داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

بهم تجاوز شد ، بعدش دلم خواست

سلام
این داستان واقعی و گی هست ، فقط دوست داشتم بنویسمش که بقیه هم بخونن
من نیمام و داستان مال چند سال پیشه وقتی که ۲۶ سالم بود ، اندامم خوبه ، شکم معمولی ، پهلو خیلی کم ، رون و کون بزرگ و گرد ، سفیدم ، نرم و پنبه ای ، بخوام حقیقت رو بگم انصافا کونم شبیه کون سوفیا دی هست ، چهرمم خوبه . تو فاز سافت بودم ولی تا حالا سوراخی نداده بودم ، کلا چند بار ساک زده بودم و لاپایی داده بودم .
یه دو ماهی تو آژانس کار میکردم ، یه روز یه سرویس رفتم و تعدادی غذا رو از یه رستوران بیرون بر بردم روی یه زمین کشاورزی ، ظاهرا برای کارگرای اون زمین بود ، کنار یه ساختمون که تعدادی کارگر افغانی اونجا زندگی میکردن و محل استراحت صاحب زمین بود ، خلاصه کمی دیر رسیده بودم صاحب زمین رفته بود ، کسی نبود کرایه منو بده ، غذارو بهشون دادم که گرسنه بودن و گناه هم داشتن ، سراغ صاحب زمینو گرفتم ، گفتن حاج محمد امشب میاد ، رفته و تا ساعت ۹ نمیاد ، گفتم عیب نداره خودم میام میگیرم ازش ، یه چرخی هم میخوردم ، خلاصه برگشتم .
شب ساعت ۹ و نیم حرکت کردم رفتم سراغ حاجی که پول رو بگیرم ، رسیدم اونجا ، صحرا کلا تاریک ، فقط یه چراغ بزرگ توی حیاط همون ساختمون بود که به بیرون هم میتابید ، در زدم و افغانی اومد ، سلام کردیم و گفتم حاجی کجاست؟ گفت ارباب داخل اتاقه ، گفتم بهش بگو اومدم واسه حساب غذا ، گفت باشه ، رفت و برگشت و گفت ارباب تشکر کرد گفت بیا بالا تا برای فردا ظهر هم باهات هماهنگ کنه که دیر نشه ، رفتم داخل حیاط و وارد اتاق شدم ، دیدم کسی نیست ، تا خواستم برگردم یهو افغانی چسبید بهم ، از پشت و روی شلوار کیرشو بهم میمالید ، چون تجربه قبلی از مالیدن داشتم راستش خوشم میومد ، میتونستم محکم برگردم و بندازمش کنار و فرار کنم اما آروم آروم خودمو تکون میدادم و هی میگفتم چیکار میکنی؟ چرا اینجوری میکنی؟ بزار برم ، آروم تکون دادنم خودش یه جور مالیدن بود ، افغانی هم تو کف بود و یه جوری دستاشو دورم حلقه کرده بود و بوسم میکرد انگار زنش بودم ، بهم گفت توروخدا بزار یه حالی کنم بعد بریم ، بهش گفتم باشه فقط زود تمامش کنیم و تو بگو چیکار کنیم چون من اهلش نیستم (زر مفت میزدم) ، تا اینو شنید یهو چرخوندم از جلو بغلم کرد و بوسم میکرد ، منم شل شده بودم ، با عجله لباسامو در آورد ، خوابوندم رو تشکی که از قبل پهن بود ، یهو اومد بخوابه روم ، برگشتم گفتم اینجوری نمیخوام ، گفت چی شده؟ گفتم برو کیرتو بشور با آب و مایع بعد بیا ، کیرشم خیلی کوچک بود ، نهایتا ۱۰-۱۲ سانت ، رفت و اومد ، گفتم حالا بخواب کنارم ، خوابید ، همدیگه رو بغل کردیم و با جون و دل مالیدیم همو ، سینه هامو دادم بخوره ، بعدشم خودم خم شدم رو کیرش که ساک بزنم ، اول بو کردم دیدم واقعا شسته ، چشمامو بستم و گذاشتم دهنم و با جون و دلم خوردم و ساک زدم ، ساک تموم شد و گفتم لاپایی بکن ، گفت باشه ، برگشتم و به شکم خوابیدم ، اونم اومد بخوابه روم ، تف زد به کیرش و تف کرد رو کون من ، یهو اومد بکنه تو سوراخ نزاشتم ، متوجه شدم اصلا نمیدونه لاپایی چیه ، براش توضیح دادم تا بالاخره لاپایی کرد ، وسطاش انگار بهش حال نداد یهو فشار داد تو سوراخم ، سوراخم داغ شد و درد گرفت ، اما خیلی کم ، چون کیرش خیلی کوچک بود ، باریک و کوتاه ، خلاصه یهو فشار داد تو سوراخ که منم با دردش کلا از زیر پاش در رفتم و پریدم تو هوا ، دستم رو سوراخم بود و هی بهش غر میزدم ، اونم میگفت معذرت میخوام و بیا الان دردش میره ، قبول نکردم ، اومدم لباسامو بردارم پرید جلومو گرفت ، هی التماس و التماس که یه لحظه وایسا ، وایسادم ، گفت میخوای امشب یه حال خوبی کنی؟ گفتم آره ، یهو صدا زد نظر بیا ، نظر اسم کیریه طرف بود ، دیدم یکی اومد ، نگو دو نفری هماهنگ بودن ، نظر هم مثل خودش از من هیکلتر بود ، مونده بودم چیکار کنم ، چون نامردی بود تو ذوقم خورده بود ، نمیتونستمم فرار کنم ، هم میترسیدم هم میخواستم ، نظر گفت چرا نخوابیده ، بهش گفت تنگه ، گفت بزار بازش کنیم ، نظر یکم جدی تر و خشن تر از اون بود ، اومد مثل یه آشغال دستمو گرفت و انداختم رو زمین ، پرید روم و گفت تکون نخور تا لذت ببری ، راهی نداشتم ، دوتاشون نشستن بالای کونم و شروع کرد با انگشت با سوراخم ور رفتن ، همون افغانی اولی اومد ، دوباره فشار داد داخل ، اما اینبار آروم ، چند دقیقه ای کرد و تلمبه زد ، با وجودی که کیر هردوتاشون خیلی کوچک بود و باریک اما بازم درد داشتم ، خلاصه ۱۰ دقیقه ای تلمبه زد تا آبش اومد و بلند شد ، نظر اومد ، اول کیرشو آورد جلو صورتم و گفت خیسش کن ، منم با تف انداختن خیسش کردم ، خوابید روم ، نظر خیلی محکم تلمبه میزد ، نتونستم تحمل کنم ، دیگه گریم گرفت ، واقعا لذتی نداشت ، همش درد بود ، بعد از تقریبا یه ربعی که نظر چند مدل منو کرد آبش اومد ، اونم مثل قبلی آبشو ریخت بیرون و بلند شد ، کیرشو تمیز کرد و شلوارشو پوشید ، منم همونجور افتاده بودم و میخواستم بلند بشم که نظر گفت اول برو دستشویی خودتو بشور بعد لباس بپوش ، خیلی درد داشتم ، اومدم تو حیاط دستشویی که اونام اومدن ، یهو دیدم از پشت باغچه توی یه صف همینجور داره افغانی میاد ، نگو این کسکشا هماهنگ کردن که امشب یه کون اومده همشون میان بکنن ، بقول خودشون عروس آوردن ، هفت نفر دیگه اومدن ، بازم به زور افتادم زیرشون ، اولش گریه میکردم اما گریم با نفر بعدی قطع شد ، دیگه فکر کنم سوراخم بازه باز بود ، تا نفر آخری که داشت میکرد تو حیاط سرپایی بودیم ، یهو چسبید بهم و تا ته فشار داد و آبشو ریخت داخل کونم ، وقتی کیرشو درآورد حس کردم سوراخ کونم داره هوا میکشه ، چندتا دستمال کاغذی گذاشتم جلو سوراخ کونم و شلوارمو پوشیدم و اومدم که برم ، درد داشت اذیتم میکرد ، از طرفی از بس که گریه کردم و به زور بود خودمم ارضا نشدم ، وقتی نشستم تو ماشین که حرکت کنم از خودم و گی و همه این چیزا متنفر بودم ، هزار تا فحش به خودم دادم که دیگه سمت پسری برم کلا ، مثل سگ پشیمون بودم ، تو راه برگشت کم کم آروم شدم ، یه حس عجیبی تو کونم بود ، انگار میخواستم سوراخمو پر کنم ، صحنه های یک ساعت قبلش جلو ذهنم مرور میشد , انگار الان درک کردم که اون لحظه واقعا لذت میبردم ، نزدیکای ورودی شهر دوباره دلم خواست ، عجیب بود ، منی که اینهمه اذیت شدم و لذتی نبردم چرا الان دلم میخواد؟؟!!! شهوتی شدم دوباره ، رفتم کنار جاده ، یه گوشه تاریک ، اومدم پایین و کنار ماشین خودمو میمالیدم ، شلوار و شرتمو دادم پایین ، یه دستم به کونم بود و یه دستم رو کیرم ، همزمان سوراخمو میمالیدم و از این طرف جلق میزدم ، یهو آبم با فشار اومد بیرون ، چه کیفی داد ، خلاصه اون شب گذشت ، بعد از به کمک سایت شهوانی و عکسا و فیلما و داستانای گی فهمیدم که چی میخوام چه گرایش و چه حسی دارم ، الان یه بات خیلی خیلی حشریم , عاشق ساک زدنم ، موقع سکس کیر فاعلم خدامه ، مدتیه هم لباس زنونه میپوشم ، حالا فهمیدم که خیلی دوست دارم زن باشم و اصلا متنفرم از اینکه بهم بگن مرد ، بعد از اون تجربه که فقط به خاطر افغانی بودن اونا تجربه تلخ و سیاهی بود الان سه تا فاعل ایرانی دارم ، یه مرد مسن ۵۸ ساله ، یه پسر ۲۴ ساله و یه پسر ۱۸ ساله ، عاشق اینم که زن پوشی کنم و مال یه شیمیل باشم ، الان چند وقتیه شدیدا به دنبال یه شیمیلم که خودمو بهش ثابت کنم

نوشته: کامی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها