داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

خانوما ساکت 26

دیگه تعارف و نازکردنا رفت کنار .. انوشه خوشگل و سفید من سرخ و سفید شده بود . -چقدر گونه هات خوشگل شده . -خوشگل نبودم ;/; -چرا خوشگل من!  ولی حالا انگار به گونه هات روژزدی -می دونی چیه ;/; -بگو چیه انوشه من . -از تب عشق توست . تب هوسه .. -پس بیا اینو بگیر تا تبت بیاد پایین . کیرمو با یه احساس عاشقونه ای فرو کردم توی کوسش . بدن داغشو در آغوش کشیدم . دیگه کارش تموم بود . انوشه دربست در اختیارم بود . با بی حالی و سستی جواب جمله قبلی منو داد . -چی گفتی ;/; چی گفتی عزیز .. این کیری که فرو کردی توی کوسم تبمو که برده بالا .. -خودم یه جوری پایینش میارم .. -هر وقت منو سوزوندی ;/; -تب هوس همینه انوشه .. -هر کاری دوست داری بکن . -خیلی نازی خانوم خانوما .. سرمو به صورت انوشه چسبونده بودم و در حالی که با کیرم کوسشو مالش می دادم و باهاش حال می کردم در حال بوسیدن گونه ها و پس گردنش بودم . واسه خودش شروع کرده بود به حرف زدن . می خواست با نشون دادن احساسات خودش و این که تنها زنیه که من در اختیار دارم هوس خودشو بالا ببره و از طرفی آروم شه . -نهههههه هوتن .. هوتن من دلم میخواد تو مال من باشی .. تا امروز فکر می کردم تو اهلش نیستی ولی از امروز به بعد همش باید مراقب رفتارت با بقیه باشم -عزیزم از سکست لذت ببر باشه بعدا در این مورد حرف بزنیم . -آخخخخخ هوتن هوتن هنوز هیچی نشده نمی دونم چرا این قدر رو فکر و اعصاب من تاثیر گذاشتی . طوری با عشق و مظلومیت بغلش زدم که دیگه ساکت شد . شاید حس می کرد که در سکوت بهتر می تونه فکر کنه و لذت ببره . بازم احساس نوعی غرور می کردم . اصلا زنایی رو که اسم  کس دیگه ای رو سرشون بود گاییدنشون یه حال خاصی داشت . از این که می دیدم اونا غرورشونو زیر پا گذاشتند و به خاطر من  تابو شکنی کرده خطر ها رو به جون خریدند لذت می بردم . از شکار انوشه هم لذت می بردم . زیر بغلش چه بوی خوبی می داد . همه جاشو خوردن داشت . -هوتن همه جامو ببوس .. گازم بگیر . نذار فکر کنم کارم زشت بوده . بذار بسوزم . بذار در بهشت هوس تو در آغوش تو بسوزم و طعم شیرین گناه رو احساس کنم -عشق من چرا از گناه حرف می زنی . تو اگه برای آرامش اعصاب و سلامتی خودت فکر می کنی این اسمش گناه نیست .. عزیزم دوباره نرو توی فکر به لذت کار بیندیش . فکر این نباش که بی وفایی و بی مرامی کرد ی . اصلا هم این کارو نکردی . تا موقعی که شوهرت حس کنه تو بهش وفاداری لذت می بره . پس دقت کن که متوجه نشه . این لذتو ازش نگیر . این همون لذت وفا رو داره .. -چی داری میگی اصلا نمی فهمم . فقط همینو می دونم که الان تو بغل توام و تاابد هم از این که زیر تن تو باشم سیر نمیشم . چقدر شکمشو خوشگل و متناسب می دیدم . نوک زبونمو رو نافش حرکت می دادم -اوووووفففف هم خوشم میاد  که ادامه بدی و لی کیرتو که کشیدی بیرون .. کاش هم نافمو لیس می زدی هم کوسمو می کردی . -حالا یه کار می کنم که به سه کار بیارزه . کیرمو دوباره کردم تو کوسش انگشتمو گذاشتم رو نافش و سرمو رو صورتش قرار دادم . -هوتن چقدر نگات قشنگه . حس می کنم که سالهاست عاشقمی . با نوک انگشتم با نافش بازی می کردم . کوسشو هم با سرعت بیشتری می گاییدم .. رو صورتش خم شده و آروم آروم لبامونو به هم نزدیک کردیم . تا لحظه ای که لبامون رو هم قرار بگیره چشای هر دومون باز بود . حالا دیگه خودمونو به دست سکوت سپرده بودیم . سکوتی داغ و هوسی آتشین .  به نگاه انوشه فکر می کردم تا اونو با لذت و آرامش بیشتری بکنم . مخشو کار گرفته بودم .. با این کوس شراتی که تحویلش داده بودم . واسش از قانون نسبیت وفا گفته بودم . شده بودم انیشتین روانشناسی . . با حرکات تند انوشه حس کردم که داره از کنترل خارج میشه . اون خودشو از پایین به سرعت به من می زد . حس کردم که دوست داره سرعت کردنشو زیاد تر کنم .. این بار کیرمو در آوردم تا بازم با لیسیدن کوسش و تغییر جهت سکس یه تنوعی بهش داده باشم . -هوتن !هوتن ! خواهش می کنم . بخور منو بکن منو هر کاری می کنی بکن . دیگه هیچ فکری تو کله ام نیست فقط می خوام آب کوسم بپاشه .. با فشار بیاد برون . کف دستمو رو کوس داغ و خیسش  گرفته و در حالی که نازش می کردم و گاهی هم چنگش می گرفتم با هوس  بهش می گفتم عزیزم عزیز دلم خوشگل من اینجا آب داره ;/; سرشو تکون می داد و می گفت آره آرررررره .. بالاترشو فشار می گرفتم و می گفتم اینجاست بازم می گفت آره .. مثل یه دختر ناز و تازه به سن حشر رسیده واسم عشوه می کرد . خودش گیج شده بود . نمی دونست  کدوم حالت سکس بیشتر بهش مزه میده . دوست داشت همه رو با هم امتحان کنه . حس می کرد فرصت کم داره و از حداقل فرصت باید حداکثر استفاده رو بکنه … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها