دختر فیتنس کار
سلام به همه اسم من پدرام هست ۲۵ ساله میخوام براتون یه داستان سکس و فوت فتیش براتون تعریف کنم که برام اتفاق افتاد. دوستان شرمنده پز دادن نباشه اما من توی خانواده ثروتمند به دنیا آمدم پدرم تو کار طلا جواهر سازی هستش و این کارو از پدرش یاد گرفته بود که قبلا برای خانواده های سلطنتی طلا و جواهر میساخت من هم شغلشون رو ادامه دادم من بیشتر وقتا سرکار بودم فقط دو روز در هفته میتونستم باشگاه برم یا برم پیش رفیقم سهیل. سهیل تو کار پودر و پروتئین بدنسازی هست و خودش هم مربی گری میکنه یروز که داشتم تو خیابون تهران کار داشتم چشم خورد به یه باشگاه ماشینمو پارک کردم ساکمو از پشت صندلی عقب برداشتم رفتم تو یه مجتمع بزرگ بود دیدم تابلو زده باشگاه رفتم داخل یه تیکه پارچه جلو در آویزون بود از زیرش رد شدم رفتم داخل یه راهرو بود از راهرو رد شدم رسیدم به یه در که بسته بود درو هل دادم باز کردم دیدم یه جای کوچیک هست یه نفر با میز بود نشسته بود مسئول اونجا تا منو دید از رو صندلی بلند شد امد نزدیکم گفت جناب میتونم کمکتون کنم گفتم امدم تمرین گفت فلان قدر میشه ورودی مسئله ای نبود کارت کشیدم تا خواستم برم طرف بهم گفت جناب فقط یه مسئله آروم بهم گفت فقط ما باشگاهمون مختلط هست فقط اگه امکانش هست مراعات کنید البته من قبلا تو خارج باشگاه مختلط رفته بودم اما تو ایران فکر نمیکردم به طوری بخوره بهش گفتم چشم حتما و رفتم از پله ها پایین و یه باشگاه بزرگ با کلی وسایل و دوچرخه و تردمیل و در کمال تعجب دید درست میگفت هم مرد بود هم زن البته اونروز باشگاه کمی خلوت بود منم برای اینکه ضایع و ندیده بازی در نیارم عادی رفتم سمت دستگاهی و شروع کردم به تمرین کردنم با چند تا دستگاه تمرین کردم و رفتم تا سمت جا دمبل ها دمبل بردارم یدفعه یه دختر خانوم جوونی امد کنارم مثل اینکه میخواست دوتا دمبل سبک ور داره بهم گفتم جناب ببخشید میتونم منم دمبل بر دارم منم کشیدم کنار و با احترام گفت بله ببخشید خانم حتما بفرمایید من الان میرم کنار گفتم ممنون و دمبل هاشو ورداشت همون کنار شروع کرد تمرین کردن.
مشخصاتش
(یه دختر با چشمای درشت قهوه ای ابرو های کشیده دماغ کشیده عروسکی لبای معمولی با موهای دم اسبی بسته شده مشکی با قد ۱.۷۰ و زیرپرهن شلوار ورزشی یه کتونی مشکی با جوراب مچی مشکی یه قوزکش معلوم بود سینه های خوبی داشت فکر کنم ۷۰ بود سینه هاش با کون معمولی کمی بزرگ ورزشکاری بدن فوقالعاده آماده سکسی و سفت)
منم همونجا شروع کردم کنارش دمبل زدن همش چشمم بهش خیلی دوست داشتم باهاش سرو صحبت رو باز کنم بهش گفتم خانم شما چه بدنی دارید گفت چی گفتم یعنی اینکه خیلی خوبه شما دارید بدنتون رو روی فرم نگه میدارید گفتم خواهش میکنم خیلی ممنون نظر لطفتونه گفتم چند وقته دارید کار میکنید گفت ۲ ساله گفتم پودر اینا چی استفاده میکنید بهم گفت آره کم شما خودتون میفروشید گفتم من نه اما خودم از دوستم سهیل تهیه میکنم محصولاتشم حرف نداره خواستید بیاید از دوست من تهیه کنید من تضمین میکنم بعد بهم گفت خیلی ممنونم چند ماه دنبال مکمل فروش مطمئن میگردم شماره این دوستتون رو بهم میدید گفتم حتما تو جیب شلوارم هست تو کمد قبل رفتم وایسید من حتما اون کارت رو بهتون بدم اونم گفت حتما گفت شما هر روز میاد گفتم من فقط روز های زوج میام باشگاه گفتم اسمتون چیه میتونم بپرسم گفت شقایق هستم گفتم منم پدرام هستم خوشحال هستم از آشناییتون بهم گفت ممنون همچنین گفتم دبیرستانی هستید گفت نه دانشجو هستم گفتم دانشجو بهتون نمیخوره. خیلی جوونید و از این کصشرا خندید و گفت ممنون گفتم بعد باشگاه وقتتون خالیه گفت چطور گفتم اگه افتخار بدید با هم بریم یه قهوه بزنیم گفت بدم نمیاد اما امروز نمیتونم بیام بزاریم فردا ساعت ۳ گفت موردی نداره که گفتم به هیچ وجه چه موردی پس شما بعد باشگاه شمارتونو بهم بدیم که در ارتباط باشیم اونم گفت باشه و هیچی بالاخره تونستم باهاش رفیق شم بعد باشگاه هم ازش خواستم که هر جا میخواد بره برسونمش که اولش کلی تعارف کرد و نه گفت تا بالاخره راضی شد رسوندم دم در خونشون خونشون تو شهرک غرب بود من با شقایق ۱ ماهی رفیق بودم و یبار باهاش رفتم پیش سهیل برای خرید مکمل تا قبل اون روز فقط عکس شقایق رو به سهیل نشون داده بودم تا حالا باهاش مغازه سهیل نرفته بودم تا اینکه اون روزی که باهاش رفتم مغازه سهیل. هم برای خودم هم برای شقایق مکمل خریدیم بعد توی این ۱ ماه رابطه هی من سعی میکردم هر طوری شده با شقایق سکس کنم حتما چند بار تو ماشین جاهای مطمئن سینه هاشو خوردم اما اجازه ادامه دادن بیشتر نمیداد میگفت فعلا نه تا بعدا البته من فوت فتیش هم داشتم من میخواستم که پاهای شقایق برسم اما هنوز این مسئله رو پیشش مطرح نکرده بودم تا یروز بعد باشگاه شقایق رو سوار ماشین کردم رفتیم خارج شهر نزدیک کوهی جایی که کسی مزاحم نباشه بعد چند تا صحبت سکسی شروع کردم اول گردنشو بوس کردن بعد رفتم سراغ لبش لبشو میبوسیدم اونم لذت میبرد بعد دکمه های مانتوشو باز کردم سینه هاشو از تو سوتین درآوردم بدنش و سینه هاش بوی سکسی میداد شروع کردن اول سینه هاشو مالیدن بعد کل سینشو اول چپیه بعد راستیه یکی به یکی نوبت به نوبت پشت سره هم سینه های ۷۰ سفتشو طوری میخوردم و میک میزدم که ناله شقایق کل اون منطقه رو پر کرده بود همزمان که داشتم سینه هاشو میخوردم یکی از دستامو آروم آروم از روی شکمش آروم آروم میبردم پایین و دستمو کردم تو شلوارشو کصش خیس خیس بود شروع کردم کصشو اول آروم مالیدن یواش یواش تندش کردن بعد تو همون حین مالیدن انگشت وسطم رو هم کردم داخل و شروع به مالیدن کردم شقایق لباشو گاز میگرفت خفیف ناله میکرد بعد چند دیقه مالیدن شقایق بدنش لرزید و ناله کرد که فکر کنم ارضا شد من دستمو از تو شلوارش درآوردم و با دستمال توی ماشین پاک کردم و دوباره شروع کردم به لب گرفتن از شقایق بعد بهش گفتم عزیزم من یه چی دیگه هم ازت میخوام گفت چی عزیزم گفتم پاهات خیلی دوست دارم باهات فوت فتیش کنم گفت یعنی با پاهام چیکار کنی بهش قضیه فوت فتیش رو گفتم اونم در کمال تعجب گفت نمیدونم اخه الان جورابای باشگاه پامه پاها و جورابام عرق کردن و بو میدن مطمئنی ضرری نداره گفتم نه بابا خیالت راحت انقدر گفتم تا با تردید قبول کرد جفت صندلیارو خوابوندیم من به کمر خوابیدم شقایق هم نشست روی رونام کتونی هاشو گرفت جلو صورتم زیرشون دیدم سایز پاش ۳۹ زده کتونی هاشو بنداشو شل کرد از پاش درآوردم اونم زیپ شلوارمو باز کرد و شروع کرد کیرمو مالیدن جوراب مچی های سفید که زیرش لک لک های کوچیک سیاه افتاده بو کردم جورابشو بوی شدیدی میداد منم با این بو دیوونه شده بودم و هی دماغمو میچسبوندم به پاهاشو جوراباشو بو میکردم و پاهاشو بوس میکردم شقایق هم میگفت ای پدرام چطور میتونی این کارارو انجام بدی بعد چند بار بوس کردن و بو کردن جورابش نوک پاهای چپشو کردم تو دهنمو شروع کردم جورابشو لیسیدن شقایق با چشمای متعجب و دهن باز فقط داشت نگاه میکرد شروع کردن لیس زدن نوک های جورابش جوراب چه مزه عرقی میداد بعد چند دقیقه همون پاشو رفتم رو کفش زبون میکشیدم بعد سراغ پاشنش بعد پای راستش بعد چند دقیقه که پای راست رو هم لیس زدن دست انداختم جوراباشو از تو پاش درآوردن چی می دیدم انگشتای پاک کشیده. خوش تراش خوشگل با لاک سفید بدون معطلی رفتم دوباره سراغ پای چپش اول چند بار انگشتاشو بوس کردم و بو کشیدم و بعد شروع کردم از بزرگه به کوچیکه بوس کردن بعد شروع کردم خوردن انگشتاش دونه دونه خود انگشتارو لاشونو تا شصتش بعد انگشتاش رفتم سراغ کف پاش چه کف پای صاف و نرم قوس داری حسابی لیس زدم و دندون کشیدم رسیدم به پاشنش در حین لیسیدن پاشنش شقایق که داشت کیرمو میمالید آبم اومد ارضا شدم شقایق تا دید من آبم اومد گفت بسه دیگه ادامه ندیدم بقیش باشه واسه جا و وقت مناسب منم موافق بودم تو ماشین سخت بود آخه از اونطرفم تلفن شقایق زنگ خورده بود مثل اینکه مادرش بود گفتم بیا خونه نمیدونم چیکارش داشتن زیاد سوال پیچش نکردم چون از این کارا و فضولی ها زیاد خوشم نمیاد شقایق از رو من بلند شد هر کدوممون نشستیم سر صندلیمون و صندلی هارو درست کردیم و من شروع کردم بستن زیپ و دکمه شلوارم اونم شروع کرد پوشیدن جوراب و کتونیش و راه افتادیم که بریم. اون روز گذشت و سکس ما نیمه کاره موند و منم دیوونه این بودم دوباره یه شرایطی پیش بیاد که من بتونم دوباره با شقایق سکس کنم من بخاطر اجازه ندادن پدر مادرم خونه مجردی نداشتم اونم بخاطر احترامی بود که که واسه خودشونو حرفشون قائل بودم تو این مدت نه خونه ما خالی میشد نه خونه شقایق که ما بتونیم سکس کنیم تووماشین هم که اصلا راحت نبودیم منی که داشتم از حشریت دیوونه میشدم فهمیدم سهیل قراره چند هفته بره شهرستان و نیست قبلش بهم کلید رو داد تا هر وقت ۲ روز در هفته به خونش سر بزنم منم خوشحال از اینکه بالاخره یه خونه جور شده بود چهارشنبه بود و رفتم باشگاه اتفاقا با شقایق هم بودم خودم هم رفته بودم دنبالش بهش تو باشگاه گفتم یه خونه خالی گیر آوردم و میتونیم بالاخره سکس کنیم اونم مخالفتی نداشت بعد تمرین بقدری با عجله رفتیم رختکن تا لباسامونو عوض کنیم و بریم من انقدر سریع انجامش دادم که شقایق حتی فقط نکرد لباساشو عوض کنه فقط یه تیشرت روی همون زیر پیرهنش پوشید و امد سوار ماشین شد و منم گازش رو گرفتم سمت خونه سهیل توی راه شقایق داشت کلی غر میزد که چرا انقدر عجله کردی نذاشتی لباسمو عوض کنم و داشت دعوام میکرد و باهام قهر کرده بود منم تو همون ماشین تا برسیم دم درو بریم تو خونه بشینیم روی مبل هم قهر بود و من داشتم از دلش در می آوردم تا بالاخره یکم آروم و شد کوتاه امد بعد شروع کردم دستشو بوس کردن گونشو بوس کردن بعد شروع کردم حسابی ازش لب گرفتن شقایق چون هنوز باهام قهر بود همکاری نمیکرد اما بعدش کم کم نرم شد و بهم ملحق شد بعد چند دیقه خوردن لباش رفتم آروم پایین سمت گردنش و یه چند دیقه گردنشو خوردم شقایق یواش ناله میکرد بعد رفتم سراغ پاها و جورابش ایندفعه هم جوراب مچی پاش بود کفش سیاه نبود چون تازه امروز پوشیده بودتش و فقط بخاطر کتونی و تمرینش جوراب و پاهاش بو گرفته بود منم با اشتیاق و ذوق تمام دوزانوا نشستم جلوی پاهای شقایق اون روی مبل بود من روی زمین اول خم شدم و فقط ۱ یا ۲ دیقه تا تونستم همه جای جورابش رو بوس کردم و بو کشیدم اما لیس نزدم بعدش پای چپشو گرفتم تو دستم شروع کردم مثل قبل اما ایندفعه از پاشنش نه از انگشتاش شروع کردم حسابی لیسیدن جورابش با اینکه جورابش رو تازه پوشیده بود اما میشد همچنان بو و مزه عرق رو تو جورابش حس کنی شروع کردم پاشنه پاشو حسابی لیس زدن و گاز گرفتن بعد چند دیقه رفتم رو کف پاش حسابی کف جورابشو لیس زدم و رفتم نوک جورابش و انگشتاشو لیس زدم بعد رفتم سراغ راستیه اونم مثل چپیه شروع کردم لیس زدن و شروع کردم در آوردن جوراباش دست انداختم جفت جوراباشو درآوردم گذاشتم کنار مبل ایندفعه هم لاک سعید زده بود به پاهاش بعد شروع کردم دوباره از پای چپش ایندفعه از انگشتاش دیگه خیالم راحت بود نه توی بیرون هستیم نه کوهی نه ماشین نه جایی که اینو اون بیان و راحت نباشیم توی خونه مطمئن بودیم همون اول هم که امده بودیم در رو هم قفل کرده بودم شروع کردم آروم آروم یکی یکی تمام انگشتای پای چپشو لیسیدن تا شصتش اونم گذاشتم تو دهنمو حسابی لیسیدمش بعد انگشتاش رفتم سراغ کف پاش کف پای نرم و قوص دار حسابی لیس زدم بعد رفتم سراغ پاشنش و شروع کردم لیسیدن و گاز گرفتن پاشنش بعدم نوبت پای راستش اونم مثل چپیه مو به مو انجام دادم و بعد یه فوت فتیش حسابی وقت سکس بود از جام بلند شدم و روبه روش وایستادم دوباره ازش لب گرفتم و بعد پیرهن و شلوارمو درآوردم حتی شرتمو کامل لخت لخت شدم دست شقایق رو گذاشتم روی کیرم یه چند بار برام مالید و بعد شروع کرد ساک زدن برام نه آنچنان حرفه ای نه اونقدر هم نا بلد که دندون بزنه معمولی ساک زد برام و منم کلی لذت بردم بعد پیرهن و زیر پیرهن و سوتینشو درآوردم اون سینه های سفت و ۷۰ داشت نگاه کردن بهش دیگه دیوونم میکرو دیگه طاقت تاق شده بودم مثل وحشیانه افتادن به جون سینه هاشو تا میتونستم مالیدم و خوردمشون به قدری وحشیانه میخوردم که ناله شقایق حسابی بلند شده بود طوری که کل خونه رو پر کرده بود طوری که میترسیدم یا همسایه ها بریزن داخل یا پلیس تا آنقدر بعد چند دیقه از سینه هاش دست کشیدم رفتم سراغ اصل کاریش خودم دکمه های شلوارشو باز کردم و شلوار و شرتشو با هم کشیدم درآوردم کصش بی مو بود و خیس و تمیز و فوقالعاده دوباره مثل وحشیا افتادم به جون کصش دوباره شقایق آه و نالش بلند شد مثل هر طور که فکرشو کنید کصشو میخوردم و میمالیدم از زبون کشیدن و میک زدن و تا زبون تو انداختن طوری خوردم که شقایق ارضا شد و بدنش لرزید من پاشدم دست کردم تو جیب شلوارم دوتا کاندومی که از قبل خریده بودم رو دوتاشون آوردم یکیشو گذاشتم روی دسته مبل یکیش رو هم کشیدم رو کیرم بعد این هم لیس زدن و مالیدن شقایق کیرم مثل سنگ شده بود سفت سفت پاهای شقایق رو دادم با کصشو تف زدم کیرمم همینطور اول یه چند بار مالیدم به کصش بعد کردم تو کصش وقتی رفت تو شقایق ناله ریزی کرد پرده نداشت اما همچنان تنگ بود ما شروع کردم حسابی تلمبه زدن و شقایق هم حسابی ناله میکرد چه کص تنگی داشت بعد چند دیقه بهش گفتم برگرد داگی شو و دوباره کردم تو کصشو شروع کردم تلمبه زدن من همینجوری تلمبه میزدم و شقایق هم ناله بعد تو همون حالت داگی به شکم خوابوندمش خودمم هم خوابیدم روش شروع کردم حسابی تلمبه زدن و بعد چند دیقه ارضا شد از رو شقایق بلند شدم و کاندوم رو درآوردم و دومیه رو انداختم دوباره نشستم روشو شروع کردم تلمبه زدن و با دستام هم لپای کون سفت و ورزشکاری سکیشو داشتم میمالیدم بعد چند دیقه رفتم برای پوزیشن آخر خودم بلد شدم شقایق هم بلند شد بعد من نشستم رو مبل شقایق هم نشست روی من طوری که صورت و سینه هاش میفتاد روبه روم بعد من شروع کردم ایندفعه سریع و محکم تر تلمبه زدن طوری که خوردن کیرم رو به سقف کصش حس میکردم شقایق هم داشت شدید ناله میکرد تلمبه میزدم و با لپای کونش هم کر میرفتم تو همون حین سینه هاشو که میدیدم نتونستم طاقت بیارم و شروع کردن سینه هاش رو هم خوردن هم تلمبه هم ور رفتن با کونش هم سینه هاش شقایق هم شدید تر از قبل داشت ناله میکرد طوری که ایندفعه جفتمون ارضا شدیم بعد چند لحظه بغل هم ولو شدیم و بعد پاشدیم من کاندوم رو درآوردم و رفتم دستشویی شقایق هم رفت حموم و این بود من هر ۲ روز در هفته میرفتم با شقایق خونه سهیل هم به خونش سر میزدم هم سکس میکردیم حتی تو این چند هفته بیشتر از دوبار هم در روز باهم سکس میکردیم و الان چند ماهی میشه که باهاش هنور تو رابطه هستم و بقیه سکس هامون هم همینطور بوده فقط با چند تا تفاوت دیگه خب دوستان این بود از داستان من امیدوارم خوشتون امده باشه مرسی که وقت گذاشتید خداحافظ.
نوشته: پدرام