داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

رتبه یک حرومزادگیم (۱)

یه خونه داشتیم که قرار بود اجارش بدیم به بنگاه دار ندادم چون پول کمیسیون نمیخواستم بدم و توی دیوار آگهی اش کردم خیلیا زنگ زدن که حتی به مرحله بازدید هم نرسید تا اینکه یه خانم با صدای زیبایی باهام تماس گرفت اول صبح هم بود خیلی حالمو خوب کرد گفت میشه یکم تخفیف بدید؟ گفتم حالا شما بیاید ببینید نظرتون مثبت بود با هم کنار میایم گفت قول مردونه؟ گفتم واسه چی؟ گفت که باهام کنار میاید گفتم قول مردونه.
گفت ساعت 3 ظهر میرسم خدمتتون آدرس رو لطف می کنید؟
آدرس رو براش پیامک کردم نوشت ممنون عزیزم نوشتم خواهش میکنم. خودم یکم زودتر رفتم اما اون دقیقا ساعت 3 اومد یه خانم قد بلند چهارشونه مو مشکی مانتو جلو باز قرمز شلوار تنگ مشکی یه پیرهن سفید پوست سفید اما بدون آرایش کل خونه رو نشونش دادم یه چند تا مورد هم گفت که چون از صداش و ظاهرش خوشم اومده بود قبول کردم که با هزینه خودم براش نصب کنم گفت من پسندیدم حالا نوبت شماست قول مردونه؟ گفتم بله سر قولم هستم گفت ببین من 20 تومنم کمه اجاره هم بیشتر از این نمی تونم بدم چون ما از شهرستان اومدیم برای درمان شوهرم یهویی شد واسه همین 20 تومن کم داریم گفتم واسه همین شما تنها اومدید؟ شوهرتون بیمارستانن؟ گفت بله چون می خواستم اینجا جا داشته باشیم و یه دختر 18 ساله دارم که نمی تونستم مثله چند سال قبل که اومدیم تهران برای درمان روبروی بیمارستان بشینیم خیلی سخت بود اونجوری و کل داستان زندگیشو از زمان 17 سالگیش تا همون موقع برام تعریف کرد به ظاهر زن خوبی میومد بهش گفتم باید با کسی مشورت کنم نگفتید که این مبلغ رو کم دارید میشه تا فردا یا پس فردا خبرشو بهتون بدم؟
گفت فقط میشه زودتر جواب بدید؟ ما توی یه مسافر خونه هستیم که اوضاعش مناسب نیست گفتم چشم سعی می کنم زودتر جواب بدم و رفت فردا صبح رفتم همون بیمارستانی که گفت دیدم راست میگفت کنار دخترش توی حیاط بیمارستان نشستن و دارن چای و کیک می خوردن بدون اینکه منو ببینن برگشتم خیلی بهش فکر کردم ترجیح دادم کلا پول پیش ازشون نگیرم و به همون کرایه رضایت بدم یه ساعت بعد بهش زنگ زدم و توی همون بیمارستان قرارداد خونه رو بستیم چهارتا از پرستارها هم به خواست اون خانم به عنوان شاهد امضا کردن بعد قرارداد بهم گفت فکر نمی کردم اما خیلی مردی تشکر کردم و رفتم بهشم نمیومد زنی باشه که… . منم رفتم دنبال کثافت کاری های خودم و اصلا یادم رفت که چنین خانمی بوده یه دوستی خواهرم داشت ملیکا زمانی که دختر بود و با خواهرم دوست بود یکی دو بار برام ساک زده بود و یه بارم کردم توی کونش که از اون روز رفت دیگه نیومد تا اینکه اتفاقی پیداش کردم و با شوهرش رضا دوست شدم با شوهرش دوست صمیمی شدم و فهمیدم عرق خور قهاریه چه بساط های عرق خوری که خونشون راه نمی انداختم کم کم ملیکا هم راضی کردم که به یاد قدیم با هم عشق بازی کنیم نمیدونم چرا مثله سگ از این رضا عرق خور میترسید میگفت وقتی رضا هست نه حداقل بذار وقتی نیست یه بار وقتی رضا نبود رفتم یه پیرهن شلوار تنش بود میگفت من میترسم آرش اگر رضا بیاد؟
گفتم نترس بابا کشتی ما رو این رضا عرق خور چی داره تو ازش میترسی؟ باورتون میشه یکم برام خورد و شلوارشو کشید پایین گفت فقط زود تمومش کن منم کردم توشو تلمبه زدم فقطم میگفت زودتر زودتر وسطاشم گفت بسه بده برات بخورم تا ابت بیاد و ابم اومد و گفت برو دیگه یعنی جق میزدم بهتر از سکس با این ملیکا بود الکی گناه سکس با زن متاهل هم برامون نوشتن که اگر جق میزدم ثوابش بیشتر بود خواهرم اینا رفتن تور ترکیه خونشون خالی بود با هزار زور ملیکا رو کشوندم اونجا مانتوشو دراوردم دیدم یه شلوار پیرهن پوشیده شلوار پیرهنشو دراوردم دیدم یه شورت سفید چرک مرده که از بس شسته بودش رنگش رفته بود و لبه های شورت سیاه بود و وسطش جای لکه خون که چندین بار شسته بود اما نرفته بود و یه سوتین قرمز که تا دستش زدم باز شد خداوکیلی حالم بهم خورد این چیه؟ احساس کردم خجالت کشید لختش کردم و نگاهش کردم گفت آرش ققط زودتر گفتم ملیکا دهنتو می بندی یه کلمه حرف بزنی می گیرم انقدر میزنم در کونت که جای دستم بمونه این رضا عرق خوری که انقدر ازش میترسی جرت بده دهنتو ببند بذار من کارمو اونجور که دوست دارم بکنم گفت باشه باشه خفه میشم رفتیم با هم روی تخت می بوسیدمش و سینه هاشو میمالیدم مکشون میزدم گازشون میگرفتم دستمو بردم سمت کوسش کوسشو نوازش میکردم چوچولشو مالیدم انگشتمو کردم توی دهنش و بعدش کردم توی کوسش از خوشی داشت توی بغلم جون میداد میگفت خیلی خوبه چه حالی میده گفتم مگه رضا…؟ اصلا نذاشت جواب بدم گفت هیچ کدوم از این کارو رو نمیکنه فقط میگه بکش پایین میده توی کوسم آبش که اومد همونجا می خوابه گفتم پس الان یه حالی بهت میدم لذتشو ببری و رفتم وسط پاش و شروع کردم خوردن کوسش وای جیغ میزد از خوشی و لذت بعدش کردم توی کوسش و شروع کردم تلمبه زدن میگفتم خوبه؟ دوست داری؟
گفت عالیه توله سگ بکن ارش تندتر تندتر و بعدش گفتم آبم خواست بیاد بریزم کجا گفت هر جا میخوای بریز فقط کیرتو از کوسم در نیار توی کوسش تند تند تلمبه زدم و آبم اومد و خالی کردم توی کوسش اون یکم قبل من آبش اومد.
گفتم این سکسه نه اونی که توی خونتون انجام دادیم گفت واقعا این سکس رو حتی شب عروسیم نداشتم از اون روز کارم شده بود سکس با ملیکا…

نوشته: آرش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها