بازگشت همه ی سوراخ ها به کیر است

من حمیدم الان 28 سالمه
داستان برمیگرده به دوران بچگیم اون موقعی که موبایل نبود نهایت بازی کامپیوتر کانتر بود جونم براتون بگه کیمیا نامی که بچه بزرگ خانواده بود سه سال از من کوچیک تر بود ومن نهایت 13 سالم بود ما از وقتی یادم میاد زیاد خونه هم میرفتیم اون موقع هم من کسخل وارد نبودم جریان چیه مثل الان نبود ولی اون حرفه ای تر بود چون باباش سر کار بود و داداشاشم سه چهار ساله بودن و تنها رسما تو خونه بود به گفته خودش تو اون کانال های ماهواره ها که معمولا زنه خودش
می مالید و کسی ام زبونش نمی فهمید متوجه شده بود باید کسشو بماله.
خلاصه سرتون درد نیارم یادمه شرکت های اینترنتی تازه اومده بودن مام خونمون دو طبقه بود مثل اونا اینا که دارم میگم عین واقعیته
گفتم بریم ببینیم با بچه ها رفتیم دراز کشیدیم اونم بقل من دراز کشید منم اولین بار اینجا دست کردم تو شلوارش و براش مالیدم اینقدر که بدنش لرزید. جالب اینکه بعد ها فهمیدم خونه هر کی میره کارش همینه همه پسرای فامیل انگشتم میکرد اما من خیر تا ی مدتی شلوار بازی ادامه داشت تا ی شب که سرد زمستونی که خونشون بودیم خانم رو کیر نیم خیز ما نشسته بود منم براش میمالیدم گفت میرم دستشویی اینجا حدودا یازده سالش بود و استارت سکسمون بود و به گایی من . از دستشویی که اومد زیر پتو شلوارش در اورد کیر نیم خیز من از تو شلوارم گرفت که حدود 12 سانی اون موقع بود دیدم ی تف زد سرش گفتم کثیف میشه نکن که اخم کرد نشست روش یکم با سوراخش روش سر خورد منم کس دست یهو سجده کرد لپی داغ کونش گرفت منم وسَط هدف گرفتم که صدای پا اومد بلند شدیم رفتیم زیر پتو شانس تخمی من پسر دایی کونیم که ی سال از اینم کوچیکتر بود و ژیمناستیک کار می کرد و اونم دست مالی می کردم اومد.
از نظرم همه چی خوب بود ولی نگو اونم کیر میخواست اون تو مدرسه یاد گرفته بود ساک بزنه و از پشت ترتیبشو داده بودن منم اتفاقی فهمیدم البته من نکردمش تا یه مدت اگه خواستین اونم می گم براتون.
آقا اونم اومد ی سمت دیگم نشست داداشای اونم طبق معمول مشغول کامپیوتر بودن دو تا دست رفت رو کیرم من خرم نکردم تری سام بزنم دست جفتشون پس زدم رفتم پایین برگشتم دیدم کیمیا رو پای محمده داره رو کیر محمد خودش می مالونه رفتم نزدیک با اشاره بهشون فهموندم که فاصله بگیرید قبول نکردن منم شلوارم در اوردم گفتم مال من بزرگتره کیمیا گفت دردشم بیشتره همون موقع به محمد گفتم کونی بخورش اون که شروع کرد کیمیا هم مال اون خورد من دیگه راست راست بودم اما کیمیا قبول نکرد که دست به کیرم بزنه یا بده.
از اون شب تا چند وقت پیش خبر خاصی ازش نبود تا فهمیدم اون منشی یه متخصص است که اونم اتفاقا می کنتش کس کونشو بر خلاف من جر داده چند روز پیش رفتم که برم پیش دکتره دیدمش و بی هیچ قدرتی بغلش کردم قبل از همه مریضا و دکتره رفته بودم دستم باز اومدم کنم تو شرتش به یاد قدیما که گفت فاب دارم خیلی ناراحت شدم اونم فهمید
نشستم سر جام که صدام زد شب بیا دنبالم برنامه برات دارم من میگی بال در اوردم چند دقیقه بعد دکتره اومد من دید اومدم برم گفتم چند گفت نه سر خیابون… باش
منم حدود 3 ساعتی وقت داشتم دوش گرفتم پشم های انبوهم زدم با ساینای شیشه دودیم سر جای قرار بودم از نیم ساعت قبل ترش ولی دیر کرده بود زنگ زدم در دسترس نبود فکر می کردم سر کارم سیلدنافیل هم خورده بودم شلوارم داشت میترکید نمی دونستم چه گهی بخورم ی سوپر گذاشتم شروع کردم به جق زدن که دیدم دکتر زن جنده از مطبش خارج شد اون جنده ام پشتش از دکتره خدافظی کرد به من زنگ زد من دست به کیر عصبی جواب دادم کجایی؟؟؟؟؟
اونم گفت دیر شد کارش طول کشید تو کجایی؟؟؟
بهش گفتم ده قدم جلو تر داشت میومد شلوار درست کردم که تخمی تر شده بود چون جق نافرجامی بود تا نشست دست دادیم اومدم بغلش کنم حس کردم صورتش بوی وایتکس میده نمیدونستم چی بگم گفتم شاید تو مطب نظافت کرده بهش گفتم چی کار کردی انقدر بو وایتکس میدی اصلا انتظار نداشتم بگه ساک زدم ریخته تو صورتم.
که گفت فابم که باهاش تا الان تو مطب بودم آبش ریخته رو صورتم تو ام امشب راست کردی منو بکنی بریم خونمون کسی امشب نیست منو بکن به یاد بچگیم ولی اگه خودم خواستم ماهی ی بار بهت میدم البته گه می خورد الان دو ماهه دو شب یه بار پیام میده بیا کسم کیرتو رو می خواد
آقا راه افتادیم تو راه حرف های قدیم بود کسخلیت های من وسطش گفت باز اومدی کسم بمالی منم گفتم نه بلدم ولی تو حرفه ایی رام بنداز و ی دونه زدم روی رون پاش وقتی رسیدم کسی نبود حدود نه چهل دقیقه بود برای محکم کاری زنگ زد مامانش که کی میاین و اونم بهش گفت تا دوازده اینا میشینن و اگه خواستی بیا

کیمیا ام گفت مطبم هنوز مریض داریم
من میگی نمیدونستم بخندم یا گریه کنم کیلیدش از تو کیفش در اورد رفت سمت در منم ماشین قفل کردم سریع رفتیم تو دیدم گشنست گفتم شام نمیخوری گفت نه مطب ی چی خوردم بریم تا دیر نشده شروع کنیم گفتم کجا گفت رو تخت مامانم همه جای این خونه دادم الا اونجا اونم واسه تو
راستی از اندامش بگم که سفید لاغره و ولی کون سینه گنده ای داره با موی بلند و لخت که اتفاقا بلند هم هست تو اتاق مانتوش باز کرد و سوتین بالا پایینش در اورد سینه های سر به بالا و سفتی داشت ولی شلوارش در اورد مستقیم لب گرفتیم و سینه هاش میمالوندم کم کم رو تخت درازش کردم شروع کردم به میک زدن سینه هاش کم کم داشت ناله می کرد و موهامو چنگ میزد با چند تا بوسه خودم به دکمه شلوارش رسوندم اما نذاشت بازش کنم من کشید. بالا و اون کیرم در اورد راست راست 16 سانته با کلاهک قارچی یکم سرش لیس زد گفت بذارش بین سینه هام منم رو شکمش بودم تو سینه هاش تلمبه می زدم با دست راسم کیرم گرفته بودم دست چپم تو شرتش کردم از رو شلوار آتشفشانی بود داغ و خیس شروع کردم مالیدن و انگشت کردن صداش اتاقو گرفته بود رفتم شلوار ی تیکه کندم از پاش خدای من همه چی گشاد شده بود ولی صورتی بود تر تمیز بی هیچ حرفی گفت 69 شو منم از خدا خواسته دادم دهنش از هر چی بگم بهتر ساک میزد دهنش پر بودا ولی به زبون به تخمام میزد منم براش سنگ تموم گذاشته بودم تو خوردن و انگشت کردن کس کونش با پایی که دور صورتم حلقه کرده بود و ناگهان لرزید صورتم با فواره اش خیس کرد خندیم و. گفتم خوش به حالت به آرزوت رسیدی اونم خندید گفت پاشو تا تو همم به آرزوت برسی یه جون بش گفتم رو حالت خوابیده خوابیدم روش خسته بود به هر حال به کی دیگه داده بود کارم کرده بود هواش داشتم به پشت خوابید گفتم کجات اول بگام دیدم کون داد بالا که اول اون بگا با این که گشاد بود اما برای من تنگ بود و به زور کردم رفتم تو
تلمبه هام براش درد آور بود جیغ میزد درش اوردم پوزیشنش عوض کنم گفت کسم بکن کونم جر خورد خیلی درد داره شروع کردم به کردن همچنانم حس میکردم کیرم رو اجاق گازه اما تلمبه می زدم موهاش تو دستم گرفته بودم خودشم یکم فعال بود تو حرکتا مکملم بود نمیدونم چی بود که یهو ریختم توش ساعت حدود ده نیم بود دو سه تا فحشم داد و رفت تو حموم منم پشتش رفتم که کمکش کنم باردار نشه که دیدم داره با دوش حموم جق میزنه ی نگاه سنگین بهم کرد و گفت دکتر ی هفته تهران نیست و یک شب درمیون بیا دنبالم گفتم خبریه گفت کسی نمی دونه اون نیست من میرم عشق حال تو ام می برم ولی اون بیاد دیگه بهت نمیدم از سومین سکسمون اوضاع بهترم شد تو بغلم بهم گفت تا حالا رو کیر هیچ کسی انقدر ارضا نشده بودم که منم گفتم مگه جنده ای لاشی که شروع کرد به تعریف و فهمیدم نفر 40 ام البته ازم قول گرفت حرفی نزدم چون دکتره قرار بود برگرده صیغه اش کنه.
قطعا من نویسنده خوبی نیستم و ایرادات به من ببخشید این اولین اثر من هستش خواستید بگین ادامه بدم

نوشته: حمید