داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

انتخاب از لیست سیاه

سلام
چند وقتی هست که هوس کردم یکی از تجربه هامو باهاتون به اشتراک بذارم. موندم کدوم رو انتخاب کنم!
غالبا سکس هام همراه با حاشیه بوده
از اطرافیان کسی نمونده که از زیرم در رفته باشه، همه رو به نوعی از زیر تیغ رد کردم !
اسمم سعید
در حال حاضر ۳۷ سالمه ولی از ۱۵ سالگی تجربه کار دارم تا به امروز
بگایی هم زیاد داشتم
قد ۱۷۸ وزن هم توی این سالها متغیر بوده
داستانی که میخوام تعریف کنم برای ارتباطم با زندایی جونمِ
از اول که اینا با هم نامزد کردن منِ ندید بدید چشمم دنبال کص و کون زندایی بود.
توی موقیت های مختلف هم یه برخورد بوجود میووردم و طلبکار میشدم که حواست کجاست !!
در کل تخم شروع کردن نداشتم چون داییم دیوونه بود و اگه می‌فهمید کار دست همه میداد.
اینا ازدواج کردن و حتی دو سه روز اول من میرفتم تو خونشون برا نگهبانی که وقتی نیستن کسی نزنه در خونه تازه عروس دوماد.
بهترین فرصت بود تا دید بزنم لباس هاشونو که اونم توی اون دوران لذت خودش رو داشت .
چند سالی گذشت
زندایی با ننه بزرگ ما اختلاف خوردن و فاصله بیشتر شد
منم از ن
ننه بزرگه خوشم نمیومد
این شد موضوع مشترک چت های ما
با هم صحبت میکردیم و گلگی هارو می‌گفتیم.
صحبت ها صمیمیت خاصی به خودش گرفت
یکی دو بار وقتی دایی سر کار بود رفتم و همو دیدیم
ولی حرکتی نزدیم
نمیدونستم چطور سر حرف رو باز کنم
اندام سکسی داشت
کون و کصش عالی بود
سینه هاش هم انداره بودن
یه بار پشت فرمون بودم از یه مسیر دور حرکت کردم سمت شهرمون. شروع کردم به پیامک بازی
وقتی نفهمیدم چطور رسیدم شهرمون ولی اینو میدونم که راضیش کرده بودم که یه حرکتی بزنیم !
خیلی اکراه و ترس داشت ، منم همینطور
ولی شهوت غالب شده بود
برای فردا صبح قرار گذاشتیم
دایی که میرفت سر کار و منم مرخصی گرفتم
صبح بجای سر کار مستقیم رفتم خونه دایی
وقتی در رو برام باز کرد اولین تیپ شلوارکی بود که توی عمرم میدیم.
رون های سفید و خوشگلش زده بود بیر ن و با یه تاپ که زیاد هم پوشش سبک نبود اومد جلو
لب تو لب شدیم و کلی لب بازی کردیم.
کیر نچندان بزرگم داشت میترکید!!!
یکی دو تا شوخی بدنی کردیم که مثلا اون مخالف و من دنبالشم . توی این گیر و دار چند باری از پشت چسبیدم بهش تمام کون نرم و سفیدشو تجربه کردم. شروع کردم به مالیدن سینه هاش
یه کم وا داد
دستمو رد کردم توی شلوارکش و کصشو برای اولین بار لمس کردم . یه کص جمع و جور و خوشگل
همزمان گردنش رو هم میبوسیدم و لیس میزدم. با حرکتی که بدنش میداد فهمدیم صید به دام افتاده و دیگه مال خودمه.
خیلی چیزا برام اولین بار بود که اتفاق میوفتاد . هر چو بود تو فیلم ها دیده بودم. ازش خواستم اجازه بده تا براش بخورم
با مِن مِن قبول کرد و راهی تخت خواب شد
پاهاشو داد بالا و با صورت رفتم تو کصش
اولش انگار برام ناخوشایند بود ولی بعد انگار داشت لذت میداد. زبونمو از سوراخ کونش میکشیدم تا سر کصش
با چوچولش بازی می‌کردم و یه حالت ویبره به لبه هاش میدادم . یهو خودشو جمع کرد و لرزید که ب
فهمیدم ارضا شده.
یه حس بدی بود اون وسطا ولی خب شهوت غالب بود. انگار پشیمون شده بود و نمی‌خواست بده ولی دیگه کار از کار گذشته بود. منم که عاشق کونش شده بودم دمر خوابوندمش. چیزی که ماه ها منتظر بودم جلوی چشمام خودنمایی می‌کرد. یه کون سفید ژله ای که هر کیری رو توی فامیل به مرحله شق رسونده بود . اولین بارم بود خلاصه ناشيانه رفتم روش و کردم تو سوراخ کصش. تنگ که نمیشه گفت ولی یه حال خاصی داشت که زیادی به کیرم احساس داد. خوابیدم و شروع کردم به تلمبه زدن
زیاد طول نکشید که هر دومون ارضا شدیم.
بلند شدم همونجا یه دوش گرفتم و ازش تشکر کردم. با اینکه انگار راضی نبود با روی خوش باهم خدافظی کردیم .
ولی تجربه کسب کرده بودم و برای دفعات بعد مجهز رفتم که اینقدر زود تموم نشم !!!
با اینکه برای رفت و آمد سختی های زیادی داشتم بعد از اون بیشتر از دربار رفتم و مدل های مختلف رو با هم تجربه میکردیم .
یه بار دایی یه مسافرت ۱۰ روزه رفت
منم توی خونه جا انداختم که دوستم کار داره و ده شب مهمون کص زندایی جونم بودم. خلاصه کارمون شده بود گاییدن کص و کون زندایی . دیگه کار بجایی رسید که زندایی مارو معرفی کرد به دوستان گرامیش اونجا متوجه شدم دوستان گرامی از سکس هاس ما مطلع هستن و گویا همه اهل دل تشریف دارن. البته به گایش اونها نرسیدم چون دایی بخاطر کار مجبور شد بره شمال و زن و بچه رو برداشت برد . حالا بعد گذشت سالها هر وقت با زندایی خلوت میکنیم از اون روزها به خوشی یاد میکنیم و آرزوی پیش اومدن موقعیت رو داریم.
با رفتنشون من بی کص نموندم
چون
کص و کون عمه
کون دختر عمه
کص و کون خاله و
کون دختر خاله
و دختر عمه تهرانی
زن دوست
و همکار و منشی و همکلاسی و استاد و مذهبی محل و…
همه رو مورد عنایت قرار دادم که هر کدوم داستانش مفصله
البته میدونم که تحریرم مزخرفِ
چون اصلا قصد نوشتن نداشتم ، یهویی شد
حالا اگه استقبال باشه هستم در خدمتتون

نوشته: گاییده و بگا رفته

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها