امیلی دختر سوئدی چشم آبی
سلام به همه اسم من سامان هست ۳۱ سالمه میخوام براتون اولین سکسی که داشتم توی سوئد با دختر چشم آبی سوئدی رو بنویسم امیدوارم خوشتون بیاد
مقدمه: برای اینکه همه چیز رو متوجه بشید یه مقدمه ای باید توضیح بدم من لیسانسم رو یکی از بهترین دانشگاه ایران گرفتم و از همون دانشگاه درخواست فرستادم برای یکی از دانشگاه های سوئد که اونا هم قبول کردن و قرار شد من برای کار های مهاجرت با یه وکیل مهاجرت صحبت کردیم و همینطور شرایط ها و فرم های پذیرش سوئد رو تمام کارا رو انجام دادیم و من تونستم بعد ۱ سال وارد سوئد بشم اون هایی که میدونن کسایی که از دانشگاه های اروپا باشند بورسیه تحصیلی میشن اما غیر اروپایی ها هزینه های تحصیل با خودشون هست و شهریه های دانشگاه های سوئد متغیر هستن رفتم برای رشته دندانپزشکی تو یکی از دانشگاه ها ثبت نام کردم و از فردا کلاس ها شروع میشد برای تحصیل و هزینه ای تقریبا ۱۹۰۰۰۰۰ کرون سوئد بود و به پدر مادرم اطلاع دادم که هزینه تحصیلش انقدر میشه و پدرم هم پشت تلفن گفت برات پول میفرستیم رفتم برای یه جایی برای اجاره بتونم پیدا کنم ترجیحا باید هم جایی پیدا میکردم با قیمت مناسب هم نزدیک به ایستگاه اتوبوس و مغازه قبلش یه پرانتز باز کنم من آیلتس زبان انگلیسی داشتم و از ۱۳ سالگی یادگیری زبان انگلیسی شروع کرده بودم و میتونستم خوب و بدون لحجه تپق زدن صحبت کنم رفتم برای اجاره جایی و تونستم یه جای خوب که نزدیک ایستگاه اتوبوس و مغازه باشه پیدا کنم بعد انجام تمام این کار ها یکم پیاده روی تو خیابون ها شب خسته کوفته رفتم بخوابم که برای کلاسای فردا بیدار بشم دوره های دندونپزشکی ۴ و ۵ سال بود رفتیم برای دوره های دندونپزشکی همزمان من رفتم برای کورس زبان سوئدی برای تحصیل و کلاس هام دوبرابر شده بود درست زبان انگلیسیم خوب بود اما باید روی یادگیری زبان سوئدی کار میکردم بعد ۱ سال تونستم بدون لهجه صحبت کنم نه به صورت خیلی حرفه ای هنوز تا پایان دوره ها مونده بود
داستان: توی کلاس ها دانشجو های مختلفی هم از سوئد هم از جاهای مختلف بود من با دوتا از بچه های اونجا یکیشون اسمش فرانک بود که سوئدی بود و یه اسپانیایی به اسم کارلو دوست شدم بچه های خیلی خوبی بودن و یکشنبه ها با هم برنامه میذاشتیم و خوش میگذروندیم یه روز بعد کلاس داشتم با یه دختری در مورد مطلبی صحبت میکردم اسمش امیلی بود ۲۷ سالش بود (یه دختر چشم آبی با چشم های درشت و ابرو های کشیده و موهای بور صورت گرد و دماغ کوچیک سر بالا و لبای کمی بزرگ با بدن لاغر سینه های سایز ۶۰ و کون معمولی) البته صحبت های ما اولا بیشتر درسی بود و اما بعد گذشت ۱ سال هر چی میگذشت علاقه من نسبت به امیلی بیشتر میشد سعی میکردم بعضی وقتا به بهونه های مختلف جشنی چیزی مثل تولدش براش کادو بگیرم که بتونم هم بهش بیشتر نزدیک بشم هم بتونم کاری کنم اونم نسبت به من علاقه پیدا کنه یه روز بعد کلاس بهش درخواست دادم ازش پرسیدم وقتت آزاد هست در کمال تعجب درخواستم رو قبول کرد و گفت شنبه ساعت ۴ گفتم مشکلی نیست جمعه بود و فرداش شنبه بعد کلاس با هم راه افتادیم به سمت یه کافه اونجا نشستیم بعد سفارش قهوه سعی کردم باهاش صحبت کردم و اولا غیر مستقیم و نم نم مستقیم بهش ابراز علاقم رو بهش بفهمونم و صحبتمون بعد خوردن قهوه هم ادامه پیدا کرد و بهش علاقم رو فهموندم که امیلی من چند وقته احساس میکنم بهت علاقه پیدا کردم میخواستم ببینم تو هم نسبت به من همچین احساسی داری امیلی اول کمی مکث کرد یکم سکوت بینمون برقرار شد پیش خودم گفتم الان که ضایعه بشم و دیدم امیلی لبخندی زد و گفت منم ازت خوشم میاد خیالم راحت شد امیلی گفت راستش رو بخوای منم یه چند وقتی هست بهت علاقه پیدا فقط منتظر بودم تو یه موقع مناسب بهت بگم بعد از تو کافه بلند شدیم شروع کردیم تو خیابون قدم زدن و صحبت کردن تا رسوندمش دم خونش امروز گذشت و از امروز به بعد من یک قدم به امیلی نزدیک شدم و هر روز به هم نزدیک و براش از گل و کادو و شکلات می گرفتم سر میکردم همیشه بخندونمش خوشحالش کنم دیگه بعد گذشت یه مدت سعی کردیم رابطمون رو جدی تر کنیم و دیگه فاصله بین منو امیلی از بین رفته بود همو دیگه عاشقانه میبوسیدیم دیگه مرزی بین منو امیلی وجود نداشت امیلی آمده بود دیگه داشت با من زندگی میکرد و جفتمون همزمان به دانشگاهمون هم میرسیدیم یه پاییز غروب با امیلی رفتیم یه رستوران و بعد خوردن یه شام خوب موقع برگشت به خونه توی سرمای هوا و باد با امیلی دست تو دست بودیم امیلی یه کاپشن سفید پیرهن یقه اسکی سفید شلوار مشکی و یه بوت زمستونی بلند تا ساق پاش پوشیده بود خودمون رو زود رسوندیم به خونه بعد اینکه خودمون رو گرم کردیم تو نشستیم کنار هم بغل تو بغل هم بودیم همون لحظه لبام رو روی لبای امیلی گذاشتم لبای داغش مثل آتیش کل بدنم رو سوزوند شروع کردم از لباش بوسیدن امیلی هم همکاری میکرد جفتمون حشری شده بودیم تو نیمه تاریکی خونه که حین بوسیدن امیلی صورتش رو برد عقب و دست من رو گرفت رفتیم کنار تخت شروع کردیم دوباره از هم لب گرفتن بعد شروع کردن گردن امیلی رو خوردن پیرهن یقه اسکیش رو قبلش درآوردم و شروع کردم به خوردن گردنش قبلش جفتمون کاپشن هامون رو در آورده بودیم بعد من هم پیرهنم رو درآوردم بعد شروع تو همون زمان که من داشتم پیرهنم رو در میآوردم امیلی هم سوتینش رو سینه هاش و کمر و شکمش داشت خودنمایی میکرد بدون وقفه سینه هاش رو گرفتم خیلی آروم یکی رو فشار میدادم اون یکی رو میخوردم لیس میزدم نوک سینه اش رو میک میزدم حسابی آه و ناله امیلی در آمده بود همینطوری سینه هاش رو یکی یکی خوردم بعد امیلی دست کشید رو بدن منو رو زانو هاش نشست دست انداخت دکمه شلوارم رو باز کردن شلوار و شرتم رو کشید پایین کیرم نیمه سیخ بود اول شروع کرد با دستش مالید بعد چند بار مالیدن شروع کرد از نوک کیرم لیس زدن اول از سر کیرم شروع کرد بعد همینجوری میرفت پایین من دستم لای موهاش بود و امیلی هم یک چشمش به من بود و همزمان ساک هم میزد میرفت بالا میومد پایین مالیدن شدن زبونش رو به کیرم حس میکردم بعد چند دیقه لیس زدن امیلی دیگه ساک نزد منم امیلی رو نشوندم رو تخت هم خودم کفش و جوراب و شلوار و شرتم رو در آوردم بعد رفتم سراغ امیلی بوت های امیلی رو گرفتم اول یه چند دفعه دست کشیدم رو بوتش بعد زیپش رو کشیدم از پاش در آوردم یه جوراب مچی سفید پاش بود کشیدم اونم در آوردم من از قبل راجب حس فوت فیتیشم به امیلی گفته بودم و در جریان بود و مشگلی نداشت بعد درآوردن جفت بوت ها جوراب هاش اول جفت پاش رو یه چند دیقه براش مالیدم اونم بدون هیچ حرفی فقط نگام میکرد بعد پای راستش رو گرفتم و به صورت دو زانو شدم شروع کردم از انگشت کوچیکش لیس زدم انگشت کوچیکش رو لیس زدم همینجوری امدم تا انگشت های دیگش بعد شصتش شصتش رو کردم تو دهنم بعد روی پاشو لیس زدم بعد شروع کردم زبون کشیدن به کف پاش بعدم پاشنه پاش بعد اینکه کامل پاشنه پاش رو لیس زدم رفتم سراغ پای چپش اونم مثل پای راستش لیس زدم بعد جفت پاهاش رو باهم بعد از جام بلند شدم کیرم رو گذاشتم بین پاهای امیلی شروع کردیم یه چند دیقه یه فوتجاب هم کردن بعد رفتم سراغ شلوارش دست انداختم دکمه شلوارش رو باز کردم کشیدم شلوار شرتش رو از پاش درآوردم بعد از کنار رون پاش بوس کردم تا رسیدم به کصش شروع کردم اول یکم مالیدن کصش با دستم بعد شروع کردم لیس زدن روی کصش رو لیس زدم میک میزدم بعد شروع کردم توی کصش زبون انداختن لیس زدن زبون مینداختم تو لیس میزدم امیلی آه و ناله اش اتاق رو پر کرده بود بعد پاشدم روی کیرم کاندوم کشیدم بعد کیرم رو گذاشتم روی کص امیلی بعد چند بار بازی دادن هل دادم داخل امیلی چون قبل رابطه داشته دیگه پرده نداشته اما همچنان تنگ بود خیس شروع کردم تلمبه زدن همزمان باهاش یا سینه های امیلی رو میمالیدم یا ازش لب میگرفتم تو همین حین بعد چند دیقه آبم امد کنارش رو تخت ولو شدم بعد ۱ و ۲ دیقه امیلی پاشد بره حموم که دوش بگیره منم بعد ۱ و ۲ دیقه پاشدم رفتم تو دستشویی اون شب فوقالعاده گذشت منو امیلی هر ۲ روز در هفته با هم سکس میکردیم و گذشت ۲ سال گذشت منو امیلی مدرکمون رو گرفتیم و بعد چند ماه رفتیم توی کیلیکنیک دندونپزشکی کار کردن و همه چی برای من داشت عالی پیش میرفت و قراره تو همین ماه ها با امیلی ازدواج کنم و خانواده هامون رو هم در جریان گذاشتیم این بود از داستان من امیدوارم خوشتون امده باشه مرسی که وقت گذاشتید براتون بهترین هارو آرزو میکنم خداحافظ.
نوشته: سامان