ۱۸سالگی ازدواج کردم شوهرم ۵ سال ازم بزرگتره خاطره ای که میخوام بگم برمیگرده به دوسال پیش هر وقت یاد این خاطره میوفتیم خندمون میگیره
روز جمعه بود از روز قبل با شوهرم برنامه ریزی کرده بودیم که بریم دریا در حالی که همون روز عروسیه دوستم هم بود ظهر ناهارمون رو خوردیم لباس پوشیدیم و زنگ زدیم آژانس که بریم دریا
تصمیم گرفتیم بریم دریای چمخاله همونجایی که واسه اسپرت عروسیمون رفتیم خلاصه بعداز دوساعت رسیدیم با آژانس هم هماهنگ کردیم که ساعت ۵ بیاد دنبالمون که بتونیم به عروسی هم برسیم من تونیک و شلوار مشکی پوشیدیم و یه شال مشکی هم سرم بود همونطور که گفتم اهل یه شهر مذهبی هستم و بلطبع شوهرم هم غیرتیه دریا هم که مختلط بود دیگه نور علا نور شوهرم هم یه رکابی و شلوارک پوشید به محض رسیدن وسایلمون رو کنار ساحل گذاشتیم و رفتیم تو آب اولش کنار ساحل آبتنی کردیم و کم کم از ساحل دور شدیم تاجایی که آب به چونمون رسید از اونجایی که من اصلا شنا بلد نیستم و حتی تو عمق یک متری اب هم ممکنه غرق بشم که همچین اتفاقی داشت سه ماه قبل که با دوستامون رفته بودیم دریا واسم میوفتادD: بخاطر همین مدام تو بغل حمید شوهرم بودم و بهم میچسبیدیم چون هوا خیلی گرم بود هنوز ساحل شلوغ نبود و تقریبأ ۷-۸تا خانواده بودن تا بخودمون اومدیم دیدیم اطرافمون خالیه و کسایی هم که تو دریا هستن از ما دورتر دارن شنا میکنم دستمو دور گردن حمید حلقه کردم و لبشو بوسیدم چشمای حمیدم خمار بود دستمو که به کیرش کشیدم دیدم بععععلههه آقامون آمپرش زده بالا اولش سربه سرش گذاشتم وقتی کمی باهام ور رفت منم حشری شدم تو اب هم جوری بودیم که گردن به پایینمون اصلا مشخص نبود و در نگاه اول اینجوری به نظر میومد که ما فقط بهم زل زدیم کمی که با بدن هم بازی کردیم حمید ازم خواست لباسمو بکشم پایین منم شورت و شلوارمو تا زانو کشیدم پایین پاهامو دور کمرش حلقه زدم حمیدکیرشو کرد تو کوسم اولش اروم جلو عقب میبرد بعد کمی سرعتشو بیشتر کرد حرکتمون تو آب جوری بود که انگار باجریان جزرو مد داریم بالا و پایین میریم حدود ده مین تو همین حال بودیم که یهو دوتا مرد بهمون نزدیک شدن ماهم خودمونو جمع و جور کردیم بهمون شک کرده بودن ماهم شروع کردیم به شنا کردن ولی هرچی ازشون فاصله میگرفتیم اونا بیشتر بهمون نزدیک میشدن تا اینکه حمید با عصبانیت بهشون نگاه کرد اونا هم خودشونو جمع کردن حشرمون به حدی بالا بود که دلمون میخواست تیکه تیکشون کنیم
دوباره بعد ۵ مین که از امنیت محیط اطمینان پیداکردیم شروع کردیم ولی ایندفعه پوزیشن رو تغییر دادیم حمید از پشت بغلم کرد کیرشو کرد تو کسم کمرمو نگه داشت و آروم بالا پایینم میکرد تا دیگه کسی شک نکنه چند دقیقه ای همینطور بودیم که دوباره برگشتم بغلش کردم و پاهامو دور کمرش حلقه زدم جالب اینجا بود که حتی نمیتونستیم آه و ناله کنیم فقط با چشمامون بهم میفهموندیم که چقدر داریم لذت میبریم داشتم کم کم به اوج لذت میرسیدم دوست داشتم جیغ بزنم وااااااای فقط دو حرکت دیگه آههههههه ارضا شدم بیحال سرمو گذاشتم رو شونه ی حمید داشت پشت کمرمو نوازش میکرد بی حسه بی حس بودم ولی هنوز نفسم ارضا نشده بود دوباره شروع کردیم به همون حالت قبل اصلا جور دیگه ای نمیتونستیم سکس کنیم مطمئنأ شک میکردن هنوز مدتی نگذشته بود که یکدفعه حدود بیست سی تا ماهی کوچیک اندازه سه بند انگشت دورمون جمع شدن وای چقدر هم چندش بودن همشون هم مشکی نه تنها دور ما بلکه همه جا بودن منکه داشتم سکسته میکردم که نکنه یکی از این ماهیا بره تو کوس یا کونمD:
حمید که ترسمو دید سریعتر تلمبه زد و در عرض یک دقیقه به ارگاسم رسید کمی که آروم شدیم لباسمونو مرتب کردیم و اومدیم لب ساحل کمی چیپس و میوه خوردیم و خودمونو تقویت کردیم دوباره برگشتیم تو اب کمی دیگه شنا کردیم نزدیک ساعت ۵ رفتیم لباسمونو عوض کردیم با آژانس برگشتیم خونه دوش گرفتیم و سریع حاضر شدیم رفتیم عروسی
سکس تو دریا رو تجربه کردم دوست دارم سکس تو جنگل رو هم تجربه کنم ولی با این پسر کوچولوی شیطونی که من دارم فکر نکنم بشه ببخشید داستانم زیاد سکسی نبود ولی یه خاطره ای بود که من دوسش داشتم و دارم

نوشته:‌ بهار

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها