تست بازیگری

تست بازیگری
سلام من سمیرا هستم یه علاقمند به هنر ؛ در واقع من دیوونه بازیگری ام ؛ همیشه یادمه از بچگی جلوی آینه اینقدر دیالوگ میگفتم و اکت داشتم که خانواده‌ام گاهی نگران سلامت روانی ام میشدن
خلاصه همیشه تو آرزوی بازیگر شدن بودم،اما به هر دری میزدم جور نمیشد ؛ همه جا تست میدادم اما قبولم نمیکردن تا اینکه یه روز در کمال تعجب رفتم جز لیست پنج تایی ها برای نقش مکمل یه فیلم که نقش اصلی اونو #الناز_شاکردوست بازی میکرد و کسی که ازمون تست می‌گرفت گفت شما پنج نفر باید برید مقابل خانم شاکردوست هم تست بدید تا ایشون نقش مکمل خودشون رو انتخاب کنند و فلان روز فلان ساعت بیاید موسسه.
انگار پاهام روی زمین نبود؛ فکر کن اولین نقشت رو کنار الناز شاکردوست بازی کنی…واییی چه شهرتی …انگار توی یه شب راه صد ساله رفتی
از همه اینا بگذریم و بریم سراغ روز تست ؛ حسابی در مورد الناز شاکردوست و سلیقه ش پرس و جو کرده بودم و سرچ زیاد زدم تا یه تیپی بزنم که به چشمش بیام ؛ راحت بگم با اون چیزی که شنیده بودم چهار رقیب دیگه ام ریـده بودن تو همین مرحله اول
یکی یکی صدا میزدن و می‌رفتیم داخل؛من نفر سوم بودم وقتی در رو باز کردم داشتن با موبایلشون حرف میزدن و حسابی داد و بیداد میکردن ، یواش درو باز کردم و عقب عقب رفتم که برم بعداً بیام
-واستا تو کجا میری
+ببخشید خانم فکر کردم زمان نامناسبی اومدم داخل
-نه بیا تو خوشگله تو نترس
تا بهم گفت خوشگله مطمئن شدم که تیپم نظرشو جلب کرده ، خیلی یواش رفتم یه گوشه نشستم تا تلفنشون تموم شد
یه نفس عمیق کشید و پرونده مو باز کرد ، گفت ((خب سمیرا خانم خودت برام بگو تا با بیان و صدات هم آشنا بشم)) منم که انگار کل تجربیاتم از بچگی تا الان را به کار گرفته بودم شروع کردم براش زبون ریختن و دلبری کردن
+خب به نظر من شما خیلی مناسب نقشی که ما میخوایم هستی فقط میمونه چند تا نکته
-جانم خانم ، در خدمتم
+ببین بازیگری بیست درصد زمانی که با هم هستیم جلوی دوربین ایم ؛ بیشتر تایممون پشت صحنه یا توی هتل محل فیلمبرداریه و منو تو قراره چند ماهی با هم زندگی کنیم پس باید مطمئن بشم که به لحاظ عقیدتی هم با هم مشکل نداریم
-چشم خانم شما هر سوالی کنید من جواب میدم
بی مقدمه گفت (( بیا جلو لب منو ببوس ببینم )) یهو جا خوردم از اینکه بی هیچ توضیحی این درخواست رو داشت از طرفی هم مگه میشه از لمس اون پوست ناز از دیدن اون چشمای زیبا و بوسیدن اون لب های درشت چشم پوشید؟! یه لبخند از روی شیطنت زدم و رفتم سمتش و دستم رو گذاشتم دو طرف صورتش
+توی پرونده‌ت ننوشته بودی همجنسگرایی سمی جان(با حالت شیطنت)
-الی جان! همه آدما دو جنس گران به خصوص ما زنا
بعد صورتم رو بردم نزدیک صورتش یهو انگشتش رو گذاشت جلوی لبم
+صبر کن حشـری‌ خانم انگار یادت رفته دو نفر دیگه منتظر تست‌ان
تلفن رو برداشت و به منشی گفت نقش انتخاب شد بقیه رو بفرست برن
+نمیدونی چقدر از استرس روزانه‌م کم می‌کنه این ارضا شدن سمیرا جون
-من فکر میکردم شما اینقدر دورتون مرد ریخته که وقت برای فکر کردن به این کارا ندارید ؛عکس هاتونو با #محمدرضا_گلزار دیدم
+سمی جانم! اونا همش برای پیشرفت کاریه ، تو هم در آینده مجبور میشی با خیلی ها بخوابی اما نمیتونی از چیزی که واقعا دلت میخواد و بهت آرامش میده چشم پوشی کنی
-این چند وقتی که با همیم و توی کارای آینده باید حسابی از این مارکت ازتون یاد بگیرم
+اینقدر پر حرفی نکن جوجه بازیگر؛ دیدی که الان چه اعصاب خردی ای داشتم ،بیا به هم آرامش بدیم
بی مقدمه لبم رو گذاشتم روی لبش وحشیانه لب همو می‌خوردیم همزمان لباس همو در می‌آوردیم
همینطور که قفل در هم بودیم و حرکت میکردیم سمت مبل در رو از داخل قفل کرد ؛ نشست روی مبل و دستشو کرد توی موهام و برد سمت کوصـش‌

و سرمو به کوسش فشار میداد از بس لذت میبرد که پاهاشو از دو طرف به سرم فشار میداد و من برا اینکه بهتر بتونم کوس لیسیشو بکنم مجبور بودم با دستم پاهاشو از هم باز کنم، صدای ناله هاش به اوجش رسیده بود که سرمو از لاپاش در اوردم و گفتم 69 شیم، به حالت 69 قرار گرفته بودیم و من زیر بودم و الی بالای من و حالا همزمان  داشتیم برا هم میخوردیم و جیغ میزیم واقعا عالی کوسمو میخورد مطمن بودم قبلا هم لز انجام داده وگرنه بعید بود کسی که لز نکرده اینجوری حرفه ای کوسمو بخوره، ترشحات جفتمون به اوج خودش رسیده بود ولی باز به خوردن ادامه میدادیم الناز واقعا حشری شده بود و وسط کوس خوردن  حرف میزد قربون صدقم میرفت و حتی فحشم میداد، از فحش دادنش نارحت نمیشدم بلکه بیشتر حشریم میکرد مدام داد میزدم جنده بخور، کوست دهنم کوسکش و… الناز بلند شد و من و چرخوند و حالا نشسته کوسشو جلو کوس من گذاشت منم بلند شدم رو به روش نشستم و کوسمون رو به کوس هم چفت کردیم، الی واقعا حشری شده بود و این مدل حشری شدنو فقط تو سوپرا دیده بودم حرکاتش تند شده بود و محکم کوسشو به کوسم میمالید بدنش خیس عرق بود و موهاش کامل ریخته بود تو صورتش و به صورتش چسبیده بودن صورتشو نزدیک صورتم اورد و شروع کرد لیس زدن صورتم زبونشو میکرد دهنم داد میزد تف کن دهنم، دهنشو باز کرده بود و منم تف کردم دهنش بعد با اشاره صورت بهش فهموندم که اونن تف کنه، تفمونو میکردیم دهن  هم و تو اوج لذت بودیم محکم کوس میمالیدیم به هم انقد فحشاش زیاد شد که منم شروع کردم به فحش دادن بش و به نقطه ای رسیدیم که فقط صدای جیغمون میومد انقد کوس مالیدیم به هم که بدنم لرزید و ارضا شدم واقعا اوج لذت بود برام و تا اون لحظه همچین لزیو تجربه نکرده بودم، به پشت افتادم بی حال اما هنوز الی ارضا نشده بود برا همین با کوس اومد رو دهنم و کوسشو میمالید به زبونم من نای خوردن نداشتم اما سعیمو میکردم که بتونم ارضاش کنم عاقبت انقد کوس مالید به زبونم که اونم به اوج رسید یکم از رو صورتم بلند شد و دستشو مالید به کوسش و ارضا شد و همزمان جیغ میکشید و درنهایت کنار من افتاد   هردو بی حال افتاده بودیم بغل هم، باورم نمیشد، یکم کنار هم دراز کشیدیم…
الی:سمیرا عاشقتم ازت مچکرم
من با لبخند صورتمو کردم طرفشو بوسیدمش

نوشته: آرمان