سکس با زن نوعروس (۲)
…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
درود بر تمام دوستان انجمن کیر تو کس
امروز باز تونستم با زهرا خانم یه سکس حسابی انجام بدیم و کلی به هردومون چسبید
از چند روز قبل با هم نقشه ریختیم که روز جمعه بریم بیرون و صبح جمعه وفتی بیدار شدم دیدم عجب هوای شده بارن کاملا بند اومده رفتم دنبالش و با هم رفتیم برا گردش چون هردو طبیعت گرد بودیم رفتیم کوه هوا خیلی عالی بود و من و زهرا دست تو دست هم قدم میزدیم و تخمه میخوردیم و تعریف میکردیم که صحنه جالبی دیدیم یه دختر پسر جوون که دختره چادر سرش بود دیدیم دختر کمرش رو زده بود تکه یه درخت بنه بزرگ و پسر روبروش ایستاده بود و لب تو لب هم داشتن لب بازی میکردن پسر متوجه حضور ما شد و من بهش اشاره کردم که نترس و مسیر حرکتمان رو تغییر دادیم تا دختر متوجه نشه رفتیم اطراف ماشین و آتیش کردیم برای چای یک ساعتی گدشت و همون پسر و دختر اومدن و رد شدن وقتی چادر خاکی دختر رو دیدیم شروع کردیم با زهرا دربارشون حرف زدن که چطور سکس کردن و چه حالی کردن هردو شهوتی شدیم و کنار آتیش لب تو لب شدیم خیلی حشری بودیم و از لب بازی سیر نمیشدیم رفتیم توی ماشین و حسابی لب بازی کردیم هردو بلال سکس بودیم دست بردم بین سینه هاش و مشت و مالش دادم دکمه اش را باز کردم و ممه رو لیس میزدم کم کم کمرش رو چنگ میزدم و رفتم سراع رون و پاهاش دستم و بردم بین پاش تا کسش و چنگ بزنم که دیدم نوار بهداشتی داره چنان خورد تو ذوقم که کل شهوت از مغزم پرید
زهرا گفت امروز روز آخرشه و صب خیلی کم لکه دیده و این نوار هن همینجور گزاشته ولی حموم نرفته اما اگه حموم بره میشه سکس کرد چند جا زنگ زدم تا یه خونه مبله پیدا کنم نزدیک دروازه قرآن یکی گیرم اومد و دو ساعت رزرو کردم و با هم رفتیم اما مشکل زیاد بود حوله نداشتیم بین مسیر فقط دنبال حوله فروشی بودم همه جا بسته بود آخر سر یه ماشین کنار خیابون پتو مسافرتی میفروخت یکی خریدم به جا حوله استفاده کنیم چنان شهوت به سرم زده بود که زهرا بهم میخندید با عجله رانندگی کردن این قدر دنبال حوله گشتن پتو مسافرتی خریدن و کارهای دیگه وقتی رسیدیم در سویت و تحویل گرفتیم و رفتیم داخل به زهرا گفتم تو برو حموم تا من از سوپری چیزی بخرم و بیام چند تا بم بم و چند نخ سیگار گرفتم کمی چیپس و کرانچی تند که زهرا دوست داشت خریدم و ژیلت و صابون و شامپو رفتم سویت و ژیلت و صابون و شامپو رو دادم زهرا و خودم داشتم بمبم میخوردم و سیگار میکشیدم که زهرا گفت اون حوله مسافرتی خودت برام میاری براش بردم پشت در حموم که دستم و گرفت و منو کشید داخل حموم کوچیک بود لباس ها رو کندم و انداختم بیرون و پتو رو انداختم روی در و دوتای رفتیم زیر دوش زیر دوش میچسبیدیم به هم و گرمای آب و حرکت آب روی بدنمون خیلی قشنگ بود حسابی بدن هم روبا صابون شستیم و زهرا بدن کم موی داشت کمی دور کسش و کمی بین سوراخ کونش که من گفتم بزار من برات کوتاه کنم و با ژیلت با دقت و حسابی براش تمیز کردم زهرا هم با ژیلت صورت من و زد و حسابی تمیز شدیم زیر دوش از پشت چسبیدم بهش و کیرم و بین پاش گزاشتم و دستم رو دور کمرش حلقه کردم و ممه هاش و سفت گرفتم وشروع کردم چنگ زدن و گوش و گردنش رو لیس میزدم گاهی لپش و لیس میزدم و گهی سرش و چرخ میداد و لب میگرفت بدن داغ سفید و تپل زهرا زیر آب گرم حموم گرمتر و لیزتر شده بود و چنگ زدن بدنش مثل گرفتن ماهی بود لیز شده بود و بدن من روی اندام خشکل زهرا لیز میخورد کیرم بین پاش بود و باچرخش کونش و پیچ و تاب بدنش سعی میکرد کسش رو روی کیرم بکشه گاهی پاهاش رو به هم میچسباند و به کیرم فشار میآمد که لدت خوبی داشت دست زهرا رو به دیوار تکه دادم و پاهاش و باز کردم و خودم نشستم روی زمین لمبر کونش روبا دستم باز کردم و سرم رو بین پاش بردم و شروع کردم به لیسیدن کسش آب گرم از روی کمرش لیز میخورد و با عبور از لمبر های خوشکلش روی صورت میریخت و من بین پاهاش و لیس میزدم سوراخ کونش توجهم رو جلب کرد آخه داشت برق میزد زبونم و زدم به شیارهاش که زهرا یه جون گفت و دیدم لدت میبره بیشتر لیس زدم هرچی تونستم لمبر کونش و باز کردم تا بهتر لیس بزنم و بیشتر زبون کنم داخلش لیسیدن کونش از لیسیدن کسش بهتر و دلچسب تر بود مخصوصا که زهرا هم خیلی لدت میبرد بعد من بلند شدم و زهرا زانو زد و کیر من و کرد تو دهنش و ساک میزد آب گرم از دوش روی سرو کله هردومون میریخت و دهان گرم زهرا کیرم رو گرمتر میکرد و لیزی آب دهنش چرخش زبونش و دیدن اون اندام زیبا حشریترم میکرد
حسابی لدت بردیم اما تصمیم گرفتیم بیرون بریم و اونجا ارضا بشیم پس با پتو خودمون و خشک کردیم و رفتیم بیرون شعله بخاریو زیاد کردم و هر دو کنار بخاری ایستادیم پتو دور زهرا بود اما من لخت بودم موهای زهرا رو روی حرارت بخاری خشک کردیم و به من گفت براش شونه کنم منم یا برس خودش که تو کیفش بود شونه کردم و زهرا موش و بست و رفت جلو اینه که آرایش کنه منم سیگار میکشیدم که گفت تو هم لب های قشنگی داری چیزی نگفتم گفت بیا برات رز بزنم منم بردم جلو وبرام رز زد خودش هم آرایش کرد و همونجا چسبیدم بهش دیگه طاقت نداشتم لب هاش و گرفتم تو دهنم دستم و دور کمرش حلقه کردم و بهش گفتم دراز بکش روی زمین خودم هم افتادم روش و لباش و میخوردم گاهی زهرا من و پر میداد و خودش میومد روم و گاهی من پرش میدادم و میومدم رو اما لب هامون قفل بود و مثل ندیده ها لب هم و میخوردیم به بعل دراز کشیدیم و من کم کم رفتم سراغ سینش و باز پایین تر تا دوباره به کسش رسیدم پای بالای را بلند کرد و با دست گرفت و من کسش و میخوردم که زهرا گفت کیر میخوام حالت 69از بغل خوابیدیم سر زهرا بین پای من بود و کیرم و با حرص میخورد و سر من بین پای اون و کسش و با ولع میخوردم حسابی کس خوری کردم و زهرا رو تاب دادم و به کمر خوابوندم حالا 69بودیم زهرا زیر بود و من رو و ساک میزدیم باز زهرا من و چرخ داد و اینبار من رفتم زیر و زهرا اومد بالا دائم تاب میخوردیم و زیرو رو میشدیم کس زهرا به شدت خیس شده بود و دیگه هیچ کدوم طاقت نداشتیم بلند شدم و بین پاهاش نشستم کیرم رو بین خط کسش گذاشتم و بالا پایین کشیدم و زهرا میگفت بکن داخل بکن توش پاهاش و روی دستم انداختم و کیرم و کردم داخل کسش و با شدت تلمبه میزدم شالاپ و شلوپ تمام سالن گرفته بود جای برای ترسیدن نبود و زهرا هرچی در توان داشت صدا میکرد و آه و اوه میکرد منم باشدت تلمبه میزدم و تالاپ تلوپ میکردیم کلی این طوری سکس کردیم و زهرا خواست بیاد بالا من به کمر خوابیدم و زهرا اومد روم دستش روی سینم گذاشت و کیرم و کرد تو کسش منم دو طرف کونش و گرفتم و چنگ میزدم زهرا غرق در لذت بود و من بیشتر از اون لذت میبردم که زهرا ارضا شد و بدنش لرزید روی سینم دراز کشید آروم که شد دوباره کونش رو تکون داد و اینبار دستم و به لمبر کونش گرفتم و بالا پایین میکردم شالاپ و شلوپ لمبر کونش روی کیرم خیلی حشریم میکرد لرزش کونش سفیدی بدنش و ممه های گرمش چنان حشری کرد که احساس کردم دارم ارضا میشم کیرم و از تو کسش در آوردم و بین بدن اون و بدن خودم بود و شیار کسش رو روی کیرم میکشید که آبم با شدت ریخت روی شکم خودم پاشش زیاد ی داشت و مقدار زیادی آب از من خارج شد دستمال کاغذی نداشتیم زهرا با شرت خودش شکم من و پاک کرد و شرت و انداخت تو سطل آشغال و هر دو دوباره رفتیم زیر دوش و لباس پوشیدیم و زدیم بیرون من زهرا رو رسوندم و خودم اومدم خونه و تصمیم گرفتم خاطرش و برای شما بنویسم
نوشته: احمد شیرازی