داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

خانوما ساکت 39

آزاده فکر می کنی من خیلی هوس بازم ;/; اصلا بهم میاد ;/; آزاده رو بی حسش کرده بودم . اصلا نمی تونست حرف بزنه و جوابمو بده . -آره ;/; من هوسبازم .;/;اگه این طور فکر می کنی اگه مثل اون دخترای لوس و بی ادب فکر می کنی بگو تا دیگه بغلت نزنم .. اون که طوری رفته بود توی حس و می دونم دلش می خواست همونجا در جا لختش می کردم که فقط سرشو به علامت نفی تکون می داد و تازه لبشو خیلی آروم باز کرد و گفت -نهههههه نههههههه آقا هوشیار کی گفته .. خودم قانعشون می کنم که اصلا همچین چیزی نیست و من خیلی وقته که شما رو می شناسم . -زبون همو به خوبی می فهمیدیم . شایدم به خوبی فهمیده بود که من خیلی ها رو گاییدم . چون باید متوجه تکنیک من می شد . چه می دونم شایدم از بس ساده و خوش قلب بود چیزی رو متوجه نشده باشه . تاپ و سوتینی واسش نذاشتم اونو به یه گوشه پرتش کرده لحظاتی بعد دستام دور کمرش قفل شده بود و هر دو مون رو تخت بودیم . اونو به خودم چسبونده بودم . تسلیم و مسخ شده بود . می دونستم باید چیکارش کنم . اجازه ندادم که سینه هاش نفس بکشه . بوسه هامو از لباش کشوندم به طرف سینه ها و نافش .. . حرکت سینه و نفسهاش نشون می داد که داره با تمام وجودش و با تمام سکوتش فریاد می زنه که لختش کنم . اوخ آزاده آزاده واقعا که تو هم مث بقیه دخترا هستی . من نمی دونستم اگه می دونستم خیلی پیش تر از اینها لختت می کردم . اون وقتا که هیشکی رو دو ر و برم نداشتم . پس چرا هیچی نشون ندادی .. بیش از گذشته فهمیدم که دخترا هم مث ما پسرا یه شرم و حیای خاصی دارن . شاید خیلی وقتا با تمام وجودشون بخوان که خودشونو در اختیار جنس مخالفشون قرار بدن اما انتظار شروع حرکت از اونو دارن و ما پسرا یه استرس خاصی داریم که نکنه اون دختر خانومه بهش بر بخوره . بزنه زیر گوشمون یا خیلی محترمانه یه چیزی بارمون کنه . واسه همین منتظر یه چراغ سبزی از طرفش هستیم . پوشش بعدی آزاده رو هم از پاش در آوردم . حالا فقط با دو تا شورت رو بروی هم بودیم . انگاری یه خورده هوشیار تر نشون می داد . به موشکی که لای پا و شورتم آماده شلیک بود نگاه می کرد . سرمو چند بار اونم خیلی آروم و با لبخند تکون دادم که یعنی این قدر به فکرش نباش اون خودش راه خودشو بلده . وقتی که تا اینجا اومده بقیه شوهم میره . دستاشو گذاشته بود رو سینه هاش و با خودش ور می رفت . تند و تند نفس می زد . چقدر نیاز داشت . من مثل یه آدم سیری بودم که از گرسنه هایی مث آزاده خبر نداشتم . شاید وقتی اون این داستانها رو در مورد من شنید بیشتر از این که تاسف بخوره حسرت می خورد که چرا این همه مدت از من غافل مونده از این که یه چراغ سبزی نشون نداده تا من سراغ بقیه نرم . -آزاده می دونی که خیلی دوستت دارم .. -نهههههه ..این منم که خیلی دوستت دارم .. این بار من طاقباز رو تخت قرار گرفته و کمر دختر تازه نفس و تازه وارد به سکسو با دو تا دستام محکم قفلش کرده به خودم چسبونده و  تنشو انداختم رو تن خودم .  یه حرکتی به لباش داده و لبای کوچولو و داغشو رو لبام قرار داد . لبایی که هنوز از روژبراقی که به خودش زده بود می درخشید و من دونه دونه شو می مکیدم . سینه هامو به سینه هاش فشار داده و یه خورده خودمو پایین تر کشیده تا شورتم مقابل شورتش قرار بگیره . دستامو گذاشتم رو کونش و اونو به طرف پایین فشارش دادم تا لاپاش به لاپای من بچسبه و بر آمدگی کیرمو حسش کنه . اینو خوب حسش کرد . چون وقتی فهمید این کار چقدر حال میده کسشو از همون داخل شورت بیشتر به کیرم چسبوند . و حالا آزاده بود که با حرکات خودش و بی حس کردن من بی حس ترم می کرد . می دونستم که اونم مثل دخترای دیگه کسشون کارخانه آب سازی داره و هرچی هم که میکشون بزنی و خیسی کسشونو بخوری بازم درجا تحویل میدن . دستمو از پشتش و از راه کون و شورت آروم آروم رسوندم به چاک کونش و راه کسش .. چه دریایی بود دنیای کسش .. انگشتامو اون بیرون روکسش قرار داده و باهاش بازی می کردم . موهای  کسش که زیادم حجیم نبود کف دستامو قلقلکش می دا د . انگشتای خیس شده از کس آزاده رو بردم طرف دهنم تا دونه دونه میکشون بزنم که دیدم خودش پیشدستی کرد و مچ دستمو گرفت ویکی یکی انگشتامو لیسید .. . حرکت کس روی کیرمو هم ولش نکرده بود . -آزاده یه وقت نگی هوتن چقدر آدم هوسباز و هیزیه .. -اگه بگم که خودمم محکومم . جواب خوبی بهم داده بود . هر چند این پرسش من از سر سیری و این بود که دوست داشتم از زبون آزاده بشنوم که  هوس داره و با تمام توان و و جودش می خواد  که باهاش سکس کنم و از این که خودشو در اختیارم گذاشته لذت می بره . بهتر بود که اول من شورتشو می کشیدم پایین . یه دختر دبیرستانی در اوج هیجان .. اگه به ناگهان یه کیر کلفت و کاری رو می دید ممکن بود هول کنه . ولی اگه کمی کسشو آماده تر می کردم و با سوراخ کونش ور می رفتم خیلی راحت تر می تونست   از کیرم در خونه کونش پذیرایی کنه . …. ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها