چندوقت پیش بایه دختر دوست شدم که بچه محله عبدل اباد بود.چقدر خوشگل بود چقدر سکسی. کاملا طبیعی بودونژاد اصیل ازاونایی که بچش هم خوشگل میشه نه این که مامان عملی هلو بچه لولو . این دوست دخترما که اسمش زهرا بود لات ومشتی هم بود ولی خانواده داغونی داشت مادرش که کلفتی میکرد پدرشم همیشه ته جوب بود.اگه ریانباشه وفحش ندید من بچه ضرابخانه هستم وبابام پولداره.الان نمیدونی چرا اینارو گفتم ولی الان میخوام جریان یکی از سکسام باهاش بگم.یه شب بردمش تواپارتمانم تو ونک ویه غذای مشتی مهمونش کردم وچند پیک شراب اصل وارداتی باهم خوردیم.کم کم لب تولب شدیم رفتیم اتاق خواب
وبازم لب تولب شدیم.بعد خوابید روتخت وگفت اول توباید لیس بزنی دفعه پیش من اول زدم.خلاصه منم نامردی نکردم وشلوارش کشیدم پایین وکس سفید وکاملا تمیزشو یک لیس مجلسی درست حسابی زدم که دیگه داغ داغ شد ودادش رفت. هوا بعد رفتم سراغ ممه هاش که ۸۵ نیستن ولی خوب ودرحد معمولین وانقدر مک زدم که دیگه کبودشد.بعد بلند شدم نشستم روتخت وگفتم حالا نوبت تو.اونم اومد وشروع کرد ساک زدن.چقدر حرفه ای ساک میزد کیرمو باولع خاصی میخورد.خوشبختانه تاخیری انداخته بودم وگرنه ابم میپاشید.بعداز چنددقیقه ساک زدن گفت زودباش بکن کسم میخاره.من بلند شدم وبایه حرکت سریع پریدم پشتش پوزی
شن داگی کردم توکسش وتلمبه زدم اونم رفت توفضا ومیگفت تندتند بکن.بعد برگردوندمش به پشت خوابوندمش ودوتابوس از لبش گرفتم وسینه هاشو مالیدم وهمزمان توکسش عقب وجلو میکردم.زهرام اه وناله میکرد ومیگفت منوبکن سینا توعشقمی سینا.منم رفتم زیرگوشش ودرحین تلمبه زدن ازش تعریف میکردم.زهرا تو عشق منی مال خودمی تااخر عمر میخوامت فقط مال من باشی توبهترین زن جهانی دوست دارم.بعداز چنددقیقه عقب جلوکردن ابم اومد وریختم روی شکمش اونم چندبار ارضاشد حین سکس.خلاصه اون شب گذشت وفرداش بایه دسته گل ویه قوطی شیرینی وهمراه خانواده رفتیم عبدل اباد والان زهرا زنمه.
نوشته: سینا