داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

بچه ای که مرد خونمون شد (۴)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

سلام، من ارشیام. قبل از این که این قسمت داستانو بنویسم یه چیزی بگم. من متوجهم که داستان من خیلی زیاد توش تحقیر داره و جامعه ایرانی هنوز تو سکس خیلی عقبه و برای این حد از هاردکور بودن آماده نیست و تقریبا این اولین داستانیه که تو این سبک به فارسی نوشته میشه، ولی چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید خیلیا اینطوری حال میکنن و این فانتزی اصلیشونه، منم میخوام بهشون کمک کنم ذهنشونو آزاد کنن تا بتونن حال کنن. خیلی مسخرست که یه سریا میان تو کامنتا فحش میدن و از غیرت خودشون تعریف میکنن. اون بالا نوشته بیغیرتی، بعد چندتا قسمتم اسم داستان دیگه آشناست برای همه و میدونن قراره چی توش باشه، اگه خوشتون نمیاد نخونید، به همین سادگی. اگه به خودتون یا زنتون شک ندارید دلیلی برای فحش دادن نیست. داستانای من جزو پر بیننده ترین داستانای سایتن و جاهای زیادی هم کپی میشن، پس بهتره خودتونو اماده کنید چون میخوام ده تا قسمت دیگه هم ازش آپلود کنم. فحشا و کامنتای بدتون ذره ای واسم اهمیت نداره چون میدونم نصف همینایی که فحش میدن باهاش میزنن. خب دیگه ببخشید زیاد حرف زدم، بریم سراغ داستان.

دیگه عادت داشتم که از سر کار بیام و ببینم آرمین خونست و با آیدا مشغولن. حتی بعضی شبا هم خونه ما میخوابید، روی تخت من پیش زنم، منم بدون این که حرفی بزنم مث یه پسر خوب میرفتم رو کاناپه میخوابیدم. کلی از وسایلش مث مسواک و لباساش و اینا رو هم اورده بود گذاشته بود جا وسایل من. آرمین واقعا نامرتب بود و تو خونه همش من باید دنبالش میرفتم و کارایی که میکرد رو تمیز میکردم. هر غذایی میخورد ظرفشو همونجا میذاشت، انگار وظیفه من بود جمع کنم. یا دستشویی که میرفت همینطور وایساده بدون این که توجه کنه رو در و اطراف توالت فرنگی میریزه یا نه دستشویی میکرد، یا جوراباش و شرتشو هرجا دلش میخواست مینداخت، منم چون خیلی به تمیزی اهمیت میدادم همه رو مرتب میکردم. بچه ای که تازه مدرسش تموم شده بود خونه و زندگی و زنمو صاحب شده بود و منو هم کرده بود خدمتکار خونه. از اون بدتر آرمین و آیدا تصمیم گرفته بودن که آرمین حقوق من و پولایی که بابای آیدا ماهانه به حسابش میریزه رو سر ماه بگیره و بریزه تو حساب خودش، تا بتونه همه‌ خرجای خونه رو یه جا مدیریت کنه. دلیلشونم این بود که اگه پولا دست من باشن همشو خرج علف کشیدن میکنم و از اون گذشته دیگه آرمین مرد خونست و اون باید واسه همه چیز تصمیم بگیره. چی میشد گفت؟ حرف حساب جواب نداره. این بود که من مجبور بودم مث بچه ها بابت هرکاری میخواستم بکنم از آرمین پول بگیرم تا بعد کلی خایه مالی کردن و تو سری زدن بهم پول بده.

یه روز که رسیدم خونه دیدم صدای آه و ناله آیدا از اتاق خواب کل خونه رو پر کرده. همسایه ها از سر و صدای زیادمون به صاحبخونه شکایت کرده بودن و اونم یه روز اومد بهمون تذکر جدی داد، ولی آرمین گفت رفته باهاش صحبت کرده و دیگه هیچ مشکلی نیست. آرمین با این سنش خوب تو محل بروبیا داشت. رفتم کوله و وسایلمو بذارم گوشه خونه تا سکس آرمین و زنم تموم شه و بتونم ببرم بذارم تو کمد، که آرمین که انگار صدای درو شنیده بود صدام کرد. رفتم در اتاق خواب، دیدم آرمین لخت لخت مث یه رئیس رو تخت لم داده و به بالش تکیه داده و زنم هم لخت بین پاهاشه، کونشو قمبل کرده طرف در اتاق و داره خایه های آرمین رو میکنه تو دهنش و همزمان با دستش کیر آرمینو میماله. آرمین سرشو گرفته بود و وقتی خوب میخورد تشویقش میکرد، آروم میزد رو لپاش و میگفت “آفرین دختر خوب، تخمامو یادت نره”. چشمش که به من افتاد پاشو گذاشت روی کمر زنم و با اخم و لحن شاکی گفت “سلام و احترامت کو توله سگ؟” و به پاش اشاره کرد. من نفهمیدم باید چیکار کنم، همینطور مردد اومدم جلو. آرمین پاشو از رو کمر زنم آورد جلو و حالیم کرد که باید بوسش کنم. منم یه بوسه به کف پاش زدم. آیدا همینطور که خایه های آرمینو میخورد از ته دل ذوق کرد و خنده ریزی کرد و روناشو به هم فشار داد. آرمین گفت “از این به بعد هروقت میای تو خونه باید با رفتارت نشون بدی کی اینجا رئیسه، شیرفهم شد؟” سرمو با ترس تکون دادم. آرمین با سر اشاره کرد که میتونم بشینم و سرویس دادن زنمو نگاه کنم.

آرمین لم داده بود رو تخت و آیدا سینه هاشو میکشید به رونای کلفت و محکمش و با دستاش بدن ورزیده و سکسیشو ماساژ میداد ‌و کیرشو با ولع میخورد، منم کیرمو دراورده بودم و داشتم با لذت جق میزدم. کیرش واقعا خوب بود، سر قارچی شکل و رگای بیرون زده و خایه های گرد و بزرگ. هم به آرمین بابت داشتن همچین کیری حسودیم میشد، هم به زنم بابت خوردن همچین چیزی. همینطور تو حال خودم بودم که دیدم آرمین جلوم وایساده و داره بهم میخنده. یکی آروم زد تو گوشم و گفت “داری چه غلطی میکنی؟ تو ذهنت داری کیر منو کمک زنت ساک میزنی که لباتو اینطوری میکنی؟ یکم مرد باش توله سگ” و انگشتشو کرد تو دهنم. گفت “وا کن ببینم، انگشتمو بکن تو دهنت، همین الان از کس زنت دراومده، هنوز آب کسش روشه. انگشتمو ساک بزن انگار کیرمو داری میخوری” زنم از ته دل میخندید و کسشو میمالید. با ترس اینکارو کردم. آرمین خندید و یکم که انگشتشو تو دهنم جلو عقب کرد درش اورد. دستشو کرد تو کس زنم و خیسش کرد و این بار دوتا انگشتشو کرد تو دهنم. نمیدونم چه لذتی از این کارا میبرد، ولی فک کنم واقعا از دیدن تحقیر شدن من خیلی لذت میبرد. برگشت سمت تخت و موهای زنمو گرفت آروم آوردش جلو تا همونطور که جلوی تخت وایساده بود کیرشو بخوره. کونش جلوی من بود و منقبض و منبسط عضلاتشو میتونستم ببینم. بوی عرق تندی میداد کونش ، ولی واقعا حس خوبی بهم میداد. یکم که گذشت یهو کمرشو داد عقب و با کونش یهو محکم زد تو صورت من و گفت “دیدن کون بکن زنت وقتی آیدا جون داره کیرشو میخوره خیلی حال میده نه؟” دماغم درد گرفت. همینطور که میمالوندمش دیدم آیدا با خنده خودشو چسبوند به شکمش و شروع کرد خوردن عضله های درشت شکمش، بعد از پایین تو چشاش زل زد و گفت “قربونت برم که همه کارات اینقد مردونست. زیاد ارشیا رو اذیت نکن عشقم، پسر خوبی بوده که”

آرمین بدون این که دلش واسه من سوخته باشه انگار از این حرف آیدا بیشتر حشر اذیت کردن من اومد تو وجودش، سرمو گرفت کشیدم جلو و به آیدا گفت “پس بوسش کن ببینم” آیدا هم ازم یه لب طولانی گرفت که قشنگ میتونستم بو و مزه کیر آرمین رو از دهنش بفهمم. یکم دیگه که ساک زد آرمین باز کیرشو کشید بیرون از دهنش و بهش گفت تف کنه تو دهن من. آیدا یکم معطل کرد ولی وقتی آرمین با حالت تهدید و طلبکاری ابروشو برد بالا، بالاخره تف کرد تو دهن من که از اون موقع باز بود و با نگاهش انگار ازم معذرت خواهی کرد که مجبور بوده و بلافاصله بعدش شروع کرد ساک زدن کیر آرمین. آرمین همونطور که زنم داشت کیرشو میخورد یه چک آروم زد تو گوشم و گفت “مزه کیرم چطوره؟ میدونم داری میمیری واسه این که بذارم کمک زنت کیرمو ساک بزنی، ولی عمرا اون روزو نمیبینی کونی” و کیرشو تا ته کرد تو حلق زنم. آیدا کیرشو کشید بیرون و با لحن لوس و با اخم به من گفت “کیر خودمه، نمیذارم بخوریش” و خایه های آرمین رو کرد تو دهنش. آرمین کیرشو میداد یکم ساک بزنه و بعد میکشید بیرون و نمیذاشت آیدا بخورتش. آیدا میگفت “عشقم تو رو خدا کیرتو ازم نگیر، بذار بخورمش” آرمین میگفت “باید بهم بگی صاحبت کیه” آیدا داد میزد “شما صاحبمی، همه تنم متعلق به شماست، من زندم تا زیر شما بخوابم” آرمین گفت “به شوهرت بگو ازم خواهش کنه کیرمو بهت بدم تا راضی شم” آیدا بی معطلی و با عصبانیت سر من داد زد “بگو!” من واقعا واسم سخت بود، ولی آرمین معلوم بود قصد نداره تا اینو بشنوه کیرشو بکنه تو دهن زنم. آیدا داد زد “ازش خواهش کن ارشیا، اگه منو نکنه امشب باید تو خیابون بخوابی” بالاخره همون یه ذره غروری که واسم مونده بود رو هم شکستم و ازش خواهش کردم “آقا آرمین زنم کیرتونو میخواد، کیر کلفتتونو ازش دریغ نکنید” آرمین راضی شد و با خنده تحقیرآمیزی کیرشو دوباره کرد تو دهنش.

آرمین سرمو گرفت پرتم کرد رو تخت کنار زنم و به منم با همون اخم ترسناکش گفت “کس زنتو بخور به درد نخور” و منم با ولع تمام شروع به اطاعت کردم. داشتم کس زنمو میخوردم که دیدم یهو بی هوا زنمو بلند کرد و رو هوا چرخوند و به شکم خوابوند رو تخت و کونشو کرد سمت خودش. بعد به من گفت “بیا اینجا ببینم کونی” . وقتی رفتم جلو گفت “بکن تو کس زنت” من تعجب کردم و نگاهش کردم فقط. کیرم از دوبار ارضا شدن طی این اتفاقا کاملا خوابیده بود و حدود ۳-۴ سانت بود فوقش و میدونستم نمیتونم بکنم. آیدا گفت “من نمیخوام این منو بکنه آرمین، من کیر گنده خودتو میخوام” که آرمین گفت ساکت و بعد زد تو سر من و گفت “منتظر چی هستی کسمغز جقی؟ من که میدونم زنت از وقتی کیر منو داره دیگه به دودول تو دستم نمیزنه، بکن توش حال کن” بعد که مث احمقا سعی کردم کیر خوابیدم رو به زور بکنم تو کس زنم شروع کرد بهم خندیدن. با خنده میپرسید “چیه نمیره تو؟ خودتو تا ته بده جلو، زور بزن” و خودش و آیدا قش قش میخندیدن. از آیدا پرسید “چیزی حس میکنی عزیزم؟” که آیدا با بی حوصلگی گفت “کی حس میکردم که بخواد بار دومم باشه؟” آرمین هم با خنده زد تو سرم پرتم کرد اونور و گفت “خاک تو سر بی خاصیتت کنم. لیاقت کس به این نازی رو نداری بدبخت” و کیر گنده و خوش فرمشو با یه فشار تا ته تو کس زنم جا داد و شروع کرد به عقب جلو کردن. آیدا هم طبق معمول رو ابرا بود و متوجه صداش نبود اصلا.

آرمین واقعا محکم و مردونه میکرد، زنمم مثل جنده ها زیرش از لذت به خودش میپیچید و آه و ناله میکرد. واقعا اگه آرمین و آیدا پورن درست میکردن حاضر بودم پول بدم واسه دیدن پورنشون، ولی حالا داشتم به صورت زنده و از نزدیک میدیدم و ردیف اول نمایش نشسته بودم. آرمین همینطور که کیرش از پشت تو کس زنم بود محکم اسپنکش میکرد و بعضی وقتا پشت کمر و گردنشو میخورد، زنمم یه طرف صورتشو کرده بود تو تشک تخت و موهاش نیمه دیگه صورتشو پوشونده بودن. پشت سر هم ارضا میشد و شل میشد میفتاد رو تخت و دوباره بعد دو سه دقیقه جون میگرفت. آرمین بدون توجه به اینا فقط تلمبه میزد، پسر عجب کمری داشت. زنم هربار پدرش درمیومد تا این کیرو ارضا کنه ولی بازم حاضر نبود کیرشو با هیچی تو دنیا عوض کنه. یکم که گذشت آیدا برای بار چهارم لرزید و شل شد خودشو انداخت رو تخت. همزمان آرمین هم شروع کرد صداهای مردونه دراوردن و با دست محکم شونه های آیدا رو گرفت و آبشو تو کسش خالی کرد، بعد هیکل گنده صد و ده کیلوییشو انداخت رو آیدا. یکم که حالش جا اومد به آیدا گفت “نمیخواد بری کستو بشوری، بشین رو صورت شوهر بیغیرتت تا کستو تمیز کنه واست” و پاشد از اتاق رفت بیرون .

وقتی آیدا کسشو اورد بالای صورتم انگار داشت نبض میزد و باز و بسته میشد و آب آرمین آروم ازش میریخت بیرون. آیدا با شیطونی کس و کونشو رو دماغم فشار میداد، بعضی وقتا حتی اونقد محکم که نفس کشیدن واسم سخت میشد و باید با چسبیدن به کونش یا کمرش بهش علامت میدادم که پا شه تا بتونم یکم نفس بکشم. سخت بود ولی واقعا حال میداد. آیدا با خنده میگفت “چقدر خوشحالم که باهات ازدواج کردم، تو بهترین شوهر دنیایی” و کسشو رو دهنم تکون میداد. منم واقعا خوشحال بودم. حس میکردم این همون زندگی ایه که همیشه میخواستم. میدونم شاید واستون عجیب باشه، ولی انگار من همیشه به یکی احتیاج داشتم تا بهم بفهمونه جام کجاست و تازه پیداش کرده بودم. واقعیت این بود که من اصلا هیچ جوره جذاب نبودم و نمیتونستم زنمو ارضا کنم و آرمین از همه نظر از من بهتر بود. هم حق اون بود زن سکسی و جنده منو بکنه هم زنم حق داشت از بدن مردونه و کیر بزرگ اون لذت ببره. خیلی دوست داشتم که زنم منو آدم حساب نمیکرد ولی یه مردی بود که زنم جندش بود و هرچی اون میگفت بدون چون و چرا انجام میداد. به نظرم این ترتیب درست نظام طبیعته: بکنا، جنده ها و بیغیرتا.

نوشته: ارشیا

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها