داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

انتقام میسترس 52

ما به نقطه ای خارج از پادگان رسیده بودیم ولی همون فضای خاکی رو داشت . ازش فاصله گرفتم .. -کجا می خوای فرار کنی .. -می زنمت -می کشمت .. -دیوونه -خودتی دختر .. -دست از سرم بردار -بر نمی دارم .. -دوروز دیگه همه چی یادت میره .. بهم بگو دیگه چه دروغایی بهم گفتم -فقط همون دروغی رو که توی لجباز بهم گفتی . یعنی دروغ که نبود یک حقیقت رو تو نگفتی و یک حقیقت رو من . بیا سوار ماشین شو الان چند تا سر باز میان و میرن آبروی من میره .. خطر ناکه من به این صورت اومدم بیرون -بازم رفتی توی فیلم ; خطر ناک نبود که اون جوری به عنوان مامور مخفی رفتی به باند قاچاقچیان ; -بس کن .. اومد سمت من . دستمو محکم گرفت .. -می زنمت .. مثل همون دفعه اولی که زدمت .. راستشو بگو زورت نرسید یا این که خودت گذاشتی که بزنمت .. -زورم بهت نمی رسید . مثل حالا که حریف زبون و لجبازیهات نمیشم .. بیا بریم آبروم میره .. این چه وضعشه -به نکته خوبی اشاره کردی . آبروت میره . همین حرفت نشون میده که بین من و تو فاصله هست و فایده ای نداره که با هم باشیم -اصلا کی گفته که من و تو می خوایم با هم باشیم . من بهت همچین پیشنهادی دادم ;/; -پس برای چی به دنبال من راه افتادی داری با احساسات من بازی می کنی .. -تو که گفتی من احساسات ندارم . منو انداخت ور دست خودش .. نمی دونم داشت منو به کجا می برد .. رفتیم و رفتیم و رفتیم تا بازم به یه کوره راهی رسیدیم .. دو سه تا سر باز دور یه ساختمونی کشیک می دادند . اینجا رو دیگه نمی دونستم کجاست .. منو برد به یه اتاقی .. -ببینم اینجا دوست دختراتو میاری ; -نه اینجا یه سری باز داشتی رو میارم اونایی رو که حرف حساب سرشون نمیشه -منو هم می خوای باز داشت کنی ;/; من آبروت رو می برم .. -بهزاد تو یه سر داری ولی من یک زنی هستم که .. دستشو گذاشت جلو دهنم . من یه بچه یتیمم . نمی دونم بابام کیه مامانم کیه .. ولی جنگیدم با سختیها جنگیدم تا به اینجا رسیدم . این که سردار چند تا سر باز و یه هنگ و ارتش و این بند و بساطها باشی زیاد سخت نیست . مهم اینه که بخوای سردار عشق باشی . من اینو در تو می بینم . می بینم که می تونی یک زن لایق باشی واسه من . زنی که شریک سختیها و شادیهای من باشه  . امید من به زندگی باشی . تو سردار قلب منی . فرمانروای عشقی .. چیه شیما . چرا داری گریه می کنی .. -نمی دونم حس می کنم بین من و تو فاصله هاست . -ازت یه چیزی می پرسم شیما – بپرس -تو قبل از این جریان دوستم داشتی ; -حالا هم دارم .. -عاشقم بودی ; -حالا هم هستم .. -با این جوابایی که دادی اصلا من یادم رفت چی می خواستم بپرسم . دو نفر که همدیگه رو دوست داشته باشند اون چیزایی رو که بینشون فاصله ایجاد می کنه می شکنن . فاصله ها رو پر می کنن . درسته باید خیلی چیزا رو در نظر گرفت این شاید برای اونایی باشه که از اول می خوان اقدام به کاری کنن . ولی اونم بسته به فرهنگ و منش آدما داره .. من خسته شدم شیما … کار دارم .. طوری مثل دیوونه ها از دستم فرار کردی که دیگه همه دوزاریشون افتاد .. -سرم داره گیج میره .. از گرسنگی ضعف کرده بودم .. برام خوردنی آوردن .. -ببینم خانوم رئیس باند . ناراحت نیستی که تا حالا فر ماندهی می کردی و از این به بعد گیر یه فر مانده افتادی -برو بابا تو هم دلت خوشه -چرا این جوری حرف می زنی -واسه این که من لیاقت تو رو ندارم . دوستت دارم و می خوام دست از سرت بر دارم . . -این جا چرا این جوریه بهزاد .. -این جا تازه جای تمیزشه .. من الان اتاق افسر نگهبانو گرفتم .. -من بمیرم حتما فکرای بد می کنن . -دیگه قصه عشق لیلی و مجنون میره که همه جا بپیچه . فقط خواجه حافظ شیرازی نمی دونه . من با همه شون رفیقم . به موقعش سیاست خودمو هم حفظ می کنم . با خیلی ها شون میرم ماهیگیری شکار .. ولی به موقعش اونا حس اطاعت پذیری خودشونو نشون میدن .. -میگی منم باید از تو اطاعت کنم ; -اجباری نداری . این منم که دارم منت تو رو می کشم . -شیما من دوستت دارم . -این برای زندگی کردن کافی نیست . -عاشقتم -بازم کافی نیست . -می میرم برات .. -این ظلمه .. -در حق کی ; من یا تو -هر دو تا .. -وقتی تو منو نخوای من می میرم دیگه .. نگاهمو به نگاه عاشقش دوختم .. -بگو از جون من چی می خوای -تو رو و یه خواسته دیگه هم دارم . شیما ! با من از دواج می کنی ; … ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها