باغ فراموشی

سلام به اعضای دوس داشتنی انجمن کیر تو کس که وقت میزارن و داستان منو میخونن (این داستان اتفاق نیوفتاده و فقط خیال پردازی هست )

بین صفحه منجم و یاهو مایلم در حال ورق زدن بودم و نگاهم دنبال مردای بالای 40 سال با هیکل نسبتا مناسب میگشتم که یه پیامی تو منجم بهم داده شد از یه دوستی که قبلا باهاش سکس خوبی داشتم و میشناختمش

وحید: من میخوام با یکی از دوستام بریم باغشون دوستم یه بی مثل تو داره و یه برنامه گروپ 4نفره خوب در انتظارته
من: باید کاندوم بزاریدا مثل دفعه قبل نکنیا از الان بهت گفته باشم . من همین الانشم آماده ام
وحید:الان که نه اول میاییم آرسام رو میزاریم پیش تو که آماده شه چوون میخواد کاملا دخترونه آرایش کنه
من:از دست خودتو دوستات

خلاصه آرسام اومد یه پسر کوچولو لاغر و نحیف که خودمم دوست داشتم بکنمش یعنی همون لحظه هم دستمالیش کردم اما حین آرایش تایم کمی که بود فایده نداشت.

خیلی تغییر کرد اینقدر که وسوسه شدم خودمم انجام بدم این کارو اما از خیرش گذشتمو زدیم بیرون سه ساعت طول کشید تا رسیدیم اول از همه بساط مشروب خوری و سور ساتمون رو براه کردیم منم رفتم یه بادی پوشیدم مثل جنده ها اما لباسای آرسام به مراتب خیلی با کیفیت تر و خفن تر بود من که اصلا نمیدونستم این لباس هارو با چه روی میتونم از مغازه دار بخرم خلاصه اینا داشت تو سرم میچرخید لباس بادی من از این مدل ها بود که یه دایره دور کون و کیرت قرار میگیره و منم یه شورت پوشیده بودم که آرسام بهم گفت

آرسام:میشه شورتتو در بیاری من کیر تو ببینم
من:آره عزیزم
آرسام:حالا داگی شو کونت رو هم ببینیم

من داشتم کونم رو به میلاد و آرسام نشون میدادم وحیدم کنار من رو مبل بود نور خیلی کم بود درواقع نور چراغ های توی حیاط بودن که خیلی باحال خوش رنگ شده بود توی خونه

آرسام:تو باید کون بدی خودت اونوقت کلی منو مالوندی تو خونه
میلاد:عجب کونی داری من این سوراخ رو فقط تو فیلما دیدم
آرسام:اره خیلی گرد و باحاله معلومه مواضب بوده کسی جرش نده
وحید:اما امشب جر وا جر میشه
من:بیا آرسام نوبت توه نشون بده

تا من اینو گفتم یه پیک ددیگه خوردیم تقریبا نصف شیشه مونده بود اما حسابی مست شده بودیم و هم آرسام و هم میلاد و بعدش وحید همه کندن تو یک آن همه لخت بودیم منو آرسام واسه میلاد میخوردیم وحیدم داشت سوراخ منو لیس میزد

من حسابی قبل سکس انما انجام داده بودم اما آرسام موقعه که میخواست میلاد کیرشو بفرست تو کونش رفت تو دستشویی
من به حالت داگی رو زمین بودم وحید هم رو یه کاناپه طوری که کیرش با سورااخم تو یه راستا بود داشتم رو سر کیرش بازی بازی میکردم و میلاد خوابید جلومو کیرشو فرستاد تو دهنم از این ور وحید بیشتر تکون میداد که کیرش جا شه یه کیر دیگه هم تو دهنم بود

نوشته: لوولا