داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس با دختر عمو و زن عمو (۱)

سلام اسم من حسامه و دختر عموم زری من الان ۳۰ سالمه و دختر عموم ۴۰ین خاطره برای ۱۵ سال پیشه وقتی که من ۱۵ سالم بود و دختر عموم ۲۵ سالش بود
ما و عموم اینا از قدیم تو یه خونه ویلایی بزرگ زندگی میکردیم که عموم یه دختر داشت هیکلش مثل باربی بود قد و وزنش هم متوسط بود من از وقتی که به سن بلوغ رسیدم بدجوری تو کفش بودم همیشه به عشق ش یه جق میزدم وقتی که میدیم تو حیاطه همیشه خودمو بهش نزدیک میکردم که خوب کس و کونشو دید بزنم عمو و زن عموم و دخترش صبح تا ساعت ۲ همیشه سرکار بودن طبق معمول پدر و مادرم من هم شاغل بودن وقتی که من بیدار میشدم هیچکس خونه نبود و اتاق عموم اینا که سه تا اتاق داشت با ما سوا بود و من کلیدشو از روش یه کپی گرفته بودم وقتی که همه میرفتن سر کار صبح من میرفتم در خونه عموم باز میکردم میرفتم سر کشوی دختر عموم که پر از شورت و سوتین بود تا شب هم میدیدی تموم نمیشد با شورت و سوتینش همیشه جق میزدم ابمو میپاشیدم روشون هر روز کار من این شده بود
یه روز که رفتم سر وقت کشوش دیدم یه بسته سیگار تو کشوش هست خیلی مغزمو درگیر کرد بعد چند روز که دختر عموم رفت حموم من رفتم حیاط دیدم چراغ حموم روشنه اخه حموم ما تو حیاط بود در حموم فلزی بود یه قسمت از در یه سوراخ کوچیک داشت که میتونستی داخل حموم ببینی رفتم نزدیک در حموم از تو سوراخ داشتم داخل حموم می دیدم که ید دفعه دیدم اه خانوم خانوما لخت نشسته داره سیگار میکشه از اون روز دیگه یه آتو دستم داشتم.
یه روز که دختر عموم اومد خونه ما نشست کنار من منم که داشتم تلویزیون میدیدم جوری نشسته بود که پشتش به من بود و داشت بلند با مادرم که تو اشپزخونه بود صحبت میکرد من دلمو زدم به دریا ضربان قلبم داشت تن تن میزد دستو بردم نزدیک کونش و مالیدم دستمو به کونش دیدم هیچ عکسالمی نشون نمیده همین طور دستو گذاشته بود رو کونش که جراتم بیشتر شد دستمو از پشت بردم تو شلوار گذاشتم رو کونش همین طور قلبم داشت میترکید ولی اون حتی به پشتش هم حتی یه نگاه نکرد
اون روز تموم شد تابستون شد ما رفتیم مشهد دختر عموم هم با ما اومد مشهد رسیدم مشهد هتل گرفتیم من و مادرم و دختر عموم شب شد ما در گفت من میرم حرم زیارت من و دختر عموم گفتیم ما خسته این فردا میریم حرم ما موندیم و مادر رفت حموم و دستشویی اتاق هتل با هم بودن من هم که خسته بودم خوابم برد دختر عموم میبینه بو گرفته پا میشه میره حموم بعد از اینکه اون میره حموم من دستشویم میگیره تو خواب پا شدم که برم دست شویی در باز کردم دیدم دختر عموم زیر لخت لخت داره حموم میکنه منو که دید یه جیغ محکم کشید و گفت گمشو بیرون منم که در بستم از پشت در بهش گفتم دستشویم داره میریزه ولی چقد سفیده لامصب اومد بیرون بعد از ۲ دقیقه من رفتم کارمو کردم دیدم تو رختنکن حموم شورتش اویزونه یه جق زدم پاچیدم روش که بفهمه کار منه بعد ۲روز از مشهد اومدیم یه روز که رفت حموم از سر کار زود اومده بود کسی خونه نبود دلمو زدم به دریا گفتم باید بکنمش امروز حتما رفتم دیدم از سوراخ در حموم که داره سیگار میکشه از همون سوراخ یه عکس انداختم اومدم تو خونه همیشه گوشیشو با خودش میبره حموم اهنگ گوش میکنه یا با دوستاش صحبت میکنه یه پیام بهش دادم بهش گفتم سلام سیدم سین زد گفت سلام بهش گفتم من از تو چیزی میدونم که هیچ کس نمیدونه با پرویی جواب داد من که چیز مخفی ندارم از کسی بترسم گفتم مدرک دارم گفت ببینم گفتم از بفرستم ببینی در حموم باز میکنی بیام تو باهت صحبت کنم گفت اول بفرست عکس سیگار کشیدنشو براش فرستادم درم سین زد جواب داد ای کسکش اینو کی انداختی تو رو خدا بکسی نگو آبروم میره گفتم یه شرط داره در حموم باز کن تا بیام بهت بگم دیدم بعد ۳۰ ثانیه پیام داد بیا در قفلشو باز کردم منم که از قبل قرص تاخیری انداخته بودم رفتم پشت در حموم در حموم هول دادم دیدم بازه رفتم تو دیدم فقط حوله پیچیده از بالا سینه هاش تا روناش پاهاش مثل برف سفید بود رفتم کنارش بهم گفت این عکس که به کسی نشون ندادی گفتم نه گفت حالا شرطتو بگو گفتم خودت که بهتر میدونی گفت اره خودمم حدس میزنم گفتش چرا هرروز با لباس های زیر من جق میزنی میپاچی روشون ابتو فکر میکردی من کسخلم همینو که گفت دیدم خانوم خودش خیلی وقته میخواره رفتم نزدیکش حوله کشیدم لخت شد جلو اوش ترسید رفت نزدیک تر از لباش یه لب گرفتم همین طور که داشتم لب میگرفتم رفتم پایین تر گردنشو میخورم وبا دستام کسشو میمالیدم اهش بلند شده بود که یک دفعه صدا در اومد از قلبمون واستاده بود رفتم از تو سوراخ دیدم زن عمومه از سر کار اومده به دختر عموم گفتم چیزی نیست فقط صدات در نیاد مادرته رفت تو رفتم نزدیکش دوباره از لب گرفتم بعدش دیدم داغ کرده زود شلوارمو کشید پایین کیرم گرفتم با دستاش کیرم ۱۶ سانت بود نشست جلوم کیرمو کرد تو دهنش ساک میزد کسکش حرفه ای بود بعد اینکه ساک زد بهش گفتم پرده داری گفت نه خیلی وقته زده شده گفتم دراز بکش کف حموم دراز کشید بعد من رفتم روش بعدش کیرم تا ته کردم تو کسش همینجوری داشتم تلمبه میزدم که اهش بلند شده بود بهش گفتم یواش تر مادرت میفهمه بعد ۵ دقیقه که داشتم تلمبه میزدم بهش گفتم بعد جوری تو کف کونتم گفت نه درد داره تا حالا از پشت نداده گفتم مشکل نداره شامپو میزنم لغزنده میشه بعد با زور برش گردوندم به شکم خوابید داشت میگفت نه نمیدم گفتم مشکل نداره عکستو به همه نشون‌میدم شل کرد گفت مشکلی نداره بکن منم شامپو یه مقدار زدم به کیرم اروم کردم تو کونش اولش یه اهی کشید بعدش اروم شد منم اروم اروم داشتم تلمبه میزدم تو کونش بعد از ۱۰ دقیق ابم اومد ریختم تو کونش همونجا پا شدیم رفتیم زیر دوش همدیگه شستیم در حالت شستم داشتیم همین طوری لب بازی میکردیم…
ادمه دارد

نوشته: حسام

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها