داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دروغ محض

دوست دارم عرفانم ، منم دوست دارم عزیزم. اینو گفتو اروم مثل یه بچه کوچولو خوابید ، سکس زیادی خسته اش کرده بود و الان تو بغل عشقش ارامش داشت. چشمای عرفان اما هنوز به سقف اتاق دوخته شده بود ، اخ مهتاب دخترک ناز چی میدونی ازعشقت،عرفانت،مردرویاهت…مرد!!! کدوم مرد چی میدونی از گذشته من دروغایی که من بهت گفتم فقط رویاهای دست نیافتنی زندگیم بود ارزوهایی که با بزرگ شدن من اونا هم بزرگتر شدن … فوق لیسانس برق از فلان دانشگاه،یه بابای پولدار،یه زندگی مرفه و خانواده ای که عرفان براشون با ارزش ترین چیز تو دنیاست …مهتابم،شیرین،ندا،فاطمه…دروغ به خدا این عرفان رویایی که میشناسین دروغ،دروغی که از روی نیازم به محبت گفتم اخه بدونه این دروغا کی عاشق یه پسر تپل که وضع مالی زیاد خوبی نداره با یه قیافه معمولی میشه،کسی که حتی واسه خاطر دوری از خانوادش چند ساله تنها زندگی میکنه،اخ مادرم چه زود رفتی. مهتاب هم مثل بقیه گول زبون چرب نرمم رو خورده بود،بیچاره بعضی وقتا بهم میگفت که واسم کمه تو لیاقت بیشتر از اینارو داری،منم پرو شدم و اولین چیزی که از دخترا میخواستمو ازش خواستم…سکس…سکسی بودوخیلی گرم و در درجه اول جذاب،میگفت پسری که بکارتشو برداشته هنوز اذیت و تهدیدش میکنه از این بهتر نمی شد من که میمیرم واسه دعوا و درگیری، وقتی شر اون پسر از سرش کم شد دیگه عرفانو همسر خودش میدونست. عزیزم عاشق طعم لباتم،فدای او سینه های خوشگلت،وای قربون اون ناز صورتی و مامانیت بشم… ناز تو که نازتر توپولی مهتاب… جون وای عمرم، 69 شدیم یه دل سیر خوردیم تقریبا فریاد میزدیم،لبابون دوباره بهم گره خورد حالا تنها نشون مردی من تا تهش تو نازش بود،حالتای مختلفو امتحان کردیم تا راضی شد منم همینطور…تو بغلم اروم گرفت والان خودشو مثل یه دختر کوچولو تو بغلم جا کرده… میدونم یه روز درست میشه ولی مهتابم هیچ زنی با واقعیت زندگی من کنار نمیاد این عادت زشت با من تا مرگ همراه … عزیزم پس تو نخوابیدی،نه مهتابم بخواب منم خوابم میبره… -یه رویای کودکانه-

نوشته: عرفان لاشی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها