داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

خانوما ساکت 38

آقای هوشیار من چه کاری ازم بر میاد . شما اشک ریختین ;/; -خیلی بده به آدم تهمت زده شه . یه پاشو رو کیر من حرکت می داد و خیلی آروم می گفت آره خیلی بده که به آدم تهمت زده شه . .. کار به جایی رسیده بود که آزاده هم داشت دستم مینداخت . چون به خوبی حس کرده بود که آتش زیر خاکستر من در حال شعله ور شدنه . آزاده کف دستشو گذاشته بود روصورتم و طوری نوازشم می کرد که می دونستم ربطی به تیمار من نداره جز این که تشنه ترم کنه تاثیر دیگه ای نداشت و می دونم که اون همینو می خواست . -من چیکار کنم .. سرمو از رو شونه اش بر نمی داشتم . -هیچ چیز مث فشار روحی نمی تونه رو آدم اثر بد بذاره می خوام برم رو تختم دراز بکشم . زیر بغلمو گرفته بود و منو به طرف اتاق خواب هدایت کرد . اگه مثلا می خواستم بیفتم زمین که از دستش کاری ساخته نبود . رفتم روی تخت دراز کشیدم . نگاه آزاده , امروز طور دیگه ای بود . می دونستم با یه در آغوش کشیدن اون همه چی رو می تونم فراموش کنم . شاید اون با اضافه کردن پیاز داغ موضوع قصد داشت یه جورایی خودشو بهم نزدیک کنه . فقط همون لحظه اولش سخته .  -آزاده تو اگه  دوست داری برو . منو تنها بذار برو به درسات برس .. -امکان نداره شما رو تنها بذارم .. -من چیزیم نیست . شمشیر که نخوردم . فقط یه اشاره یه تماس یه تلنگر کافی بود . -آزاده جون چرا باید به آدم انگ بچسبونن . اگه قرار بر این بود که من کسی رو دوست داشته باشم یا دنبال کسی باشم می رفتم به دنبال کسی که از همه بیشتر روش شناخت داشته باشم .. -یعنی کی ;/; تازه این جوری که من شنیدم شاید هدف چیز دیگه ای بوده .. -باور می کنی ;/; -نمی دونم . -ببینم آقای هوشیار اگه قرار بود دنبال یکی باشی تر جیح می دادی با کی دوست باشی . تو چه کسی رو بیشتر از بقیه می شناسی که من نمی دونم کیه . آخه الان چند ساله که می شناسمتون .. -شاید اگه اسمشو ببرم و بهت معرفی کنم ناراحت شی . -نه به خاطر چی . مگه اون شخص کیه ..-ببین آزاده جون نباید ناراحت شی . چون اگه دقت کنی مثلا یه پسری از یه دختری خوشش میاد و میره خواستگاری . . اون دختره نباید ناراحت شه که چرا از اون پسره خوشش اومده .. -درسته اگه عشق و علاقه باشه خوبه .. داغ شده بودم . صورت آزاده هم همین طور سرخ شده بود . بدنش که نزدیک بدنم بود داشت آتیش پخش می کرد و اون اونوقت از علاقه و عشق خشک و خالی صحبت می کرد . الان عشق کیلویی چند ;/; بخوای یکی رو دوست داشته باشی و با منت ازش ماچ بگیری تازه تن لختش رو هم بهت نده و بد تر از همه اینا اگه بخوای با چند تا دیگه باشی بره فضولی هم بکنه . ولی باید این دختره رو امشب ردیفش می کردم تا دیگه این قدر زبون بازی نکنه و ملات قضیه رو زیاد نکنه که تا این حد دچار استرس شم .. تو چشای آزاده خیره شدم . می دونستم که می تونم با نگام اونو مجذوب خودم کنم . خیلی ها می گفتند که چشات یه قدرت عجیبی داره ولی من اینو قبول نداشتم اما می تونستم طوری خودمو احساساتی نشون بدم که دل طرفو ببرم . یه نگاه تو چشای آزاده انداختم و اونم چشم ازم بر نمی داشت . -من غریبه شدم ;/; باور کن به کسی نمیگم ;/; -ولی اون آدم متوجه نمیشه . -تو چطور می تونی به خودت نگی وقتی که خودت داری اینو می شنوی .. شاید فهمیده بود که چی دارم میگم . ولی سکوت کرده بود -می تونی باز ترش کنی ;/; -اگه ببندم چی ;/; -یعنی فراموش کنم ;/; -نه می خوام که همیشه به یاد داشته باشی .. دیگه معطلی و لفتش دادن رو بیش از این جایز ندونسته  یه دستو گذاشتم پشت سرش و یه دست رو هم دور کمرش حلقه کرده اونو به طرف خودم کشوندم . مقاومتی نکرد و دست و پایی هم نزد . از خداش بود . وقتی که لبمو رو لبش گذاشتم با شروع بوسه همکاری هم کرد باهام . اون دستی رو که دور کمرش قرار داده بودم از زیر بلوزش رد کرده و به کمر لختش رسوندم . بازم آروم بود و چیزی نمی گفتم . با چشای بسته اش رفته بود به عالم هوس و شاید هم عشق . لبامو در حال بوسه رو لباش باز کرده و خیلی آروم بهش می گفتم هنوزم می خوای بشنوی که کدوم دختر ارزش بیشتری داشته که من محبتمو بدم بهش ;/; صحبت از عشق و هوس نکردم . چون نمی شد رو این دو کلمه بحث کرد . چون  عشق مایه دردسر بود و هوس رو هم باید در عمل نشون می دادم  که فراریش ندم وگرنه اگه با یه دختر هنوز هیچی نشده بخوای از هوس و سکس و این چیزا حرف بزنی اون نیومده در میره . ولی حس می کردم که آزاده خیلی تشنه تر و بی حال تر از ایناست . بی حال تر یعنی همون حال دار تر و  این یعنی این که هم می خواد حال بده هم حال بکنه -آزاده می دونم خودت به خوبی متوجه شدی که اون دختر تو هستی . اونی که با تمام وجودم دوستش دارم و می خوام باهاش باشم .. باهاش باشم هم یه جمله دو پهلو بود که می تونست آزاده رو در انتظار نگه داشته باشه . دستمو از لای پیرهنش   پشت سوتین و روی سگکش قرار دادم . اون فقط داشت با نفسهای بلند و آه کشیدنهاش متوجهم می کرد که خیلی داره خوشش میاد . یه دختر دبیرستانی دیگه ای رو تورش کرده بودم  که البته می تونستم سالهای پیش این کارو انجام بدم …. ادامه  دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها