داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

ابوخلاف و دختر پاساژی

سلام امروز یه داستان میخوام بگم زیاد نت نمیام،گه گاهی سر میزنم اهل رمان نوشتن نیستم داستان ما از کجا شروع شد بله! صبح با پسر خاله ام یه تیپ زدیم لباس بلوچی فرم شیک تیپ زدیم و خلاصه رفتیم بیرون در ضمن اسمم ابو_خلاف مشهورم 22سالمه گرگم بچه ایرانشهرم تو سیستان و بلوچستان که مشهور به تگزا،،،ه دیگه داشتیم میرفتیم رسیدیم نزدیک بازار دزدا یه پاساژی بود کنارش خلاصه اسم پاساژ بماند من و پسر خاله ام رفتیم تو پاساژ و دنبال ادکلن و دکمه قفلی مارک دار میگشتیم دوسه تا مغازه رفتیم گیر نیومد اون مارکی که میخواستیم گیر نیومد رفتیم مغازه کناریش یه دختری 25ساله نشسته بود فارس بود خلاصه رفتیم کلاس ریختیم و دختره مجذوبم شد و خلاصه کمی طولانیش کردم هرچی میخواستم دختره میخندیدو این چیزا خلاصه بعد کلی حرف گفتم به شمارم تک بنداز اونم دیگه این ور اون ور زد تک انداخت و خلاصه شروع شد دوستیمون

من رفتم تو یگانم کرمان واسه تسویه حساب آخر خدمت بودم تسویه کردم و زنگیدم به دختره بعد کلی احوال پرسی و اینها گفتم چی واست بیارم از کرمان گفت که کفش پاشنه بلند و این کس شعرا گفتم باشه واسش گرفتم و دیگه حرکت کردم رفتم ایرانشهر یه روز پیش پسر خاله ام بودم گفتم من بدجور مستم باید یکی رو بکنم دیگه زنگیدم به دختره گفتم اومدم کی میایی بدمت کجا قرار بزاریم هی پا فشاری میکرد من قراری نیستمو این حرفا کمی قهر کردم اس داد گفت خونه هاتون خالیه منم از خدا خواسته جواب دادم آره کسی نیست ولی درصورتی که یه زنو شوهر بودن ولی خواب بودن همه کارا رو درست کردم گفتم همه چی مرتبه بیا پسر خاله ام بود ولی واس نگهبانی استفادش کردم دختره زنگید دم در اومدم منم رفتم دم در دیدم بله خانوم خانوما با تیپ خاصی اومده دیگه هم دل من میزد هم اون بردم تو مهمون خونه پسرخالمو دید جا خورد گف میرم گفتم نرو اون میره بیرون خلاصه فرستادمش بیرون و در مهمون خونه رو بستم رفتم بغلش کردم دیگه گفتم پافشاری نکن قبلش لیدوکائین زده بودم افتادم روش دیگه لباش میخوردم کیرم تو دهنش بیناموس 5دقیقه لباش خوردم بو گند لباش بالا اومد دیگه حالم بهم خورد رفتم سراغ درآوردن لباساش اولین بارش بود مجردم بود دیگه کیر کلفتمو دید جا خورد گف آروم بکن و این کس عرقا دیگه کیرم لا کوسش گذاشتم کمی رو چوچولش مالیدم حسابی مست شده بود انقد داغ بود نگو کیرمو آروم کردم تو کوسش توجه نکردم باکره است و اینها بیچاره درد میکشید شدید خیلی تنگ بود با این حال که لیدوکائین زده بودم 20دقیقه طول نکشیدآبم با فشار اومدو نصفش خالی شد تو کوسش بقش بیرون ریختم و بغلش کردم خودشو تمیز کرد و کفشاش گرفت رفت پسر خاله ام دست بکیر موند نداد بهش دیگه بعد رفتنش شل و ویل افتادم بیحال بودم خوابیدم شب شد دختره هی میزنگید درد دارم و فلان بعد دستمال کاغذی رو نگاه کردم دیدم خونیه هیچی به دختره نگفتم دختره دوسه شب هی مینالید منم میگفتم نگران نباش خوب میشی متوجه شدم پردشو پاره کردم ولی بهش چیزی نگفتم دیگه کلا دیدم بفهمه شکایتمو میکنه هیچی نگفتم تا الان از هیچکی نمیترسم چون زور دارم بلوچم بخودم مغرورم ن دولت ن چیزی فقط آبرومو نبره یجوری باید خودم تحویل بگیرم پردشو برداشتم باید یجوری باهم بتفاهم برسیم و از نگرانی درآییم اولین سکس با این دختره بود دوبار گاهیدمش اونو بعد میگم ممنون از دوستانی که وقت گذاشتن خوندن

نوشته: ابوخلاف

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها