از اوج تا سقوط یک کونی
سلام این سایتو تازه پیدا کردم دیدم اینجوری همه خاطره مینویسن منم گفتم خاطره اولین بار باز شدنمو تعریف کنم. دبستان رو تازه تموم کرده بودم و تابستون بود پدر و مادرم گفتن برو به یه ورزش طی این سه ماه منم والیبال و فوتبال رفته بودم گفتم برم بسکتبال یه باشگاه با یه مربی نزدیکی هامون پیدا کردیم و ثبت نام کردیم. من اون موقع نسبت به سایر هم سن هام زود داشتم به بلوغ رسیدم و می فهمیدم چی به چیه . خب وقتی رفتم تمرین دیدم اونجا رختکن نداره منم خجالت میکشیدم که جای تماشاچی ها لباسامو عوض(بقیه با همون لباس ورزشی میومدن) تو دستشویی باشگاه یه حموم بود که دستشویی هم تاریک و اینا یعنی جایی بود که بقیه بچه ها نمیومدن اون حموم هم خیلی خیلی گرم بود اونجا لباسامو عوض میکردم. یکی از بچه ها یه پسر بیش فعال بود ۷ یا ۸ سال داشت فکر کنم باباش اونو میاورد و میبرد. بعد از چند جلسه احساس کردم بابام داره منو میپاد. یه دفعه منو تا دستشویی دنبال کرد و دید که کجا میرم. منم بچه مور مورم شد. جلسه بعد بچههه بود ولی باباهه نه یعنی من ندیدمش وقتی تمرین تموم شد خواستم برم لباسامو عوض کنم در حموم رو که باز کردم دیدم رو فرنگی داخل حموم نشسته منتظر منه. من یکمی ترسیده بودم بهم گفت نترس بیا داخل بهم گفت ماشالله خوب بازی میکنی! تشکر کردم منم. بعد نزدیک شد و اول رون هامو دست زد بعد اومد بالا تا کونم گفت بدنت خیلی خوش فرمه هم کمی گوشتی هم نسبت به سنت قد بلند و سفیدی. اون موقع مفهوم سفیدی رو نمیدونستم. گفت تا حالا تو اینترنت فیلم بد دیدی؟ منم روم نشد بگم بهش نگاه کردم خودش فهمید گفت مرد با مرد دیدی ؟ گفتم چی ؟ نه ندیدم. گفت میخوای جلسه بعد نشونت بدم گفتم باشه بعد وقتی داشت میرفت یه لحظه وایساد دستش رو کردم تو شرتم منم اون لحظه گفتم جیغ بزنم آخه چیکار کنم دستش تا سوراخم رفت بعد گفت خوبه هنوز مو نداری. در رو باز کرد رفت. جلسه بعد دو روز بعد بود اون دو روز کلا صرف فهمیدن مرد با مرد شد که اون قراره چی نشونم بده و راستش وقتی دستشو کرد تو شورتم یه احساس هیجانی کردم که کیرم تو یه ثانیه کامل سیخ شد جلسه بعد پسره با مادرش اومده بود و مرده هم وقتی رفتم برا تمرین لباس عوض کنم اونجا نبود با خودم گفتم حتما نیومده کلا. وقتی تمرین تموم شد رفتم که لباسامو عوض کنم از پشت پنجره تار حموم دیدم یکی اونجاست گفتم اونه نمیدونم چرا در زدم بعد باز کرد گفت بیا کامل یادمه کمی ته ریش قد حدودی ۱۸۰ یا ۱۷۹ و خیلی مو داشت. در توالت فرنگی رو باز کرد گفت شلوارک و شورتتو دربیار بشین منم گیج شدم چرا آخه بعد دیدم جدیتش رفت بالا منم ترسیدم درآوردمو نشستم داشتم قشنگ میلرزیدم تو اون حموم با دمای ۵۰ درجه بعد دیدم تو دستش تف کرد رو شیلنگ مالید بعد بهم گفت حالا تو دستت تف کن بمال دور سوراخ کونت من مات دارم بهش نگا میکنم بعد یه سیلی بهم زد گفت چیه بکن دیگه مثل گوسفند نگام نکن منم بغضم جمع شده داره کمی اشک میریزه ازم ولی کاری که گفت رو کردم بعد اومد کنارم شیلنگو آورد داخل توالت اول کمی دور سوراخم چرخوند و فشار جزئی کرد بعد محکم داشت فشار میداد داخل منم یه لحظه میخواستم آخ کنم اون یکی دستشو گذاشت دهنم گفت صدا اضافی دربیاری بیشتر از اون سیلی ها میخوری از یه طرف داره گریم میگیره از یه طرف دارم مثل برگ میلرزم از یه طرف یه شیلنگ تو کونمه که آبو باز کرد عجیب ترین حس عمرم بود داخل شکمم سردم شده بود بعد آب قطع کرد شیلنگ میخواست دربیاره گفت وقتی درآوردم با تمام قدرت فشار بده بیرون شیلنگو درآورد دیگه وارد جزئیات بد نمیشم چند بار این کار کرد گفت کافیه بعد تیشرتمو درآورد در توالتو بست و گفت جلو توالت زانو بزن بعد خم شو روش. صدا کمربندش و درآوردن لباساش میومد بعد اومد رو کونم تف کرد با دستش مالید دور سوراخم یکمی هم انگشتشو کرد توم که یکم باز شم بعد با سر کیرش رو دور سوراخم چرخوند گفت یادته گفتم صدات درنیاد سرمو تکون دادم به علامت بله و بعدش با تموم زورش فشار داد داخل یعنی جر خوردن مفهومش اونجا مشخص میشد آروم تلمبه زد یه ده دیقه بعد تند ترش کرد منم مجبور شدم دستامو بزارم رو دهنم که صدام درنیاد فکر کنم بالا نیمساعت داشت منومیکرد منم داشتم گریه میکردم که یهو موهامو محکم گرفت بلندم کرد گفت باز کن دهنتو حالا زود که کیرش رو کرد دهنم و ریخت تو دهنم وقتی تموم شد با دستاش دهنمو بست گفت غورت بده من اولش نمی تونستم چندتا سیلی زد در نهایت غورتش دادم بعد موهامو ول کرد و رفت سراغ لباساش وقتی پوشیدشون گفت جلسه بعد قبل اومد همونطور که یادت دادم کونتو تمیز کن بیا بعد تمرین منتظرتم. بعد از اون تا پایان تابستون ۶ جلسه مونده بود یعنی ۶ بار پارگی. ولی حتی یه بار نیاز ندید بگه به پدر و مادرت چیزی نگو انگار میدونست نمیتونم و اون مرد شروع کننده یه مسیر جدید تو زندگیم شد مسیری که تو یه هفته هر روزش دو بار کون دادم مسیری که باعث شد وسط بیابون پشت یه پیکان وانت دو نفر کونم بزارن مسیری که شبم بالای ۱ تومن بود مسیری که تونستم سه تا کیرو همزمان توم جا بدم مسیری تو مسافرخانه ها و مهمانسرا های کثیف و لجن مسیری که تو یه روز ۵ میلیون درآوردم با کون دادن به ۵ نفر که دو برابر سه برابر ازم سن داشتن و نره غول بودن و حالا بعد از ۵ سال از اون روز اینو به اشتراک میزارم
نوشته: اشکان لاتکس