باقیه،دختر خود تحقیر شدید (۱)

سلام و درود،این جریان عجیب ۲سال پیش زمانی که برای تحصیل در رشته بازرگانی رفتم دانشگاه خلیفه در شهر ابوظبی کشور امارات برام اتفاق افتاد؛جهت اطلاع بگم که این جریانات با اینکه برای خودمم غیر قابل باوره اما حقیقته ،اگرم میخواین میتونید باور نکنید برام مهم نیست و نیازیم به لایک ندارم فقط می‌نویسم که بدونید.
«شروع داستان»
اسم من رادوین هست و ۲۱سال دارم تازه از دانشگاه خلیفه مدرک لیسانس ارشد رشته بازرگانی رو کسب کردم،دو سال پیش زمانی داشتم
بعد از اتمام کلاس در روز سه شنبه از کلاس خارج میشدم،تو راهرو چشمم به سه دانشجو داخل دستشویی که دوتاشون داشتن به اون یکی فحش های رکیک به زبان عربی میدادم چک میزدن و اون هم داشت با گفتن«أنت محق=درسته»و«عائلتنا هکذا=ما خانوادتا همین جوری هستیم»حرف هاشون رو تایید میکرد جلب شد(من خوشبختانه به زبان کردی و عربی و انگلیسی تسلط کامل دارم،البته نسبت به برخی نوابغ کشورم هیچ پخی نیستم).
من دلم براش سوخت و کنار دیوار وایستادم و بعد از اینکه اون دوتا پسر رفتن رفتم از اون دانشجو دختر پرسیدم:(حالت خوبه؟)گفت :(آره)گفتم:( اونها کی بودند؟)گفت:(دوتا از همکلاسی هام به نام ماکوان(که عراقی هست)و هاشم(که تاجیکستانی هست))پرسیدم:(چیکارت داشتند؟)
۲_هیچی داشتند به من و خانوادم فحش های جنسی میدادند و منم کیف میکردم.
با تعجب پرسیدم:
۱_اسمت چیه و اهل کجایی؟
۲_باقیه بنت…(اسم پدر) اهل الحائط عربستان،البته فک نکنم دیگه عربستانی به حساب بیام چون روی کشورم و مردم تن فروش و منحرفش بی غیرتم☺️
۱_میخوای بریم به آقای محمد بن زاید(مدیر دانشگاه)بگیم که اون دو تا رو تنبیه کنند؟
۲_نه نیازی نیست،اونا فقط چیزایی رو بهم میگن که دوست دارم بشنوم مثل:فاحشه،مادر گشاد،مادر فاحشه،توله سگ،اهل کشور سگ ها،بو گندو با شورت خیس،نامسلمون حقیر و…
۱_چرا به خاطر این حرف ها حتی از خودت دفاعم نکردی؟چرا تو بهشون فحش ندادی؟چرا نزدیشون؟چرا…
۲_آخه چیزی به جز حقیقت نگفتند،بعدشم وقتی حرفی رو که ازش خوشم میاد و قبولش دارم می‌شنوم چرا نباید عصبانی بشم؟(به عبارت دیگه حرف حق جواب نداره)
۱_پس یعنی با این تحقیر ها مشکل نداری؟
۲_من عاشق تحقیرم،مخصوصا اگر راجب کشور فاسدم و خانواده ی احمق و تنفروشم،به خصوص مادر هوسبازم باشه
داشتم از تعجب و خنده و تمسخر شاخ در میاوردم؛برام سوال شده بود(مگه خانوادش و کشورش چی سرش اوردن؟)گفتم:
۱_خیله خوب پس من برم چون کلاسم ۱۰دقیقه پیش تموم شد
۲_صبر کن تو کی هستی،اگه مشتری مادرمی که اومدی از من آمار بگیری ببینی چقدر به مادرم رفتم،باید بگم امروز برده هیچکس نشدم تا الان،باور کن
۱_نه نه؛من رادوینم دانشجو کارشناسی رشته بازرگانی
۲_اهل اماراتی؟
۱_نه اهل ایرانم
۲_وای نه،چرا نگفتی که من جلوی یکی از هم میهنان شاهپور دوم ملقب به صاحب شانه های عرب قرار دارم سرورم؟
با تعجب و غرور و خجالت گفتم:(نه بابا این حرف ها چیه،من که کاره ای نیستم ،تازه شاهپور دوم و امپراطوری عظیم ساسانی مال ۱۷۰۰سال پیش هست،از اون موقع ایران ما وضعش خیلی خراب تر شده)
۲_میدونم ولی بحث سر اصالته،اگه زودتر میگفتی ایرانی هستی تا الان بازبونم کفشاتونو تمیز میکردم و از سر تحقیر مقابل شما ارضا میشدم ارباب رادوین
۱_چرا انقدر راجب خودت و خانوادت و کشورت بد حرف میزنی؟
۲_چون حقیقته،من اهل کشور وحشی ها و هوسبازها و بادیه نشین ها هستم یعنی عربستان ذلولی(تحقیر شده)اگرم باور نداری بی غیرتم میتونم با این فیلم ثابتش کنم
دیدم توی گوشیش ویدیو داره از خودت که لخت داره تو دستشویی بدن نمایی می‌کنه(تحریک شدم)بعد دیدم رو کاسه توالت فرنگیشون یک پرچم سبز با چسب وصل شده که روش میشینه و واژن برنزه و تحریک آمیزشو میماله به اون پرچم،پرچمم فقط یک آرم شمشیر (که یادم اومد یک قسمتی از لوگوی پرچم عربستانه)نمایان بود؛پرسیدم:
_چرا پرچم کامل نیست؟!
_چون قسمت بالاییش مربوط به اسلام و پیامبره(ص)که من اعتقاد دارم ما عرب های حقیر هیچ وقت لیاقت اون رو نداشتیم و اگر کسی بتونه مصلحت اسلام رو بفهمه شما ایرانی ها و ترک ها و توابعتون هستید،به همین خاطرم الان شیعه هستم و آرزو میکنم ای کاش می‌توانستم کنیزی امام چهارم شیعیان که یک ایرانی زاده هست رو بکنم و به خاطرش همه ی دشمنان شیعیان و ایران رو زیر پام لگد مال کنم و آلت ها و بیضه هاشون رو له کنم و لخت شلاقشون بزنم
من که احساس کردم بحث داره به دین و ایمان کشیده میشه(چون کمی حساس هم هستم و فکر میکنم هوس داشتن ربطی به دین و ایمان نداره و هیچ دینی نمیتونه جلوی هوس ها و احساسات درونی مارو بگیره) گفتم:(لطفاً اعتقادات من رو قاطیه احساسات تحقیر آمیز و خود تحقیر ی هات نکن،چون ما ایرانی ها اگر احساس کنیم داره بهمون توهین میشه بدجور خشن و غیرتی میشیم)
۲_چشم ارباب رادوین فقط خواستم بگم من ،یعنی باقیه بنت…(اسم پدر)روی کشورم و خانوادم و هموطنان گرگ شکلم(گرگ صفتم)غیرتی ندارم و اجداد من و اون عمر خطاب کثیف و افرادش و نوامیسشون باید برده و نوکر تک تک ایرانیان،حتی کودکانش می‌بودند تا آدم بودن رو یاد بگیرند؛حالا هم می‌خوام برده شما باشم و بدنم رو در اختیار شما بزارم
و تحقیر بشم ای ایرانی بزرگ،ارباب رادوین
من کمی فکر کردم و گفتم :(باشه باقیه شمارتو بده،بعد از اینکه تصمیمم رو گرفتم بهت آدرس خونم رو میدم در زمان مشخص بیای خونمون بردگی جنسی،فقط مراقب باش تا اون موقع زیر دست و پا و زیر آلت اون پسر ها له نشی،خصوصا اون تاجیکستانیه )
۲_چشم ارباب رادوین ممنون که من روبه حقم میرسونید،بردگی برای
ایرانیون افتخاره
۱_حالا ببینم چی میشه،خدا حافظ باقیه جون برده دیوونه من،از گشنگی مردم باید برم نهار
۲_خداحافظ ارباب

ادامه دارد…

نوشته: رادوین بیتجربه