داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

زن ذلیل مرد ذلیل 4


ساغر آب کیر قدرتو خورده بود ولی قدرت ول کنش نبود . کیرشو از دهن ساغر بیرون کشید و اونو به سر و صورت زنم می کوبید . خیلی لذت می بردم کیف می کردم که داره زنمو سکه یه پول می کنه . چسبید به سینه هاش . مثل انار درسته پوست نکنده ای که میخواد آب لمبوش کنه با آخرین زورش بهش فشار می آورد . آدم فکر می کرد که اون فکر می کنه که داخل سینه های زنم دونه های انار وجود داره . به درک که سینه هاش از فرم و ریخت افتاد . چیزی که به ما نمی ماسه . شاید این جوری باد و فیسش بخوابه . دستشو از پشت گذاشت لای پای ساغر پاهاشو تا اونجایی که جا داشت باز کرد و کوسشو با آخرین زورش تو دستش فشار می داد . اما خیسی و لغزندگی کوس ساغر باعث می شد که پنجه قدرت سر بخوره و اون جوری که ارباب می خواد به برده اش فشار نیاد . لبختد رضایت از گوشه لبام محو نمی شد . دوست داشتم برم جلو و از قدرت تشکر کنم ولی از عواقب اون و انتقامجویی زنم می ترسیدم . رفت سراغ قوطی نوشابه . چند تا قوطی نوشابه خانواده خالی دو رو برش قرار داده بود . بزرگترینشو که از اون قوطی های دو لیتر و خوردی بود بر داشت و به طرف کوس ساغر یورش برد ..قدرت : این قوطیها که همش پلاستیکیه کاش شیشه ایشو داشتی بیشتر بهم حال می داد . خودتم بهتر می تونستی ارضا شی . یه خورده از سر قوطی رو گذاشت تو کوس زنم . ساغر جیغ می کشید -نههههههه نههههههه دردم میاد کوسسسسسم می سوززززه . خواهشششششش می کنم یه  کار دیگه بکن -برده و اعتراض ;/;من میخوام جرررررت بدم تو چیکاره ای که داری بهم غر می زنی . قوطی بزرگو انداخت و رفت از تو یخچال یه شیشه آبلیمو ورداشت -ببین کنیز غرغرو اگه زیاد غر بزنی اول آبلیمو رو خالی می کنم تو کوست بعد شیشه اشو . حالا لال شو و اعتراض نکن .. زورش میومد آبلیمو رو بریزه . سر شیشه رو باز نکرد . دورشو چسب لنت زد که نرم تر شه . شیشه رو از همون طرف فرو کرد تو کوس ساغر .-لطف این اربابو چه جوری میخوای جواب بدی ;/;اگه سرشو چسب نمی زدم کوست جر وا جر می شد .-آقای من قدرت پر قدرتم . دست شما درد نکنه شرمنده ام کردی . نصف شیشه رفت تو کوس ساغر . دیگه سعی نکرد بیشتر بذاره داخل . نه به این دلیل که آدم مهربونی باشه و دلش واسه زن جنده ام بسوزه بلکه نمی خواست مرده شوری بیفته گردنش . خیلی از تماشای این صحنه کیف می کردم . کون ساغر استیل خوشگلی پیدا کرده بود . این باطری آبلیمو هم طوری رفته بود تو کوسش که یه دایره قشنگ و هوس انگیز از کوسش درست شده بود که بی اندازه منو به وجد آورده بود . مثل آدمی که در مقابل دشمنش یه پناهی داشته باشه منم به قدرت قدرت می نازیدم . نتونستم جلو زبونمو بگیرم و گفتم قدرت خان یه شیشه دیگه هم داریم اگه بتونی توی سوراخ کونش فرو کنی بد نیست -قربون معرفتت بد فکری نیست . خیلی مردی داداش . ولی ممکنه وسطشون بخوره بهم . ساغر با عصبانیت سرم داد زد و گفت خفه شو یاور یادت باشه که به هم می رسیم . طوری منو کوبید که جا رفتم و از این که چرا همین جوری لال نموندم تاسف می خوردم . بعد از این که سی چهل دفعه ای باطری رو توی کوس ساغر حرکت داد کشیدش بیرون . فقط یه قسمتی از اونو فرو کرده بود تو کوسش . خوشم میومد چهره درهم و آشفته ساغرو می دیدم . نمیدونم نفس و هوسی هم واسش مونده بود یا نه ولی با همه این بی جونیها می دونستم هر وقت که قدرت بره دق و دلیهاشو سر من خالی می کنه . قدرت با قدرت کیرش به طرف همسرم حمله کرد . بدون این که با دستاش تکیه گاهی از اون واسه خودش درست کنه . کیر ناب خودشو از پشت اونم با سرعت و نیرویی فوق العاده فرستاد تو کوس زنم . ساغر آنچنان شتابی گرفت که به طرف جلو پرت شد و کیر قدرت از کوسش پرید بیرون و عیالم از پهلو پرت شد بیرون . قدرت خودشو انداخت رو اون . این بار از روبرو کیرشو فرستاد تو کوس ساغر . دستاشو گذاشته بود رو شونه های زن و نمی ذاشت تکون بخوره و خودشو نجات بده -جااااااان . حال میده . هر جوری که دوست دارم می کنمت . این جوری حال میده . این جوری عشق می کنم . این جوری گاییدنو عشق است . نمی دونستم که ساغر بیهوش شده یا داره کیف می کنه که دیگه صداش در نمیاد . خود قدرت هم یه لحظه ترس برش داشت . ببینم غش کردی ;/;قبل از این که جوابی بشنوه از چپ و راست گونه های ساغرو می نواخت . رفتم بالا سرش . صورتش قرمز قرمز شده بود -آب بیارم بریزی رو صورتش -نه یاور جان تو خیلی هوامو داری . خیلی بامرامی خیلی مردی . زنتو دارم جلو چشات میگام بازم مهمون نوازی خودتو داری -چاکرتیم قدرت خان . ما در مقابل شما صاحب زن نیستیم اصلا می خوای با خودت ببرش . برا خودت -داداش مال بد بیخ ریش صاحبش . بعدش انگشتشو گذاشت جلو بینی اش و اومد زیر گوشم گفت بیداره مواظب خط و نشونهاش باش . تا من هستم هیچ غلطی نمی تونه بکنه . دوباره مشغول گاییدن شد و منم دوباره گفتم آب بیارم ;/;-داداش ما خودمون آب داریم ولی زنت کیر گیر خوبیه . آخخخخخخخخ آخخخخخخ کوسسسسشششششش بالاخره داره آب کیییییییررررررررررمو میاره جاااااااااااان داره می ریزه هر چی داشتم داره میاد جوووووووون خالی شد خالی شد .ببینم مردونگی داری که بچه ما رو زیر پر و بالت بگیری ;/;-نوکرتم داداش حتی می تونه ازم ارث ببره (هرچند کوفتم نداشتم )کوس شر می گفتم این عیال ما قرص می خورد . از تماشای آب کیر مرد غریبه ای که از کوس زنم داشت می ریخت بیرون بی نهایت لذت می بردم و کیف می کردم .. ادامه دارد .. نویسنده .. .ایرانی .
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها