داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

خوابگاه

سلام
خیلی وقته انجمن کیر تو کس نیومدم شاید دو سال ، خب من خیلی کوتاه براتون تعریف کنم که سال اول من پرستاری قبول شدم ، ی سال پشت کنکور نشستم بعد از کنکورم ، همون روز بعدش راهی تهران شدم برا کار چون شهر ما کوچیکو کار پیدا نمیشه ، بعد ی ماهو نیم جواب کنکور اومد خیلی خوشحال شدم و راضی بودم از رتبم انتخاب رشته کردمو و پزشکی بیرجند قبول شدم اول مهر بود که از تهران برگشتم شهر خودمون برای ی سری کار پرونده مدرسه و رزومه اینا ، قرار بود برم بیرجند برا ثبت نام دانشگاه، با سه میلیون تومنی که کار کرده بودم ی موبایلو لباس و اینا خریدم و کلا چمدونامو بستم راهی بیرجند شدم ، که گفتن زود اومدی برو هشتم بیا ، باشون حرف زدم که من راهم دوره و نمیتونم هزار کیلومترو برم و بیام ، خلاصه گفتن خوابگاه هنوز راه نیفتاده ولی رئیس دانشگاه گفت میتونی بری تو خوابگاه ی تختم بت میدیم . بعد با تلفنش ب یکی زنگ زدو گفت ی لحظه بیا اتاق من .بعد چند دیقه ی پیر مرد اومد تو گفت جانم دکتر جان . رییس دانشگاه م بش گفت یکی از اتاقای خالی خوابگاه رو این چند روز استثناً بم بدن تا خوابگاه راه میوفته . اونم گفت چشم دکتر ، به منم گفت با اقا صابر برم که اتاقو بم بده . نه مسول خوابگاه بود نه نگهبان ، خوابگاه پشت دانشگاه بود رفتیم سمت خوابگاه ، رفتیم تو ، بوی رنگ و بوی نقاشی ساختمونو ، بشکه ، و اینا ، یکی از ایتاقارو خالی کردیم ، دو تا تخت کهنه و دربو داغون م تو حیاط بود یکیشونو اوردیم تو و گفت در حیاطو از پشت قفل میکنم چون هنوز نگبان و اینا نداره ، ساعت 6 عصر بود پاییز 96 هوام تقریبا داشت تاریک میشد . رفتم تو حیاط ی سیگار روشن کردم بعد ی ربع در حیاط باز شد همون مرده بود صابر با ی پسر همسن خودم اومدنو گفت این پسره م اومده برا ثبت نام ولی اتوبوس نیست که برگرده شهرشون امشبو اینجا میمونه فردا میره شهرشون . پسره خیلی قیافه ش دوس داشتنی بود . قد کوتاه . ریزه میزه . بامزه . اقا صابر رفتو درو از پشت بست ماام ی تخت دیگه تو حیاط بود اونم بردیم داخلو هی با هم حرف میزدیم گفت که پرستاری قبول شده و و حرفای عادی بعد حرفامون رفت سمت دوس دختر و اینا کم کم رفت سمت سکس و از این حرفای پسرونه ، غذا تو چمدونم بود با هم خوردیمو مشغول گوشیامون بودیم من تو تلگرام با دوس دخترم سکس چت میکردم ،حسابیم شق کرده بودم ، ساعت 11 شب بود، بلند شدم شلوارمو در بیارم زیر شلواری بپوشم . همین که شلوارمو دراوردم کیرم از زیر شرتم حسابی زده بود بیرون بعد گفتت اوووووه اون چیه منم فورا زیر شلواریمو پوشیدم گفتم خخ کیره دیگه !! گفت : چرا انقد بزرگو درازه ؟ گفتم مال تو کوچیکه ؟؟ هیچی نگفت ، گفت میشه یبار دیگه ببینم ؟؟؟ منم گفتم زشته بااو، بعد زیر شلواریمو کشیدم پاین گفتت اوو . حسابی داغ کرده بودم ، رفتم سمتشو گفتم دست میزنی بش ؟؟ یکم تامل کردو بعد با انگشت فشارش داد بعد شورتمو کشید پااینو داشت از تعجب شاخ در میاورد ، گفتم میخوریش؟؟ هیچی نگفت ، منم رفتم کنارش نشستمو هی برام میمالید کم کم راضیش کردم که بخوره خلاصه بگم تا 2 شب نخوابیدم به زورم تونستم نصف کیرمو بکنم تو کونش ، هی چیغ میزدو میگفت درد داره ، خداییشم اشکش در اومد ، فرداش بلند شدم ساعت 11 ظهر بود نه خودش بود نه وسایلیاش رفتم تو حیاط در حیاط قفل بود به اقا صابر زنگ زدم اومد درو باز کرد و رفتم بیرون نهار خوردم ، شب که برگشتم خوابگاه منتظر بودم پسره برگرده امشب براش برنامه داشتم ، گفت که پسره برگشته شهرشون حسابی حالمو گرفت خلاصه دانشگاه که شروع شد دو سه باری از دور دیدمش ولی هی که میرفتم سمتش فرار میکردو یبارم اتفاقی همدیگرو از نزدیک دیدیم انگار نه انگار منو میشناسه .الانم که چند ماه از اون روز میگذره هر از گاهی برا چاپ میرم تو دانشکده پرستاری میبینمش صداش میکنم اصلا جواب نمیده . ممنون که خوندین

نوشته: دانشجو

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها